علی امیر افضلی

گزیده ای از وصیت نامه

خوب زیستن و خوب مردن چه دشوار است.

با سلام به حضرت مهدی(عج) و به امید ظهورش و با سلام به نائب بر حقش که گوش همه منتظران و روی همه پاکان و عشق همه مستضعفان جهان به سوی اوست و خنجری است الهی بر چشم متکبران جهان و نوری از منبع انوار الهی و با سلام و تحیت فراوان به شهدا، مفقودین و اسرا و خانواده هایشان بالاخص رزمندگان مخلص بسیج و کلیه رزمندگانی که هدف را درک کردند. و به خاطر خدا مردانه در جبهه ها جان می دهند و از دین خود دفاع می کنند. و با خون خود می نویسد فقط در راه خدا و فقط برای رضای او می جنگیم، می ستیزیم و سازش نمی پذیریم و بعد از آن سلام را خدمت پدر و مادر و خانواده عزیزم عرض می کنم و امیدوارم از ته قلب بنده حقیر را حلال کنند. خیلی حق بر گردن من دارند و ناراحتم که از یک سر سوزن آن نتوانستم بر آیم. خواهش می کنم که مرا دعا کنید. همینطور به برادران و خواهران عزیزم عرض می کنم مرا ببخشید که نتوانستم در طول یک عمر به شما خدمت کنم. مبادا بر شهادتم ضعف به خود راه دهید و از پدرم می خواهم که من را در جوار شهیدان جیرفت بسپارید و از برادر عزیزم جواد می خواهم که درس را ادامه دهید، چون درس خواندن یک عبادت است. خواهرانم را به صبر و تقوا توصیه می کنم. هر چند شما از همه بیشتر بی تابی می کنید. به یاد علی اکبر امام حسین(ع) باشید. و در عین گریه و شکستگی از شما می خواهم برایم دعا کنید و از خدا بخواهید که ما را شهید بداند. پیام من به اقوام از آنها حلالیت می طلبم و امیدوارم همیشه و در همه حال با هم باشید و از خوبی و وحدت بگویید. اگر چنین باشد انشاالله من در جمع شما هستم و خوشحال می شوم و به دوستانم سلام می رسانم و شدیدا التماس دعا دارم و پیام بنده به امت خوب! که با حضور همیشگی خود در صحنه هرچه بیشتر امام خمینی را یاری داده و با اتحاد و ایثار خود مشت محکمی بر دهان ضد انقلاب و امپریالیستهای تجاوزگر بکوبید و جنگ جنگ تا پیروزی را فراموش نکنید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

ششم شهريور 1349، در روستاي باغبابوئيه از توابع شهرستان ‌جيرفت چشم به‌ جهان گشود. پدرش‌مراد و مادرش‌خجسته نام داشت. تا سوم ‌متوسطه درس‌خواند، به ‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. نوزدهم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد. مزار وي درگلزار شهداي شهرستان جيرفت واقع است.