وصیتنامه شهید غلامحسین دهقانی
تاریخ 62/7/19 بسم رب شهداء والصدیقین ….
انا لله و انا الیه راجعون حمد خداوند عالیمان را که جهان را با آن همه نعمتهایش آفرید و انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و از میان آنان پیغمبران را جهت راهنمایی انتخاب کرد و بر آنان کتاب آسمانی نازل نمود و آخرین آنها را محمد (ص) قرار داد و قرآن را جهت مسلمانان به پیغمبران نازل کرد حمد بی پایان خدای را که مرا در عصر زمان آفرید پس از گذشت چند سالی از عمر بر ایران حکومت اسلامی برهبری نایب بر حق امام زمان (ع) حکمفرما شد و ولایت فقیه بر حسب آیه شریفه اطیعوا… در جمهوری اسلامی تحکیم یافت شکر بی حد خدائی را که توفیق بشرکت در صف رزمندگان اسلام نصیبم نمود و حال که خداوند توبه از گناهانم را پذیرفته است وصیت نامه خود را بدین شرح اعلام می دارم به امید اینکه دعای مسلمین شاد کننده روحمان باشد و نکات ارشادی این وصیت نامه مورد قبول و عمل برادران و خواهران باشد سلام بر شما ای مادر عزیز شما ای مادر فداکارترین مادر بودی من در زندگی نتوانستم بسپاس زحمات کوچکترین خدمتی بکنم خداوند انشاءالله به شما اجر خواهد داد مادر از شما تقاضا دارم به مسئولین امر هرچه خواست بدهید تا تماز استجباری برایم بخوانید و حتماً در شب اول قبر برایم نماز وحشت بخوانید و در ضمن ساده ترین مجلس عزاداری را برایم انجام دهید خیلی خیلی مختصر باشد و در هرکجا که صلاح بود مرا بخاک بسپارید اگر فرصت بود هر چند مدتی یکبار به سر قبرم بیائید و برای کلیه از دنیا رفتگان مخصوصاً به شهدای اسلام فاتحه اهل قبور و قرآن دعا بخوانید مادرجان مواظب باشید که این چند مسئولیت را دقیقاً انجام دهید که من شرمنده این بدهی ها نباشم مادرجان من از خداوند بزرگ تقاضای صبر برای شما را کرده ام و خوشحال هم خواهی شد که فرزندت در راه اسلام و قران به افتخار شهید شد از شما و دیگر اعضاء خانواده ام تقاضا دارم که شیون و زاری برایم نکنید چون منافقین ضد اسلام را با این کار خوشحال خواهید کرد و مرا هم در زیر خاک عذاب می دهید برای شادی روحم تا آنجا که می توانید گریه وناراحتی نکنید و مثل یک خانواده شهید پر افتخار و سربلند باشید و از شما تقاضا دارم که دنبال مقام و غیره نروید و ساده ترین زندگی را برای خودتان تشکیل بدهید و تا آنجا که می توانید به این جمهوری اسلامی و همچنین مستضعفین کمک کنید امت شهید پرور حزب الله تا آخرین قطره خونتان خدمت کنید و فرزندانتان را از کودکی درس کامل اسلامی و به آنها قرآن بیاموزید که راه شهدا را ادامه بدهند و شما از نیکوکاران خواهید بود همین جا عرضم را به پایان می رسانم و در ضمن بعد از مرگ من همسرم خواست عروس بشود می تواند و هرچه از زندگی من خواست برایش بدهید و نگذارید که ناراحت باشد. وسلام . 62/7/19
یکم آذر 1342 ، در شهرستان بافت چشم به جهان گشود. پدرش درويش و مادرش شيرين نام داشت. تا سوم متوسطه در س خواند. ازدواج كرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم فروردين 1366 ، در شلمچه بر اثر تخريب سنگر قطع نخاع شد و بيستم ارديبهشت همان سال، در زادگاهش بر اثر عوارض ناشي از آن به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي همان شهرستان واقع است.
وی دوران طفو ليت را در كنار و الدين مهر با ن خود سپري كرد سپس در سن 7سالگي پا به عر صه علم و دا نش نهاد و دو را ن ابتدايي را در مدر سه فر د و سي به پا يا ن ر سا نيد و اين دو ر ه را با مو فقيت سپري نمود در اين هنگا م و ارد مقطع راهنمايي شد و تا سال د و م د بير ستا ن به تحصيلات خود ادامه داد به علت عشق و علاقه فرا وا ني كه به اسلا م و آر ما نهاي اسلا مي داشت در همين حين خد ما ت خود را در بسيج آغاز كرد و مدت يكسال در اين نهاد انقلابي خد مت نمود سپس به سپاه پا سدارا ن ر فت و مدت چهار سال در اين نهاد خد مت تمود و در اين مدت خصو صيا ت اخلاقيش نما يا نگر شخصيت او بو د و شخصيت او يك شخصيت و الا بو د به همين علت به نماز و قر آن خيلي اهميت مي داد و در سال 1362از د وا ج نمود و در اين مدت چهار سال چند ين بار عاز م جبهه هاي حق عليه با طل شد و در اين مدت در سال 65مجر و ح شد و مدت سه ماه بستري شد و بعد از اينكه بهبو دي يا فت با تو كل بر ايزد منان د و بار ه به ميا د ين نبر د ر هسپار شد و سر انجا م در تار يخ 66/1/28به حقيقت پيو ست و از منطقه عملياتي شلمچه به سوي حق شتا فت .
ر و حش شاد
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه