
بسم الله الرحمن الر حیم
(و من المومنین ر جال صد قو ا ما عا هدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینظر و ما بدلو ا تبد یلا “)
به نام الله پا سدار حر مت خون شهیدا ن و با سلا م در ود به آقا امام زمان (عج)و نائب برحقش خمینی بت شکن و با سلا م و درود خد مت خانواده های معظم شهدا ء -مجر و حین -معلو لین و اسراء و با سلا م و درود برتمامی امت حز ب الله بخصو ص امت شهید پرو ر در روستا ی کا ظم آباد .
خد مت پدر و مادر گرا می ام سلا م علیکم پس از تقد یم عرض سلا م ،سلا متی و جود گرامی شما را از خدا وند متعال خواهانم و از شما امید عفو و بخشش دار م و امید وار م که من را ببخشید از اینکه درعمر کو تاه خود ز یاد شما را اذیت کر دم و ازتمامی برادرا ن و خواهرا نم امیدعفو و بخشش دار م و امید وا رم که اگر از من حقیربدی دیده اید به بزرگواری خود تان ببخشید از همگی شما می خواهم به د عا های هفته بسیار تو جه کنید و در د عا ها شر کت کنید و برای پیروزی رزمند گان و سلا متی امام امت د عا کنید وصحبت د یگر اینکه اگر خدا این سعادت بزر گ و نصیب بنده حقیر خود کرد و دراین عملیات شر کت کر دم و شهید شدم شما نارا حت نباش ید وبرای من گر یه نکنید مادر تو نبا ید گریه کنی که فرزندت در راه خدا کشته شده آن مادری با ید گر یه کند که فر زند ش در خانه در بستربمیر د و نظیر آنکه احتیاج به تو ضیح نیست و اگر خواستی گریه کنی برای غریبی امام حسین گر یه کن که روزعا شورا این جوانان نبو دند او را یاری کنند .
تنها صحبتی که با د وستانم و جوانان ر و ستای کاظم آباد دارم این است که د عاها را برپا دارند مخصو صا ” د عا های کمیل -تو سل -ند به و راه شهیدان را ادامه د هند و نگذار ند که راه شهیدا ن بی ر هر و بماند و به جبهه ما برو ند و نگذارند سنگر شهدا را و خالی بماند واز امت حزب الله می خواهم که فرزندا ن خود را تشو یق کنند به رفتن به جبهه را از شما پدرو مادر گرا میم می خواهم که برا درا نم را به جبهه رفتن تشویق کنید .مااز خانواده معظم شهدا می خواهم که امام امت ورزمندگان اسلا م را دعا کنند به امید زیارت کربلا دیدارها به قیا مت به امید عفو و بخشش .
و السلام علیکم و ر حمة الله وبر کاته
امام را د عا کنید
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار 64/11/19علی مختارآبادی
د یگر مزاحم و قت شر یف شما نمی شوم
و درآخر چند قطعه شعر نوشته است برای شما قرا ئت می شو د .
قسم به اشک تو مادر که مرده بگم من چو ن روز حادثه شد سخت تر ازسنگم من
گمان مبر که من آرا م آرا می می میرم من آتشم که ؟؟؟را به کام نمی گیرم
برا ی آتش غار تگران قدر تمند به زیرچکمه من خاک می خورند سو گند
قسم به پا کی ر و ح و زلال اشک ذو ق که ره به جانب الله می بردپسرت
شهید گر شوم ازخون مشوی پیر هنم که بوی الله دهد قطره قطره خون تنم
هر گز اشک مکن ناله در شهادت من که مرگ سر بو د لحظه و لادت من
من ازتو هستم درمن هرانچه هست تویی تو از خدا یی پیرو زبه شکست تویی
(درضمن مقداری پو ل و یک ساعت تحویل تعاون واحد خود مان رسید ان دا خل جعبه ام است محمد علی حیدر می دا ند جعبه من کجاست که دا خل تعاون واحد است )
از همگی مردم رو ستا یمان امید عفو و بخشش دارم .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار



بدون دیدگاه