عیسی منصوری باغ

بسم الله الرحمن الرحيم  ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياءعند ربهم يرزقون هرگز مپنداريد آنهايى كه در راه خدا كشته شده ميشوند مرده اند بلكه زنده اند و در نزد خداى خود روزى مى خورند .

درود بر حسين بن على يكه تاز ميدان جهاد و شهادت و اسوه شهامت و شجاعت و سلام بر ياران صديقش كه چون پروانه به دور شمع گرد حسين (ع)جمع شدند و عاشقانه سوختند . با درود خدا به رهبر كبير انقلاب حضرت اية‌الله العظمى امام خمينى و با درورد بر تمام شهيدان راه حق و آزادى .

من عيسى منصورى فرزند على كه در سالهاى گذشته پدرم را از دست داده و سلام گرم وصميمانه به مادر مهرنانم مى رسانم . و اگر مادر من شهيد شدم هرگز برايم گريه و ناله نكنيد . شما اى مادر بايد افتخار كنى كه در اين مقطع زمان قرار گرفته ايد و توانسته ايد كه فرزندتان به جبهه حق عليه باطل روانه كردى و آنرا در راه خدا قربانى نموده ايد .

برادرانم اگر مرا دوست داريد و اگر مى خواهيد كه خدا از شما خوشنود گردد هر گز ناراحت نباشيد بلكه شما بايد خيلى خوشحال باشيد و اين شما هستيد كه بايد به مادرمان روحيه بدهيد و نگذاريد كه او ناراحت باشد و در استقامت و پايدارى دشمن مزدور و جنايتكار بعثى عراق روانه داشته كه به كمك اين جوانان غيور و پر توان است كه راه كربلا و راه ؟؟را باز كنند .

مادر جان وسيله هايى كه من دارم و همچنين زمين براى شماست و اختيار به كف شمامى باشد . تا وقتى كه زنده هستى وبعد از شما لباسهايم به موسى بدهيد و زمين را به برادرعزيزم بدهيد و ان چمدان سياه را به خواهرم ماهى منصور ى بپردازيد . و در ضمن دو پتو دارم يكى به عزيز و ديگرى به موسى بپردازيد . دو چمدان به برادرم عزيز منصورى و يك چمدان به ديگر برادرم با ظرفهايم براى موسى باشد .

در ضمن برادران مسجد را تركنكنيد زيرا كه به گفتار امام مسجد سنگر است وسنگرها را نبايد ترك كرد .

مادرم گر چه جدايى مشكل است = اما شهادت بهتر است .

مادرم گرچه جدايى مشكل است = اما شهادت بهتر است .

مادر عزيزم سكينه . اميد وارم كه مرا عفو كنى چونكه من در اثر بى توجهى ونادانى شما ناراحت كرد و از شما انتظار دارم كه مرا عفو كنيد .

برادران و خواهران  وتمام افرادى كه مرا مى شناسيد اگر من خلافى كرده ام مرا عفو كنيد .

والسلام  تاريخ 13/6/61