علی صفاری فردوسیه

به نام خدا

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ» سوره الفتح آیه 32

باسلام ودرود فراوان به منجی عالم بشریت حضرت حجه ابن الحسین ارواحنا الفدا (عج) و نایب برحقش بت شکن زمان این الگوی شهادت وشجاعت و صبر وشکیبایی امام خمینی باسلام به تمامی شهدای اسلام از هابیل تا حسین (ع) و از حسین تا حال  وباسلام به رزمندگان کفر ستیز اسلام و خانواده های معظم شهدا.

مردم قهرمان و شهیدپرور اهالی مسلم آباد اول از همه اینکه در تشیع جنازه من سرباز شرکت کرده اید سپاسگزارم من و یا خانواده ام هیچکدام نمی توانیم اجر  وپاداش شما را بدهید تنها امیدوارم که خداوند اجر شما را عنایت فرماید.

بدانید با تشیع جنازه شهدا (این پیکره های پاره پاره وبی دست پا) انگار در ثواب جنگ با شهیدان سهیم هستید همانطور که پیامبر بزرگمان حضرت محمد ابن عبدالله (ص) فرمود: شرکت در تشیع جنازه شهید شرکت در حماسه اوست.

برادران و خواهران مسلمان و مصیبت دیده : انقلاب ما اوراقی بر تاریخ جهان بخصوص اسلام افزود که بی سابقه و کم نظیر بوده است . جهانخواران غرب و شرق وقتی دیدند که ما با دستهای خالی برطاغوت زمان محمدرضای معدوم غلبه کردیم .

زمانی که امیدشان از اینهمه منابع سرشار قطع گردید. و به خیال اینکه ما همانطور که دستمان خالی است دلهایمان نیز خالی است . نوکری مزدوری چون صدام را مأموریت دادند که به خاک زرخیزمان این بیشه شیران هزاران ساله ایران عزیز حمله است کند غافل بودند که ماهها دلهایمان غرق و مالامال از عشق به ا… و شوق شهادت و ایثار وجودمان را پرکرده و حال نیز بدانید همانطور که امام عزیزمان فرمود اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم .

مسلمانان بدانید که انقلاب ما ثمره خون هزاران هزار شهید است (میرزاکوچک خان ها – سیدجمال الدین ها – غفاری ها – بهشتی ها – میرزا رضاها…) و بدانید که خون شهیدان راحتی و آسایش شما ها را در این گوشه مملکت ضمانت می کند البته خون من سرباز خیلی ناقابل تر از آن هست که بخواهم از آن حرف بزنم ولی خیلی خونهای گرانبها ریخته شده ونهال این انقلاب را آبیاری نموده و بدانید هنوز درخت تنومندی نشده و احتیاج به مراقبت و پاسداری و آبیاری دارد من از همه ایرانیان و مسلمانان عاجزانه تمنا می کنم که در نگهداری این درخت جوان کوشا باشید.

و بدانید که میوه ها و ثمره های لذیذی خواهد داد. و احتیاج به صبر و شکیبایی دارد. و ما پیروان کسی هستیم . که هر روز خاکروبه بر سرش می ریختند و تازه آن حضرت پس از بیمارشدن شخصی که این کار را می کرده به عیادتش می رود .

پس صبر انقلابی داشته باشید مردم من که در میان شما در حال حاضر نیستم که بخواهیم از این طریق به نوائی برسم . و از همگی شما جز مقداری خاک و اگر هم مایل باشید فاتحه ای بیش توقع نداریم ولی بدانید که انقلاب ما به حق است و من به وضوح شکوفه های این درخت جوان (انقلاب ) را می بینم بشارت می دهم که دیری نمی پاید سرتاسر جهان بخصوص ایران را چنگال ظلم رها می گردد و همگی در رفاه و آسایش در سایه امام و قرآن زندگی خواهید کرد.

ای خواهران و ای برادران هر انقلابی بی کاری دارد کمبود دارد فقر دارد گرسنگی دارد خون ریزی دارد ولی در عوض آزادی دارد متاعی که در دنیا نادر و گرانبهاست زمان حکومت طاغوت را بیاد آورید آیا قدرت این را داشتید که با همسرانتان فرزندانتا در مورد سلطنت صحبت کنید بخدا سوگند نه عده ای شارلاتان با زدن آرم ننگین دو هزار پانصد ساله در جلوی سینه ایشان هرکار که دلشان می خواست می کردند. برای انجام مراسم جشن چهارم آبان یادتان می آید چه جنایات و فحشاهایی که انجام نمی شد پس قدر این آزادی را بدانید دیگر ترسی از این نداریم که بخاطر برنامه های سینما و تلویزیون دختران و پسرانتان در خانه تنها باشند دیگر کسی نمی تواند زور بگوید به حق همسایه کسی اجحاف کند اسلام و قرآن تنها پرهیزکاران را مقدمتر می داند والا در اسلام این دین شرف دلاوری همه را به یک چشم نگاه می کند (سیاه -سفید -عرب – ترک – عجم ) همه از نظر اسلام برابرند به امید اینکه هر روز با قدمهای استوار و جود خود را در صحنه به ثبوت برسانید و با مشت های پولادین دهان یاوه سرایان را خرد و پوزه آنان را بر خاک بمالد هرگز نگویید به من مربوط نیست من یکی نباشم اشکالی ندارد من ..  من … همه چیز این آب و خاک به همه ماها مربوط است و بدانید دولت خدمتگزار ملت باید باشد وهست .

و از اینکه وقت گرامیتان را در اینجا گرفته ام معذرت خواسته و طلب مغفرت وآمرزش دارم .
بازهم خدمت پسرعموهایم حسین – حسن – رضا – محمود – علی – حسین سلام می رسانم و از همه امید عفو و بخشش دارم خدمت محمد علی پسرهای عموی عزیزم حسین سلام می رسانم و امید عفو د ارم .
خدمت عموهایم علی اکبر محمد اصغر حبیب عباس غلامرضا با خانواده هایشان سلام می رسانم و امید عفو دارم
خدمت پسر دائیم حسین حسینی با خانواده سلام می رسانم و طلب آمرزش دارم

خدمت دائیهای گرامی – کربلایی محمد – اکبر – حسن – حسین – مصیب – حبیب – احمد – علی با خانواده هایشان سلام می رسانم و طلب آمرزش دارم .

خدمت شوهر خاله ام حاج آقا چاقوئی با خانواده سلام می رسانم و امید عفو دارم .

خدمت دوستان همچو برادرم در کرمان حتما این سلام و پیامم را برسانید.

امیدوارم که اگر گناهی در طول مدتی که در آنجا کار می کرده ایم اگر خلافی و یا گناهی از من سرزده به بزرگواری خودتان ببخشید و چنانکه کسی حقی به گردنم دارد مرا ببخشید و بیامرزید اول از همه خدمت حمید برادرم و خانواده اش دوست وبرادرم علی اکبر و خانواده اش بخصوص همسرش که حکم خاله ام را دارد علی ابرهیم اکبر دولتی ماشاالله عبدالله محمد میرزا – رمضان نظری – خدابخش مسافری – حیب ا… عسکری  علی بلوچ علی سلیمان ابراهیم علیرضا اکبر عبدالله صفر اکبر محمد باغینی علی محمدحسین محمودعلی محمدحسین محمود ماشاا… درویش ابراهیمی محمد میرزایی :حتما خبر شهادت مرا به ایشان بدهید خصوصا پیام مرا که طلب بخشش کرده ام .

وهمه آگاه باشید که از هیچ کس طلبکار نیستم و کسی هم از من گمان نمی کنم طلبکار باشد.

تنها بقیه پول موتورم از دائی محمدم

سرباز – دیپلم وظیفه لی صفاری فردوسیه امیدوارم همگی این بزرگواری را در حقم ادا کنید و مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار دهید.    ب- خ – فروردین 1363

به نام خدا

«وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً.»

باسلام به پدر ارجمندم پدرجان اميدوارم كه مصيبت مرگ من هرگز تو را از خدمت به اسلام و خانواده ام با ز ندارد من در راهي مردم كه باعث افتخار و سرافرازي توست . چه سعادتي از اين بالاتر كه پدر شهيد باشي هرگز نگذار يك قطره اشك از چشمانت بر زمين بريزد كه خاك را شور كند و نگذارد لاله خون شهدا ا ززمين رويد . استوار و مقام باش كه از اجر من نزد پروردگار مان كاسته نشود اميدواريم كه كوچكترين حركتي نكني كه دشمن از كردارت شاد شود.

پدرجان خواهشمندم هرگز از اين دولت و ملت توقع و چشم داشتي نداشته باشي هيچ چيز هرگز نگوئي و نگذار كسي از اعضاي خانواده ام نيز بگويد كه ما شهيد داده ايم . و با مرديم هم در گير نشوي مگر اصلاح كني و امر به معروف و نهي از منكر آنهم در صورتي كه خودتان مبرا از اشتباه باشيد. و بدانيد كه فرزندتان را در راه خدا داده ايد پس خداوند خود عالم و داناست و بر همه چيز آگاه و بيناست

خدمت مادر مهربانم :

سلام مادر جان اي فرشته روي زمينم اي كسي كه مرا از خون و گوشت خود پرورش دادي دانم كه مرگ فرزند براي مادر دردناك است خيلي درد دارد. ولي بدان مرگ من و امثال من با ديگران فرق دارد مادرعزيز و مهربانم مبادا اجازه دهي كه فكر و غم و غصه فراق من كمرت را خميده كند هرگز اجازه ندهي قطره اي اشك از چشماننت برزمين بريزد هرگز افتخار كن وبگذار بهت تبريك بگويند تسليت كسي را نپذيري چون خيلي خوشحالم كه اين سعادت نصيبم شده و از اين دنيا پر مكرو فريب براي هميشه رفته ام آياهمواره جز شادي و سعادت براي من چيزديگري مي خواستي منهم به آنان رسيده ام پس شادباش واگر هم آرزوي لباس دامادي بر تنم داشتي آيا لباسي ارزنده تر از اين است كه بر تنم مي باشد . پس هرگز روحم را ميازار و مراببخش مادر خوبم خداحافظ

خدمت خواهران دلبندم :

با عرض سلام خدمت شما عزيزان اميدوارم كه سالم و سعادتمند باشيد عزيزانم خواهش مي كنم به خود غم و اندوه راه ندهيد . آيا مرا از صميم قلب دوست نداشتيد دانم كه مي گوييد چرا برادر داشتيم . پس به وصيت هايم گوش دهيد منهم شما را دوست دارم و خواهم  داشت ودر پيشگاه احديت  خواستار سلامت و سعادت برايتان خواهم شد . ولي اگر مرا دوست داريد شما را به روحم قسم مي دهم هرگز ناله و شيون در مرگ من راه نيندازيد.

مبادا صدايتان را بلند كنيد كه نامحرمي بشنود و مبادا صورت خود را خراش دهيد و زخم كنيد. اين كار ضعيفان است من دلم مي خواهد كه شماها زينب وار راه مرا ادامه دهيد.

در جمع دوستانتان در مدارس درس عشق و شهادت به آنان ياد دهيد. و نشان دهيد كه مرگ برادرتان در راه و عقيده راسخ شما هيچ اختلالي بوجود نخواهد آورد و خيلي مهم تر از گذشته قدم برداريد به كوري چشم دشمنان اسلام وايران خداحافظ عزيزانم از همگي اتان طلب مغفرت و بخشش داريم .

برادرم اي حميد عزيزم :

باسلام به تو عزيز و گرامي برادرجان اميدوارم كه سالم و تندرست باشي ح

دوازدهم تيرماه 1342 در روستاي تاج آباد از توابع شهرستان رفسنجان زاده شد. پدرش محمد کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ژاندارمري به جبهه اعزام شد. هشتم اسفند 1364 در دروازه خسروآباد آبادان بر اثر اصابت ترکش به سر و متلاشي شدن آن شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.