
بسمه تعای
این وصیت نامه را در حالی می نویسم که در سنگر جنگ اسلام با کفر هستم.پدر -مادر -خواهران -دوستان -اقوام و خویشان عزیزم، دست خداوند و هرکس هر زمانی که قسمتش باشد بمیرد هر کار که بکند می میرد از شما می خواهم اگر من قسمتم باشد که در این راه بمیرم به خود افتخار کنید و بر جنازه من اشک نریزید من به طر ف شهادت پیشرفتم تا شاید نسل اینده من در ایرا ن بتواند آزاد زندگی کند و شما باید به من افتخار کنید هیچگاه ترس به خودم راه ندادم به دوستانم بگویید هیچوقت مرا فراموش نکنند پولی که می خواهید خرج من بکنید به فقرا بدهید.اگر بودجه رسید پول بدهید برایم نماز بخوانند و روزه بگیرند لباس های ورزشی را هم به عنوان یادگار به دوستانم بدهید و امیدوارم با مرگ من هیچ وقت ناشکری نکنید و به من افتخار کنید .59/12/25
جبهه کر خه ساعت 4بعد از ظهر علی
هفدهم خرداد 1340، در روستاي كوهجهر از توابع شهرستان راور چشم به جهان گشود. پدرش اكبر، كشاورز بود و مادرش نصرت نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. كارگر شركت ذغالسنگ بود، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. دهم ارديبهشت 1361، در دارخوين بر اثراصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي روستای فيضآباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه