بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ (سوره آل عمران آیه 169) مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند ،مرده اند بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.)
(این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهبانی است.امام خمینی)
با سلام بر مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش امام خمینی این پیر جماران و این ناخدای کشتی طوفان زده و بت شکن قرن و با شهیدان انقلاب اسلامی و سلام بر معلولین و مصدومین و مجروحین جمهوری اسلامی و سلام بر امت شهید پرور ،وصیت نامه خود را آغاز می کنم.
خدایا! شهادتم را در راه اسلام و قرآن که خاری در چشم دشمنان است،بپذیر.دلم می خواهد مانند پرچمدار اسلام امام حسیتن(ع) ،مظلوم است شهید بشوم که بدنم در صحرای کربلای ایران بماند.
ای مادر مهربان و عزیزم! سلام مرا بپذیر و حلالم کن مبادا در فقدان من گریه و زاری کنی ،در بالای خانه مان پرچم های سبز نصب کن و افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده است.
ای پدر عزیز و ارجمندم! مرا حلال کن و با استقامت و صبر و شکیبایی خود از این انقلاب اسلامی دفاع کن،مبادا روحیه خود را ببازی و گریه کنی ،چون گریه تو باعث ناراحتی من است و دعاگوی پاسداران و رزمندگان اسلام در هر کجای جهان هستند،باش.
ای خواهر مهربانم!تو نیز زینب زمان باش در راه خدا مبارزه کن و ای برادر عزیزم!راه خدا بهترین و برترین راههاست،پوینده و کوشنده این راه باش.
ای امت شهید پرور ایران!تنها راه نجات اسلام، اتحاد و همبستگی است و همیشه پشتیبان دولت جمهوری اسلامی باشید و خود را از خط امام که همان خط اصیل اسلام است،جدا نسازید.در هر کجا که هستید از روحانیت مبارز دفاع کنید تا اسلام را به تمام جهانیان بشناسانید.خون شهیدان را پایمال نکنید،از توطئه های دشمن آگاه باشید و هیچ وقت امام عزیز ،رهبر کبیر انقلاب را تنها نگذارید و بار دیگر از امت شهید پرور سیریز می خواهم در گروه مقاومت شرکت کنید.
خداحافظ تا قیامت
قنبر شمس الدینی 18/1/1362
دوازدهم آبان 1344، در روستاي دهنو سيريز از توابع شهرستان زرند چشم به جهان گشود. پدرش غلامرضا، كشاورز بود و مادرش كبري نام داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيستودوم فروردين 1362، در موسيان توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1374، در گلزار شهداي امامزاده جعفر (ع) روستای سيريز تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد. او را احمد نيز ميناميدند.
شهید در خانواده ای متدین چشم به جهان گشود .در سن هفت سالگی راهی مدرسه شد دوران ابتدایی را در سیریز پشت سر گذاشت جهت ادامه تحصیل روانه مدرسه راهنمایی شهید شیخ فضل الله نوری سیریز شد.
در دوران راهنمایی با همکاری شهید محمد حسن زاده در پایگاه شهید صدوقی سیریز انجام وظیفه می کرد و به گشت های شبانه می رفت.
سال دوم راهنمایی بود که دشمن خاک وطن را اشغال کرد بنابراین وی مدرسه را رها کرد و رهسپار جبهه های نور گردید مدت چهار ماه در جبهه بود در عملیات والفجر یک به گفته یکی از همرزمانش که جزء آزادگان سرافراز است،در منطقه موسیان ابتدا از ناحیه دست زخمی شد و بعد با اصابت تیر مستقیم به طرف چپ صورتش شهد شهادت را نوشید.
قنبر عزیز مدت دوازده سال جزء مفقودین بود تا اینکه توسط کمیته جستجوی مفقودین جنازه شریفش کشف و در روز اربعین حسینی سال 1374 در میان استقبال گرم مردم سیریز تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه