مجید سعیدیان

نــام :
مجید
نـام خـانوادگـی :
سعیدیان
نـام پـدر :
حسن
تـاریخ تـولـد :
1343/11/18
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم رب الشهدا و الصدیقین
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
و مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.
اگر دین جز با کشته شدن من پایدار نمی ماند پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید. “الگوی شهیدان تاریخ در صحرای کربلا”
با سلام بر امام عصر مهدی موعود(عج) و نایب برحقش این اسطوره تاریخ بشریت و امید مستضعفان جهان و درهم کوبنده ستمگران و با درود بر شهیدانی که در راه خدا با جانهایشان جهاد کردند. ترک دیار دوست و عزم سرزمین گرم و سوزان خوزستان نمودند و با خونشان شمشیر ستم را شکسته و فریاد زدند الله اکبر خمینی رهبر…
سخنی با امت حزب الله
شما ای امت حزب الله دعا برای امام را فراموش نکنید از خدا بخواهید این پیر جماران و الگوی حق را تا ظهور حضرت مهدی(عج) و حتی در کنار حضرتش برای ما نگه دارد دوستان اکنون که در میانتان نیستم کار برای شما مشکل تر شده است زیرا حالا شما باید زحمت برداشتن اسلحه مرا نیز بر خود هموار کنید شما امت شهیدپرور فریادم را به گوش آمریکا برسانید و بگویید که اگر مرا بکشد مثله ام کند قطعاتم را بسوزاند و خاکسترم را بر دریاها بریزد باز من از میان امواج خروشان دریه فریاد بر می آورم مرگ بر آمریکا.
امیدوارم حال که در میانتان نیستم شما پیرو روح الله و در خط ثارالله و در لشکر جندالله باشید و با کارهایتان پشت آمریکا را بشکنید و منافقین را ناامید سازید. صفهای دعا و نماز را آنچنان پر کنید و اتحادتان را چنان حفظ کنید که دشمن از شکست شما ناامید شود. به شما بگویم که اینجا در این قطعه سوزان میهن عزیزمان زمین سخن می گوید. نخلستانهای سرشکسته و یا نیمه سوخته سخن می گویند. سخن از نامردمی و از جنایتهای کافران. بعضی از شهیدان بخون غلتان گمنام سخنشان را به گوش دل بشنوید برپاخیزید جهاد کنید و ریشه ظلم و ستم استعمار و استکبار را از سطح این کره خاکی بردارید. اسرائیل این نطفه نامشروع آمریکا این خونخوار خاور میانه و دست نشانده استعمار و این لکه ننگ را پاک کنید.
سخنی با مادرم:
با درود بر شما ای مادر معزز و گرامیم و با سلام بر شما ای پدر مهربان و فداکار بدانید که اجر شما در نزد خداوند از من نیز بیشتر است زیرا من […] وجود شمایم و با شهادتم حسین گونه برخورد کنید بدانید که من راضی ندارم که در شهادتم قطره اشکی ریخته شود سرافراز باشید که شما خمس فرزندانتان را داده اید و دیگر در نزد خداوندتان بدهکار نیستید. حال که من نیستم در نبودنم شربت و شیرینی بدهید راستی مبادا ازدواج برادرم را به عقب بیندازید. خواهرم را زینب وار بزرگ کنید تا بتواند فریاد رسای مرا به گوش تمام دشمنان اسلام برساند و پشت ستمگران را به لرزه افکند.
سخنی با برادرانم و آشنایان
برادرانم و ای دوستانم پروردگارم شاهد است که من از برای جهاد در راه اسلام از خانه خارج شدم و اکنون بر شما حکم می کنم که در نبودنم اسلحه مرا برگیرید و بر دشمن بتازید. برادرم اکبر به شما توصیه می کنم که هر چه زودتر ازدواج کن خدا می داند که من برای اینکه ازدواج شما را جلو اندازم خواستم به کرمان آیم و لیکن متاسفانه موقعیت جوری شد که اجازه این کار را به ما ندادند پس بیشترین تاکیدم بر ازدواجت می باشد امیدوارم خوشبخت شوی و در زندگانیت موفق و کامروا باشید.
[…] محسن امیدوارم بار سنگینی که من به عنوان یک برادر بزرگتر بر سایر برادران کوچکترم داشته ام شما به نحو احسن انجام دهید بدان آنچه که می خواهی به سایرین بیاموزی اول باید خود در آن راه الگو باشی پس راه حق را به برادران کوچکتر خود بیاموز و آنها را در این راه با قدمهای استوار و محکم همراهی بنما.
در آخر از کلیه برادران و خواهرانی که از من در طول چند سال عمر کوتاه و فانی بدی دیده اند و دلخوری داشته اند امیدوارم که مرا ببخشند و مرا عفو نمایند و از همه حلالیت می طلبم من به کسی چیزی بدهکار نیستم فقط بیست تومان به یکی از برادران به نام مهدی میرشکاری بدهکارم که آدرس خانه ایشان را می توانید از موسوی دوستم بپرسید و اگر موسوی نبود بدانید که مهدی از همسایگان روبروی عباس علمدار می باشد و اهل جیرفت است. والسلام علیکم. 62/4/22

بیوگرافی

مجید، هجدهم بهمن‌ماه سال 1343 در شهر كرمان به دنیا آمد. پدرش حسن، كارمند وزارت نیرو بود و مادرش فاطمه نام داشت. مجید تا سال‌ چهارم متوسطه درس خواند سپس به‌ عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
سرنوشت این جوان رشید کرمانی هشتم مردادماه سال 1362 در عملیات والفجر 3 در منطقه مهران با شهادت رقم خورد.

پیكر پاک این شهید عزیز مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1366، در گلزار شهدای زادگاهش قطعه 1، ردیف 14، شماره 28 به خاك سپرده شد.
برادرش مهدی نیز شهید شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/05/08
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
والفجر3
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
گلزار شهدای کرمان
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
1
ردیـف :
14
شـماره :
28

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *