بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدریو یسرلی امری وحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی سرانجام لحظه ای فرا رسید که انتظار آن را داشتم. لحظه ای بی پایان و بی انتها مسیری و راهی مشخص و بس با ارزش و فراموش ناشدنی. راستی زندگی را چه نفع و چه ارزش، حیات اخروی و بهتر بگویم اوظیفه را اجرا کردن و انجام دادن، وظیفه به این سوالف جواب مثبت خواهد داد. دست از دنیا برداشتن و دل به آخرت بستن همه و همگی کانون و مظهرعشق است. عشق به شهادت، عشق به شهید شد و عشق به امام خمینی عزیز و عشق به قرآن و اسلام. در اینجا از خانواده ام تشکر می کنم و طلب عفو دارم مخصوصا از قوم و خویشان که در این اواخر مزاحم حال اکثر آنها بوده ام .در پایان از دوستان می خواهم که به جبهه بروید بخدا قسم بهترین موقعیت را بدست آورده اید و از خداوند بخواهید که شما را در این راه نصرت و یاری دهد. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
یکم بهمن 1341 ، در شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. پدرش اصغر، كارمند سرجنگلداري بود و مادرش صغرا نام داشت. دانشجوي دوره كارشناسي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و یکم خرداد 1366 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزارش در گلزار شهداي روستاي سرآسياب فرسنگي تابعه زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه