غلامحسین سعیدی نژاد گراغانی

بنام خدا
إِنَّ صَلاتي‏ وَ نُسُکي‏ وَ مَحْيايَ وَ مَماتي‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
وصیت نامه بنده گناهکار غلامحسین سعیدی نِاد
شهادت می دهم که خدای جهان الله است او یکتا و یگانه می باشد و جز او خدایی نیست. شهادت می دهم که محمد(ص) آخرین پیامبر خداست. شهادت می دعم که تنها خلیفه برحق بعد از پیامبر اسلام(ص) علی(ع) و یازده فرزند معصوم او می باشد و شهادت می دهم که امام زمان(عج) زنده بوده و روزی به اذن خدا ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود. ایمان دارم که قیامتی خواهد بود و بهشت و جهنمی بپا خواهد شد و خداوند متعال در آن زمان از روی عدل به اعمال همه انسانها رسیدگی خواهد نمود.
الهی زبانم قاصر است که بیان شکر نعمتهایت گویم. اما تو را حمد و سپاس می گویم در زمانی زندگی می کنم که مرگ و زندگی برایم معنی و مفهوم پیدا کرده. اگر زنده ام در سایه جمهوری اسلامی و ولایت ولی فقیه و اگر می میرم مرگی با شرف و با هدف انتخاب کرده ام.
خدایا تو را شکر می گویم که این توفیق عظمی یعنی آمدن به جبهه و جهاد با کفار بعثی و مزدوران آمریکا را نصیبم نمودی. پروردگارا تو را سپاسگزارم که توانستم به فرمان ولی فقیه زمانم لبیک گویم و به جبهه و جهاد با کفار بعثی و مزدوران آمریکا را نصیبم نمودی. پروردگارا تو را سپاسگزارم که توانستم به فرمان ولی فقیه زمانم لبیک گویم و به جبهه آیم تا در جهت بازنمودن راه کربلای حسین(ع) از دست کفار بعثی جهاد نمایم . ای خدای بزرگ از این بنده حقیر و گنه کار بپذیر. الهی چنان ایمانی عطایم کن که در پیاده نمودن احکام تو تا جان در بدن دارم از پای ننشینم. خدایا گرچه بنده ای گنه کار و معصیت کارم اما امید به فضل و کرمت دارم و از تو می خواهم که با فضلت نسبت به من رفتار کنی و نه با عدلت . پروردگارا توبه هایم را قبول کن و مرا از توابین قرار ده که تو بخشنده و مهربانی. خدایا تو را به عظمتت سوگند می دهم که در میدان رزم وسوسه شیطان را از وجودم دور گردان نیتم را خالص نما و چنان نیرویی عطایم کن که حسین وار با دشمنانت بجنگم و حسین وار با خون خود اسلامت را یاری و دشمنانت را رسوا گردانم و چنان صبر و استقامتی در میدان جنگ عطایم کن که بتوانم با توکل بر تو مانند یاران حسین(ع) تیرهای دشمن را به جان و دل بخرم اما هرگز سر تسلیم در قبال آنها فرود نیاورم.
ای امت حزب الله من این راه را با تعقل و تفکر و علم و بصیرت انتخاب نمودم و نه بر پایه احساسات. می دانم که در این راه اسارت شهادت معلول شدن مفقود شدن هست اما همه اینها را با دل و جان پذیرایم و ای کاش جانها داشتم که در راه خدا و برای پیاده نمودن حاکمیت قانون خدا نثار می کردم زیرا:
 آنکس که خدا را شناخت جان را چه کند / فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کند هر دو جهانش بخشد / دیوانه او هر دو جهانش چه کن
معتقدم که جمهوری اسلامی حق است و باید با تمام توان از او پاسداری نمود. هم اکنون تمام حق و ایمان به نام جمهوری اسلامی ایران در برابر تمام کفر و باطل که متشکل از تمام ابرقدرتها و ابرجنایتکارها در پشت خاک ریزی به نام صدام قرار گرفته است و همه دنیاپرستان و خون آشامان و زالوصفتان به هم به جبهه مشترک در جهت نابودی جمهوری اسلامی تشکیل داده اند تا شاید چند صباحی دیگر بتوانند بر مستضعفین و جهان حکومت کنند اما وعده خدا حق است و مستضعفین بر آنها غالب خواهند شد انشاالله.
در پایان به عنوان بنده ای حقیر و کنه کاری از شما امت حزب الله تقاضا دارم اولا تا پیروزی نهایی کفرستیزان جبهه توحید بر لشکریان کفر صدانی از پای ننشینند و با نثار مال و جان خود راه بسته شده کربلای حسین(ع) را باز کرده و حکومت اسلامی را در عراق پیاده نمایید و سلام مرا به آقا اباعبدالله الحسن برسانید و از او بخواهید که در قیامت شفیعم شود.
ثانیا با قدر نعمتی که خداوند متعال بعد از سالها به ما شیعیان خصوصا شیعیان ایرانی یعنی وجود مقدس آیت الله العظمی امام خمینی مد ظله العالی عنایت فرموده را بدانید و گوش به فرمان او باشید و دعای همیشگی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار، همیشه از صمیم قلب سر دهید.
ثالثا آنچه که تاریخ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ثابت کرده این است : تنها قشری که از خط اسلام عزیز و اسلام اصیل منحرف نشده روحانیت تشیع بوده پس اگر می خواهید در خط اسلام اصیل باشید همیشه و در همه حال پشتیبان ولایت و در خط روحانیت باشید زیرا به قول امام امت اسلام منهای روحانیت اسلام نیست.
رابعا چونکه شغل حقیر ظاهرا معلمی بوده اما در حقیقت لیاقت نام معلم بودن هم نداشتم زیرا در حال حاضر دانش آموزانی هستند که حقیقتا در ایمان و ایثار و تقوا و شجاعت و شهامت معلم من می باشند. لازم دیدم تذکری به معلمین و دانش آموزان محترم عرض نمایم. برادران معلم بدانید که شغل شما خیلی باارزش و مقدس می باشد و مسئولیت سنگینی بر دوش شماست. این دانش آموزان امانت مقدسی نزد شمایند پس سعی کنید از این امانت خود نگهداری کرده و قبل از تعلیم به آنها تهذیب و تزکیه نفس در وجودشان به وجد آورید البته زمانی موفق خواهید بود که خود تهذیب نفس کرده و اخلاق اسلامی را در خود بوجود آورده باشید. شما ای دانش آموزان عزیز که امیدهای اسلام و انقلاب هستید درس بخوانید و در جهت رفع مشکلات کشور اسلامی خود بکوشید که رمز موفقیت شما در تخلق به اخلاق اسلامی و تهذیب نفس می باشد.
در خاتمه از همه دوستان و آشنایان و اقوام و خویشان طلب عفو و بخشش دارم و از تو ای خدای بزرگ خواهانم که در آخرت ائمه معصومین(ع) را شفیعم قرار دهی و این خون ناقابلم را در راه پیاده شدن اسلام این دین مقدست بپذیری. آمین یا رب العالمین. 63/12/15. غلامحسین سعیدی نژاد

دوم آذر 1338، در روستاي گراغان از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش محمدحسين و مادرش حيات (فوت1363) نام داشت. تا پايان مقطع كارداني در رشته برق تحصيل كرد. سال 1360، ازدواج نمود، صاحب دو دختر شد. معلم بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و ششم اسفند 1363، در شرق‌دجله بر اثر اصابت گلوله و تركش به شهادت رسيد. پيكر وي بر اثر ماندن در منطقه متلاشي شد و پس از تفحص سال 1377، در گلزار شهداي جيرفت به خاك سپرده شد.