علی طاهری

بسمه تعالی

هشت شهر یور سال 1346بود که خانواده ای شب هنگام شاهد تولد فرزندی بودند که با تولد او همه اعضای خا نواده خوشحال شدند ودر این بین مادر طفل از همه خو شحال تر بود چرا که خداوند به گر یه ها و ناله های او که در مجلس عزای حسین فر زند پسری می خواست که نام او را علی بگذارد گوش داده بود و حال پس از تولد سه د ختر حاجت انها را براو رده کرده بود بهتر ین نام یعنی علی را بر او گذا شتند وشاید تعجب اور نبود که پس از گذ شت 19سال هدیه ای که خود داده بود بگیر د علص صو ر ت بسیار ز یبا یی داشت رو زبه ر وز بزرگ و بزر گتر می شد واز همان دو را ن کود کی بچه بسایرمهربا ن و با گذ شتی بود و همه ا زست او را ضی بودند دوران ابتدایی را در مدر سه 25شهر یور گذرا نید در کلاس پنجم ابتدایی بود که او لین فریاد های مر گ بر شاه در همه جا پیچیده بود و علی این پسر بچه ای که در انزمان 11سال بیشتر نداشت عکسهایی از امام را بر ر وی مقوا می چسپاند وبه خیا بان می ر فت و همراه جمعیت تظاهر کننده شعار مر گ برشاه سر می داد و به جرا ت می توا ن گفت که این در ست شکل گیری شخصیتی بود که در آینده می با یست به چنین راهی یعنی شهادت بر ود دوران راهنمایی را در مدر سه رشاد گذرا نید درسال دوم راهنمایی بود در سال 59که جنگ شر وع شد هنگا می به خدمت سربازی اعازم شد سال 65بود وحالا در ست 19بهار از عمر خود را گذرا نیده بود دورا ن تعلیما تی را به مدت سه ما در زاهدان گذرا نید وپس از آن به منطقه سومار اعزام شدعلی در تمام مدتی که در جبهه بود به خا نواده اش از و ضع خود جبهه ودوستانش نامه می نوشت او در جبهه آر پی جی زن بود در اخر ین مر خصی اش 7تیر ماه بود که به طرف جبهه ر فت حالا درست نه ماه بود که از خد متش می گذ شت ز ما نی که د جبهه های جنگ مخصوصاً در تپه های 402 سومار درست در جایی که علی در انجا بود و نبرد سخت و تن به تن بود در نیمه های شب 3مرداد سال 66بود که با اصا بت گلو له اتشین دشمن به سرش به در جه ر فیع شهادت نائل گردید و همه را به سوگ و ماتم نشانید یاد و خاطر ه رشادت و حماسه این سرباز فداکار همیشه در ذهن ها باقی خواهد ماند باشد که آیندگان نیز از شجاعت او درس بگیرند .
یادش همیشه گرامی باد