غلام رضا آخوندی

نــام :
غلام رضا
نـام خـانوادگـی :
آخوندی
نـام پـدر :
موسی
تـاریخ تـولـد :
1334
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر حسين زمانمان امام امت، خميني بت شکن و سلام بر لبيک گويان به نداي رساي او که همانا نداي پيامبران و نداي قرآن است براي جهاد در راه خدا و مبارزه با ظلم و بي عدالتي و فساد. و سلام بر تمامي رزمندگان فداکار اسلام، سربازان امام زمان )عج( و پاسداران قرآن که در تب و تاب دفاع از تمامي ايمان يعني جمهوري اسلامي در مقابل کفرجهاني به فرموده امام امت با قامتي به بلندي ابديت ايستاده اند  و با دستي قرآن و با دستي سلاح برگرفته اند و در اين راه آگاهانه و عاشقانه تنها قدم برمي دارندکه با ؟؟ هدف به پرواز مي‌شتابند و به کفر و نفاق و ريشه هاي فساد ميتازند و نداي تکبير و رگبار مسلسل هايشان سينه تاريک دشمنان خدا و رسول و متجاوزان به حريم انسايت و آزادي را می شکافد. و سلام بر شهيدان بزگوار، اين وارستگان و شايستگاني که با خون گرم خويش وضو ساخته و در محراب به نماز ايستاده اند در برابر روح بلندشان آسمان و ملائکه به تعظيم آمده اند، و سلام بر امت حزب الله و شهيد پرورکه پاي عهد و پيمان خويش با خدا و قرآن و همة شهيدان با عزمي پولادين چون کوه محکم و استوار پشت سر امام خويش خميني عزيز ايستاده اند و تا آخرين نفس و تا آخرين قطرة خون خويش خواهند ايستاد و در برابر ؟؟ شوم خفاشان که طاقت ديدن تجلي انوار اسلام و امام را ندارند و در داخل و خارج به خيال خامشان به اصطلاح مبارزه مي کنند مي گویندکه “اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توست عرض خود ميبري و زحمت ما میداری”
و سلام بر تمام ياران وفادار و فداکار امام عزيزمان که کفن پوشيدن در راه مبارزه با دشمنان خدا را بالاترین افتخار مي دانند و در تمامي عرصة کربلاي ايران هم صدا پيشواي خويش مي گويند که اگر دين جدم زنده نمي ماند جز با کشته شدن من پس اي شمشيرها مرا در برگيريد و سلام بر همة آنها که پيرو واقعي قرآن و اسلامند و در برابر دشواريها و مشکلات به صبر و نماز استعانت مي جويند  اين را تنها راه سعادت خويش مي دانند و آفرینش و خلقت و وجوه خويش را بسيار برتر از آن مي دانند که در زمرة متعرضين درآيند و در فکر اطاعت از امر خدا و حرکت توحيدي به سوي خالق مبدأ وجود هستي کامل يعني خدا و در تلاش براي دوري از معصيت و نافرماني خداوند يکتا شب و روز از عمق جان قلب خويش زمزمه مي کنند: “الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته وما للظالمین من انصار ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک ولا تخزنا یوم القیامه انک لا تخلف المیعاد”
و مي نالند در برابر دشمني هاي شيطان و نفس اماره و توطئه ها ؟؟ استعمارگران براي به گمراهي کشاندن بشريت به حال خويش و همنوعان پس نگرانند که: “والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنو و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر” و همين ايمان و پايبندي واقعي به حق و صبر و استواري و اراد ه هاي صدها برابر محکمتر از پولاد تنها راه سعادت و مايه نجات است و به چيزي جز خواست خدا راضی نيستند و با قدرت تمام قيد و بند هرگونه وابستگي به غير خدا را از وجود خويش قطع مي نمايند و از بندگي غیر خدا با تمام وجود آزادند و پشت پا به هرگونه بندگي مال و مقام و آسايش و همسر و فرزند و ديگر آلايشهايی زده‌اند که درود خدا بر اينان باد. خداوندا! تو شاهدي که براي رضاي تو و بخاطر تو مهياي جبهه شدم و چگونه تو را
سپاس گويم که اين سعادت را نصيبم فرمودي تا در جنگ تحميل کفر جهان برعليه تمامي ايمان و اسلام و اين جمهوري اسلامي مظلوم اسلحه به دست گيريم و در صف اصحاب پيامبر(ص) و حسين )ع(، حضور داشته باشم.
مسلماً اگر با تمام وجود، شب و روز پيوسته تو را ستايش کنم باز ناچيز است و اين بنده نيز ناتوان، پس اي خداي بزرگ، اي که مهربانترين مهرباني و اي که بخشنده ترين بخشندگاني از درگاهت مسئلت دارم اين بنده ناچيزت را در صف شهيدانت قرار دهي. خدايا ما همه به تو نيازمنديم و تو از همه ما بي نيازي، خدايا تو داراي بزرگي و جلال و قدرت و عظمتي و ما بندگان ضعيف و بيچاره توايم، خدايا تو يکتا و بي همتا و داناي آشکار و نهاني و از هر عيب و نقص مبرّایي و ما بندگانت جز تو کسي را نداريم. خدایا! جمهوري اسلامي حکومت خواست تو و پيامبرانت و کتب آسماني توست، امروز تنها و غريب است پس خدايا عاجزانه از تو مي خواهيم که جمهوري اسلامي را تقويت و ياري و نصرت فرمایي و امام امت اميد مستضعفان سراسر جهان را تا ظهور حضرت مهدي(عج) سلامتي و طول عمر عنايت فرمایي.
خدايا تو را سپاس مي گويم که اگر از دانشگاه ظاهري جدا شدم به دانشگاه واقعي يعني جبهه پيوستم و تو خوب ميداني که دانشگاه ايجاد شده دست استعمارگران در قبل از انقلاب، دانشگاه نبود، آنچه بود مدرک گرایي و تبليغات سوء و رفتارهاي خلاف اخلاق و عفت عمومي. و رمز سعادت را درگذشتن از سد کنکور دانستن بود و سوق جامعه به سوي از خود بيگانه و از معنويات دورشدن بود و در چنين اوضاع و احوالي بايد هم از همان ابتدا دلگرم نبوديم و زمزمه اللهم اني اعوذ بک من علم لاينفع  را بر لب داشته باشيم.به هرحال ؟؟ سپري و دانشگاه از سرگرفته شد. اما شايد هم متعاقب فلسفه خشت اول گر نهد معمار کج علاقه ما نيز به جزوات از آنچه فراتر نرفت اگر چه مهم نبودن رشته تحصيلي مؤثر بود. به هر حال کوله بار درس را تا حد گذراندن 104 واحد درسي و دريافت فوق ديپلم تعاون و تأمين اجتماعي بر دوش کشيدم اما لاجرم نه به عنوان يک وظيفة اصلي. آري کار و تلاش و ايمان به خدا تنها وسيله آرامش روح است و لذا از طفوليت بيشتر از همه دو چيز روح و قلبم را تحت تأثير داشت اول تلاوت قرآن هر روز صبح پدرم و ديگر کار به همراه او و از خداوند مسئلت دارم که روح پدرم را درجات عالي بهشت متعالي گرداند و به مادر و خواهرم صبر و اجر عنايت فرمايد. مادر و خواهر عزيزم امروز رسالت و وظيفة شما بس سنگين و به مراتب سخت تر و سرنوشت سازتر و مهمتر از وظيفة من است بايد زينب وار اسطوره شجاعت و صبر و بردباري و استقامت باشيد در غير اين صورت آنها که در برابر اسلام و قرآن و جمهوري اسلامي و خون شهدا بي اعتنايي هستند با بي تفاوت و چه بسا مخالف خوشحال مي شوند پس بسيار مواظب باشيد. با ياد خدا و توسل به قرآن و اهل بيت پيامبر )ص( روح و روان و قلب خود را آرامش دهيد و به صبر و نماز کمک جویید و براي پيروزي اسلام و سلامتي رزمندگان و طول عمر و سلامتي امام است و مسئوليتي دلسوز جمهوري اسلامي دعا کنيد و پيوسته امام زمان )عج( را در نظر داشته باشيد و نمازهاي جمعه و جماعات و توسل به دعا را هرگز از نظر دور نداريد. در هر حال به خداوند پناه ببريد. در مسائل مادي سخني براي گفتن ندارم از اينکه سعادت هيچ خدمتي براي شما نصیبم نشد و کاری برایتان انجام ندادم طلب عفو دارم و از خداوند بزرگ سعادت و موفقیت شما را خواستارم. اگر خداوند به لطف و رحمتش بر اين بندة گناهکار منت نهاد و شهادت را نصيبم فرمود ديگر مهم نيست جنازه ام بدست بيايد يا نيايد به هر حال مردن آنهم به طريق شهادت آزادي و آسايش واقعي و منتهاي کمال روح و جان انسان است. انتظار مراسمي نيز در اين صورت ندارم. ساده زيستي و ساده مردن سعادتي است بس بزرگ، راه پيشوايان ماست. از اينکه به علت اشتباهات در طول زندگي خاطر شما را آزرده مي ساختم اميد عفو و گذشت دارم و از خداوند نيز برايم طلب مغفرت کنيد. هرگاه يادم در خاطرتان آمد خدا را ياد و حمد و سپاس گویيد و به جاي اينجانب از پدرم ياد کنيد که او به مراتب مردي با تقوي و وارسته و پرهيزگار و با ايمان بود و اينجانب در برابر او هيچ. “و لنبلونکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون” و قطعا شما را به چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می‌آزماییم و مژده ده شکیبایان را همان کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد می گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم.
خداوندا! ما را در زمرة پرهيزگاران قرار ده و به ما بصيرت و صبر و مقاومت و بندگي خود را عنايت فرما و ما را از بندگي مال و مقام و خانه و اهل و عيال و راحتي و غفلت در پناه خداونديت پناه و قلب و روح همه ما را از زنگار فريب زر و زيور و ظاهرسازي و عجب و غرور و نفاق و تحقير ديگران پاک گردان.
خداوندا! ايمانمان را قوي ساز هر چند بدن هاي ما ضعيف است و روح و جان ما وارسته گردان هرچند در اثر افزايش ناآراسته ايم و ما را به مقام قرب خويش رسان هر چند بند ة مقدار و ناچيز درگاه توايم.
خداوندا! به لطف و عنايت ما را از نافرماني مقام قرب خويش رسان هرچند بندةي مقدار و ناچيز درگاه توايم.
خداوندا! به لطف و عنايت ما را از نافرماني نجات بخش و نماز ما را؛ راز و نياز واقعي با خودت قرار ده. از گناهان ما درگذر و توفيق خدمت به اسلام و مسلماني به ما عنايت فرما و عقل ما را از اسارت نفس و زبان ما را از انحرافات محفوظ بدار به ما شکر و سپاسگزاري از نعمتهايت را مرحمت فرما. نعمتهایي پر ؟؟ را عنايت فرما و از شر حرص و طمع و جهل در پناه خويش محفوظمان دار و به ما توانایي و توفيق عنايت فرما تا به فکر نجات جان خود از لحظة مرگ به بعد باشم و به قدر توان توشة لازم را برگيريم و از عمق جان به تو اميد بنديم و جز از گناه از چيزي نهراسيم.
خداوندا! به ما توفيق عنايت فرما که در نهان و آشکار خود را در حضور تو بدانيم و بترسيم از تو و در معصيتها صبر را پيشه سازيم و به هنگام خشم بردبار و صبور ]و[ با گذشت باشيم، به وعدة خويش وفا و با والدين نيکي نمایيم. خداوندا! رحم کن بر ما بندگان بيچاره است که با دست خالي و با بارگناه آمده ايم .خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. 2/4/1364

بیوگرافی

هجدهم آذر 1334 ، در روستاي قاسم آباد از توابع شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. پدرش موسي (فوت 1345)  و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره كارداني در رشته انساني درس خواند. معلم بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم دي 1365 ، با سمت فرمانده گروهان در ام الرصاص عرا ق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. تاکنون اثري از پیکرش به دست نيامده است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/04
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
ام الرصاص
عـملیـات :
کربلای4
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *