علی حاجبی

نــام :
علی
نـام خـانوادگـی :
حاجبی
نـام پـدر :
غلام
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

                                                              بسم رب الشهداء والصديقين  
« يا من اسمه دواء وذكر شفاء»
اى خدائى كه نامت تسكين دهنده قلبهاى بيماران است. اى خدائى كه ذكر اسمت زنگار دردومحنت ورنج وبلاها را ازپيكرهاى غم‌آلود مى‌زدايد. اى خداوند منان، اى خداوند ستار و اى خداوند غفـار، تو خود مى دانى كه زبانها و قلم ها ازستايش و توصيـف عاجزند، پس چگونه من حامى به خود اجـازه مى دهم كه با تو درد دل كنم. خداونـد اگريقين نداشتم كه تو غفار والذنويى، هرگزلب به سخن گفتن با تو نمى گشودم ولى تو در حين حال كه غفارى وستار هم هستى با وجودى كه تمام اعمال‌سرو نهان را مى دانى اما ذره اى پرده ازكارم برنمى دارى و پيوسته الطاف خود را در تمام امور شامل حالم مى‌نمائى. خـدايا خود بهتر مى دانى كه تا بحال چه عيبـهائى و چه نعمـتهائى به من عـطا نموده ايد چه عنـايتهائى بزرگى كه من هرگز لياقت آن را در خود نمى ديدم و اينها چيزهائى بود كه من شعوردرك آن را نداشتم و چه بسيار نعمتهائى كه من قادر به درك آن نيستم. خـدايا از اينكه من توان داده اى تا درجـوار پيـكارگران راه تو باشم و همـراه آنها در جنگ عليه كفـر شركت نمايم نعمتى است كه به هيچ عنوان من قادر به سپاسگزارى آن نخواهم بود. خدايا من به جبهه نيامده‌ام كه ازاين راه شهوتى كسب كنم، به جبهه نيامده ام كه نامم بر سرزبانهاى دوستان وآشنايان باشد، به جبهه نيامدم كه‌دسته‌هاى‌گل برگردنم بنيدازند،به جبهه نيامدم كه از شر غمها وناراحتيهاى دنيا درامان باشم، بلكه جبهه را چونكه راه انبياء و اولياء و محيـان تو بود و اصلا چون راه رسيدن به تو بود انتخاب كردم. پس اى قادر منان، مرا در آتـش آرزوى رسيـدن به خود نسـوزان و راه را هر وقت كه صـلاح مى دانى براين حقـير هموار گردان. خدايا سعـادت همگام بودن با رزمنـدگان را مفت بدست نياورده ام. حداقل حاصل سالها دورى از والدين و وطن بوده و متحمل شدن بسيارى از سختيـها در شبهاى تاريك و در بيابانها و روزهاى گرم و سوزان درميان طوفانها ودرميان گل‌ولاى هاى البته اين توفيقى بوده كه خود عنـايت كردى، پس عاجـزانه از تو ميخواهم كه  لحظه اى مرا به حال خود رها نكنى و تا پايان را همچنان خود راهنمائى باشى ومرا از فيض عظماى ديدارت محروم مگردان. خدايا من معترف هستم كه گناه بسيار مرتكب شده ام چه به لحاظ نادانى وچه از لحاظ سهل انـگارى، اما همواره چشم به درگاه رحمـت تو بوده، زيرا كه اين تن ضعيف من طاقت تحمل عذاب تو را ندارد، و پس اى خداوند مهربان از تو ميخواهم كه با من با فضـيلت  رفتـار صنع با عـدلت. خدايا اين  تقاضاها و دردهاى دلم را به تو گفتم، گرچه خود بر همه آنها واقفى آن است كه همچنان كه مرا در پرتو عنايات خود غوطه ور نموده اى باز هم در همه جا و در همه حال رحمتت را شامل حالم گرداند.

خرم آن روز كه ازاين منزل ويران بروم                                         راحت جان طلبم واز پى جانان بروم
امـروز كه جـز شور جـوانى بسرم نيست                                          خطم تو نگهدار كه فردا اثرم نيست                               

مورخه  8/4/65    سرزمين مهران
يك روزمـانده به عمـليـــات
حــــــاج عــلى حاجبـى  

بیوگرافی

يكم فروردين 1341، در روستاي بادرك از توابع شهرستان بندرعباس به دنيا آمد. پدرش‌غلام‌ و مادرش حكيمه نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. سال 1363، ازدواج ‌كرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان پاسدار درجبهه حضور يافت. دهم ‌تير 1365، در مهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي درگلزار شهداي رودخانه دژسفلي‌رودان بندرعباس واقع‌است.دوران کودکی شهید علی حاجبی در حالی سپری شد که خانواده اش به خاطر ظلم خوانین با فقر وتنگدستی دست و پنجه نرم می کردند.

او تحصیلات مقدماتی رادر زادگاهش به پایان برد و برای ادامه تحصیل و کار به بندر عباس آمد . وقتی جرقه های انقلاب زده شد علی با آنکه نوجوانی بیش نبود برای براندازی سلطنت خاندان پهلوی به صف مبارزان پیوست . پس از انقلاب  نقش فعالی در مقابله با اشرار و ضد انقلاب منطقه خان خیز هرمزگان به عهده داشت. آغازجنگ عراق با ایران دوران تازه ای در زندگی سراسر رنج و درد این نوجوان دلباخته انقلاب بود. تلاش و کوشش صادقانه او در لشکر 41 ثارا… موجب شد تا مسئولیت مخابرات این لشکر را به عهده بگیرد . پیش از عملیات والفجر 8 علی مسئولیت یگان دریائی ثارا… را نیز برعهده گرفت و درهمین عملیات هر دو وظیفه مخابرات و یگان دریایی را به بهترین شکل انجام داد. علی حاجبی به خاطر خلوص و لیاقتی  که داشت به قائم مقامی ستاد لشکر منصوب شد. عملیات کربلای یک نقطه پایانی بر زندگی زمینی این یار باوفای خمینی بود.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/04/10
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
کربلای 1
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *