غلامحسين باقري چاروك

بسم الرب الشهدا و الصدیقین

با سلام بر مهدی و نایب برحقش

پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله. هيچ قطره اي پیش خداوند، محبوب تر نیست از قطره خوني که در راه خدا ريخته شود.

هر چند که این دنیا دوست داشتنی است و انسان را فریب می دهد و بطرف خود می کشد ولی همه ما باید بدانیم که از این دنیا رفتنی هستیم و بالاخره مرگ به سرغمان خواهد آمد. ما نباید فریب این دنیا را بخوریم و به این دنیا دل ببندیم و خود را فدای این دنیا کنیم و دنبال مادیات این دنیا برویم که اگر دنبال مادیات برویم از آن سیر نخواهیم شد. عاقبت هلاک خواهیم شد و هر چه داریم از این دنیا می گذریم و از این دنیا می رویم. حالا که این طور است ما که می دانیم خانه ابدی ما آخرت است چرا برای آخرت کار نکنیم و خدا را از خود راضی نکنیم . چرا از این چیزهایی که در دست ماست در راه خدا برای رضای خدا انفاق نکنیم و این بدن که آخر کار بمیرد چرا در راه خدا قطعه قطعه نشود و خونمان در راه خدا ریخته نشود که خداوند فرموده است هر کس در راه من کشته شود خون بهای او به عهده من است و من خود خون بهای او هستم. شهید با تزریق خونش در رگهای اجتماع که دارای کم خونی است خون جدید وارد می کند. شهید شمع محفل بشریت است او حاضر می شود که خود بسوزد تا محفل بشریت را روشن کند و او خود می داند که هیچ چیز نمی تواند این محفل تاریک بشریت را روشن کند برای همین است که با استقبال مرگ در راه خدا رفت. مادرم از اینکه نتوانستم در زندگی حتی یک لحظه شما را از خودم راضی کنم باید مرا ببخشید . من که خود قبول دارم که فرزند خوبی برای شما نبودم اگر هم بودم نمی توانستم حتی زحمات یک شب شما را که به پای من بیدار ماندی جبران کنم . مادرم اگر افرادی از آخرت غافل مانده و به فکر دنیا هستند و حرفهایی می زنند و تو را ناراحت کردند صبر کن و شکیبا باش که خداوند با صابران است. مادرم خدای ناکرده شیطان تو را وسوسه نکند که از فکر خدا غافل بمانی که خد را از خودت ناراضی و دشمن را شاد نمایی مادرم در هر حال خدا را شکر کن. مادرم تو خود با تقوا بودی امیدوارم که با تقواتر شوی مادرم چون تو مادر شهید هستس باید از هر نظر الگو باشی باید رفتارت کردارت و گفتارت و اخلاقت شایسته و خداپسندانه باشد. باید فرزندانت را درست تربیت کنی و آنها را به کارهای خیر وادار کنی و انشاالله که اجر عظیمی نزد خداوند داری و از پدرم که از زحمت کشی و آبله دست مرا [بزرگ] کرده می خواهم که مرا ببخشد و اگر آرزو داشت که روزی من به کمک او باشم یا آرزو داشت که دامادی من را ببیند نباید ناراحت باشد که به آرزوی خود نرسیده . او باید خوشحال باشد چون او بهترین بهره را از فرزند خود که آن همان کشته شدن در راه خداست برده و نزد خدا پاداشی عظیم دارد. در پایان باید بگویم که یک حبه تلمبه و یک زمین شهر که به نام من است هر چه از پول آنها را باید بپردازید طبق دستور شرع بپردازید و بقیه آن دیگر با خود شماست هر چه می خواهید بکنید. التماس دعای فراوان دارم و طلب بخشش خصوصا از پدر و مادرم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

نوزدهم‌ارديبهشت 1340، در روستاي خنامان از توابع‌ شهرستان رفسنجان‌ به دنيا آمد. پدرش علي‌محمد، كارگر بود و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند. كارگر بود، به عنوان بسيجي در جبهه ‌حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران به شهادت رسيد. پيكر وي بر اثر ماندن در منطقه متلاشي شد و پس ‌از تفحص ‌سال 1372، در زادگاهش به خاك سپرده شد.