بسمه تعالی
قسمتی از وصیت نامه پاسدار شهید قربانعلی شمس الدینی
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ
سپاس حمد خداوند متعال را که ما را در زمانی قرار داد که زنده بودن و مردن هر دو در جهت رضای خداوندی خودش می باشد اگر زنده باشیم زیر پرچم جمهوری اسلامی و اگر روزی هم لیاقت پیدا کردم در این جنگ حق علیه باطل جانم را از دست بدهم جای بسی خوشوقتیست گرچه من نمی توانم به خود جرات بدهم نام شهید بر خود بگذارم ولی همین قدر که در زمره پاکباختگان راه حق و در کنار شهدای توحید قرار بگیرم خوشحالم و این راه را هم با کمال میل از خداوند متعال آرزو دارم و اما من کوچکتر از آنم که کسی را توصیه نمایم یا سفارشی کنم ولی من باب وظیفه و من باب آن که آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید سفارشی به بستگان و اقوامم بالخصوص پسرعموهایم و برادرانم دارم آنکه قدرشناس خون شهدای اسلام و حافظان جمهوری اسلامی و یاوران مکتب قرآن و پیروان امام عزیزمان باشند و این اسلامیست که با خون هزاران شهید از صدر اسلام تا زمان ما به دست امده است حفظ نمایند و تحت هیچ شرایطی خدای نخواسته درباره او و مسائل آن کوتاهی و سهل انگاری نمایند و درباره تربیت فرزندانم همسرم با کمک عموهایشان و دائیهایشان طوری باید آنها را تربیت کنند که اسلام در رگ جان آنها معجون گردد تا در آینده بیاری خداوند آنها هم پاسداران واقعی مکتب اسلام و قرآن باشند. اقوام عزیزم توجیهی که بعضی از افرادی که قدرت ایمانشان ضعیف است درباره جبهه دارند و می گویند گرفتاری و مسائل کار و خانواده نمی گذارد ما به جبهه برویم و ظاهرا خودشان را راضی می کنند بدانید که این توجیه غلط و از وسواس شیطان است انشاالله هیچ کدام از شما به دام چنین توجیه غلط نیست و نخواهد بود و در سخت ترین شرایط جنگ و پشت جبهه اسلام را یاری خواهید کرد از کلیه اقوامم و برادرانم و همسرم و خواهرانم می خواهم مرا حلال کنید بخصوص همسرم مرا ببخشد شاید در این مدت که با هم بودیم از طرف من کوتاهی یا رنجشی دیده باشید والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. به امید پیروزی اسلام و مسلمین بر کفر جهانی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. قربانعلی شمس الدینی.
يكم فروردين 1334، در روستاي گنجان از توابع شهرستان رابر زاده شد. پدرش همتالله(فوت1340) و مادرش زيبا (فوت1356) نامداشت. خواندن و نوشتن را در مكتب آموخت. ازدواج كرد و صاحب سه پسر شد. پاسدار بود، چهارم ارديبهشت 1366، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و شكم، شهيد شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه