// فرازی از وصیتنامه شهید فرجالله تردست:
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف آنکه گفتند ما ایمان آوردیم هیچ امتحانشان نمیکنم.
خدایا! تو میدانی که برای رضای تو به جبهه رفتم.
خدایا! تو به من کمک کن که نوشتههایم از روی ریا نباشد. به یاد گفته امام امت افتادم که فرمودند تزکیه مقدم بر علم است و ما دانشآموزان باید خود را از هوای نفس دور کنیم و در تهذیب نفس بکوشیم. خدایا من هیچگاه برای تو بنده خوبی نبودم.
خدایا! از تو میخواهم که مرا ببخشی و این لباس مقدس پاسداری را با خونم رنگین کنی.
تنها سفارشی که میکنم این است که پدر و مادرم! من از آنِ شما نیستم، من از خدایم و بسوی او رجعت میکنم. فرزند امانتی است در دست شما.
در این لحظات آخر سفارش میکنم که دست از امام امت برندارید و امام را یاری کنید و با وحدت مشتی محکم بر دهان یاوهگویان بزنید. خداوند یار و یاورتان باشد انشاءالله.
فرج الله، سال 1342 در روستای قریهالعرب از توابع شهرستان بردسیر چشم به جهان گشود. پدرش اصغر، نیروی كادر ارتش بود و مادرش عصمت نام داشت.
فرجالله تا سال چهارم متوسطه تحصیل كرد و پس از آن به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. او چهارم فروردینماه سال 1361، در جریان عملیات فتحالمبین در دشتعباس بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه