محمد رضا وجدانی

امیر سرلشکر شهید خلبان محمدرضا وجدانی در تاریخ بیست و پنجم مرداد ماه سال 1333 در خانواده ای مومن و متعهد در شهرستان رفسنجان دیده به جهان گشود . والدین محمدرضا فرهنگی بودند و از همان اوان کودکی هم و غم انها دین بود که محمدرضا را فردی مومن و متعهد و کار آمد تربیت نمایند ، و ان را با تعالیم عالیه اسلامی آشنا نمایند . محمدرضا کم کم رشد و نمو نمود و با توجه به ادراک و فهم کودکی اش با نماز و سایر احکام اسلامی آشنا گردید . پدر سعی می نمود که نماز را به جماعت در مسجد محله یشان اقامه نماید و محمدرضا را با خود به مسجد می برد که با پایگاه اصلی اسلام یعنی مسجد اُنس و الفت بگیرد و محمدرضا قبل از رسیدن به سن تکلیف نمازش را سروقت اقامه می نمودند و والدین آموزش قرآن را به وی یاد می دادند و با فراگیری روان خوانی و روخوانی قرآن آشنا و ایشان در محضر والدین قرآن آموختند تا اینکه به سن ورود به دبستان رسیدند و در دبستان حکمت رفسنجان در مقطع ابتدایی با نمرات ممتاز موفق به اخذ مدرک ششم ابتدایی گردیدند و از همان دوران دبستان ایشان ورزش فوتبال را آغاز نمودند و سپس جهت ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان در دبیرستان دکتر اقبال سابق (شهید شریعتی فعلی) رفسنجان ادامه تحصیل دادند و در خردادماه سال1352 در رشته طبیعی موفق به اخذ دیپلم با معدل بالا شدند. این شهید والا مقام از نظر اخلاقی فردی متواضع و خوش اخلاق و خوش برخورد بودند و ایشان احترام خاصی به بزرگان می گذاشتند و در سلام دادن به همسالان خود پیشقدم بودند و همیشه حامی محرومان و مستضعفان واقعی بودند و از پول جیبی که والدین در اختیار وی می گذاشتن به فقرا و مستمندان واقعی کمک و مساعدت می نمودند . علیرغم ورزشکار بودن و از نظر قیافه و اندام هیکلی و اندامی قوی و درشت داشتند ولیکن آنقدر متواضع بودند که قابل وصف نمی باشد اوقات فراغت خویش را به مطالعه در کتابخانه و ورزش می پرداختند با توجه به اینکه منزل مسکونی انها روبروی پرورشگاه معین زاده بود ایشان عشق و علاقه ای به بچه های ایتام در آن پرورشگاه داشتند و به هر نحو ممکن به آنها کمک می نمودند و آنان را مورد محبت خویش قرار می دادند و همیشه می گفتند اگر روزی پولدار بشوم حتی المقدور از نظر مادی کمک به آنان را دریغ نخواهم ورزید . محمدرضا عشق و علاقه وافری از دوران کودکی به پرواز و خلبانی داشتند پس از اخذ دیپلم در آزمون دانشکده خلبانی هوانیروز شرکت نمودند و پس از قبولی در آزمون علمی از بین چندین نفر داوطلب خلبانی در معاینات عدیده پزشکی حدود بیش از 72 معاینه در کلیه مراحل از معاینا ت سلامت جسم و روان با موفقیت معاینات را پشت سر گذاشتند و در تست مقاومت جسمانی موفق به کسب حداکثر امتیازات شدند . ناگفته نماند محمدرضا در آزمون کنکور سراسری در رشته های مهندسی و کارشناسی در چند دانشگاه آن زمان کشور نیز قبول شدند ولیکن به علت عشق به خلبانی ، خلبانی را جهت خدمت برگزیدند . پس از دوره رزم مقدماتی و اخذ سردوشی و طی دوره های مختلف نظامی جهت طی دوره تخصصی خلبانی عازم اصفهان شدند و پس از طی موفقیت آمیز دوره آموزش زبان انگلیس در دانشکده خلبانی هوانیروز اصفهان آماده دوره های تخصصی تئوری و عملی پروازی شدند و سپس آموزش عملی پرواز را زیر نظر اساتید مجرب طی نمودند با توجه به اینکه آمریکایی ها مسئول آموزش دانشجویان خلبانی بودند و خیلی تحقیر آمیز با دانشجویان برخورد می نمودند محمدرضا نفرت عجیبی از آمریکایی ها در دل از آنان داشتند ولیکن بعلت تیز هوشی و تسلط کامل بر زبان انگلیسی سعی می نمودند حداکثر بهره برداری علمی را از آنها بنمایند . محمدرضا اعتقاد داشت باید از نظر علمی آنقدر خودکفا بشویم که دیگر نیاز به مستشاران آمریکایی نداشته باشیم چون هر استاد آمریکایی علاوه بر مایحتاج او ماهیانه هزاران دلار نیز به او حقوق می دادند در ضمن استادان آمریکایی با توجه به ماموریتی که داشتند سعی می نمودند دانشجویان را از نظر معنوی خود باخته و قالب تهی نمایند ولیکن محمد رضا بعلت تربیت صحیح در دامان مادر مومنه و فرهنگی ، تربیت اسلامی که ریشه دار بود و حرکات استادان آمریکایی خدشه ای بر اعتقادات وی وارد نیاورد بلکه بالعکس به مبانی اعتقادی اش بیشتر و بیشتر پایبند نمود . محمدرضا پس از طی دوره عمومی خلبانی ، دوره تخصصی خلبانی 214 را نیز با موفقیت طی نمودند و پس از اخذ ( وینگ پرواز ) به درجه ستواندومی مفتخر گردیدند و به پایگاه رزمی مسجد سلیمان اختصاص یافتند . در آن مقطع زمانی گروه رزمی مسجد سلیمان و گروه رزمی کرمان در همان شهر اصفهان مستقر بودند . پس از فارغ التحصیلی محمدرضا ، مخالفتهای علنی بر علیه رژیم منحوس پهلوی در سراسر ایران آغاز شده بود و شهر اصفهان نیز از این قاعده مستثنی نبود . محمد رضا در دوران دانشجویی و پس از فارغ التحصیلی طعم تلخ استثمار مستشاران آمریکایی را چشیده بود و این یانکی های آمریکایی در کلیه سطوح هوانیروز نفوذ داشتند و کلیه تصمیمات و سرنوشت کارکنان هوانیروز اعم از خلبان و فنی در دست آنان بود و بعضی از این مستشاران آنقدر گستاخ بودند که ایران را ایالت 53 آمریکا می دانستند ودر خصوص نقش اداره مستشاری آمریکا در هوانیروز و اهداف آنان به صدها کتاب نیاز می باشد که در این زندگینامه نمی گنجد . بهر حال محمدرضا به اتفاق تعدادی از پرسنل فنی و هوایی مومن و انقلابی به فعالیت زیر زمینی بر علیه رژیم منحوس پهلوی می پرداختند و ربط و ارتباط تنگاتنگی به روحانیون معظم و معزز و انقلابی به فعالیت اصفهان را برقرار نمودند و اعلامیه های حضرت امام را دریافت و بین کارکنان انقلابی پایگاه توزیع می نمودند و شبانه نیز علیرغم سختگیری و اقدامات کنترولی در داخل پادگان اعلامیه های حضرت امام را پخش می نمودند و همچنین وقایع و رویدادهایی که در آن مقطع زمانی در سطح کشور به وقوع می پیوست و بصورت بولتن تهیه می شد . را در اختیار انقلابیون در پایگاه قرار داده می شد و از شهریور ماه 1357 پس از جمعه خونین میدان ژاله 17/6/57 که تظاهرات و راهپیمایی در اقصی نقاط ایران فرا گیر شد . ایشان با لباس شخصی در تظاهرات شرکت می نمودند تا اینکه طی یک برنامه هماهنگ شده ایشان به کمک تعدادی از دوستان فنی و خلبان تصمیم گرفتند که در سبزه میدان با لباس در راهپیمایی برعلیه رژیم منحوس پهلوی شرکت نمایند . ناگفته نماند این نیروهای انقلابی و ضد رژیم پهلوی تعدادی از آنان توسط ساواک شناسایی و دستگیر و به زندان انداخته شدند و اگر خدایی ناکرده انقلاب ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی به پیروزی نمی رسید جزء اعدامی ها بودند بجرم فعالیت براندازی بر علیه خاندان شاهنشاهی . فعالیتهای محمدرضا ادامه داشت تا اینکه حضرت امام خمینی از پاریس به تهران تشریف آوردند و از طرفی با فرار شاه در بیست و ششم دیماه سال 57 انقلابیون در ارتش و سایر آحاد ملت ایران مترصد بودند که جریان 28 مرداد ماه سال 1332 تکرار نشود و نیروهای انقلابی ارتش دراصفهان و در راس آنها امیر سرلشکر شهید صیاد شیرازی و هسته مرکزی که تشکیل داده بودند آخرین وضعیتها را از ارتش بعرض روحانیون و انقلابیون خط دهنده می رساندند . سرانجام در بیست و دوم بهمن ماه سال 1357 انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید محمدرضا و سایر همرزمان انقلابی اش احساس مسئولیت دو چندان  می کردند چون به منظور حفظ و حراست از وسایل پرنده و اموال و تجهیزات ارزنده پروازی و…. نگه داشتن آنها از دستبرد سارقین و ضد انقلاب  شبانه روز از پایگاه به آن وسعت حفاظت می نمودند . متاسفانه عوامل استکبار جهانی در مناطق خوزستان و ترکمن صحرا و بلوچستان و کردستان و شهرهایی مثل اصفهان – تهران – تبریز – اهواز- زاهدان نگذاشتند ملت ایران شهد شیرین آزادی و استقلال را بچشد و با حمایت امریکا و عوامل داخلی غائله کردستان را بوجود آوردند و قصد جدا نمودن پاره تن ایران یعنی مناطق کردنشین را نمودند و شروع به اقدامات مسلحانه در مناطق کردستان کردند و ضمن غارت پادگانها ، تعداد زیادی از پرسنل ارتش و سپاه و کمیته را به شهادت رساندند گروهک کومله و دمکرات و سران آنها از ایادی امریکا و عراق بودند ادعای خود مختاری می نمودند . امیر سرلشکر شهید خلبان به همراه تعدادی از همرزمان فنی خود عازم کردستان شدند. ترابری نیروهای نظامی اعم از (ارتش ، سپاه و چریکهای تحت امر شهید دکتر مصطفی چمران) در زمینه سرکوب در ضد انقلاب از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزیدند و نقش عقابان تیز پرواز هوانیروز در خاموش و سرکوب نمودن غائله کردستان از تعداد آمار شهدای پرسنل خلبان و فنی و تعداد بالگرد ها(هلی کوپترها) که توسط ضد انقلاب سرنگون شده است گواه بر این مدعاست که اگر واقعاً پرسنل انقلابی و جان بر کف هوانیروز نبودند کردستان سقوط می کرد. بهر حال با توجه به فرمان تاریخی حضرت امام در بیست و هشتم فروردین ماه 1358 نیروهای جان برکف ارتش و سپاه و کمیته و چریکهای تحت امر شهید چمران عازم مناطق کردستان شدند . در خصوص پاوه و حماسه آفرینی های نیروهای مسلح و نقش شهید مصطفی چمران مطالبی در روزنامه ها و کتب چاپ شده است و اما آنطور که شایسته عقابان بوده است اهل قلم حق مطلب را اداء ننموده اند بلاخص نقش جان بر کفان هوانیروز . با توجه به اینکه اکثر راههای زمینی را ضد انقلاب در اختیار داشت و هوانیروز داوطلبانه عازم منطقه نبرد شدند  و از جمله این عقابان تیز پرواز امیر سرلشکر شهید خلبان محمد رضا وجدانی بوده است که در این خصوص در این خطه خونین کردستان بلاخص پاوه حماسه ها آفریده است متأسفانه به ورطه فراموشی سپرده شده است نامی و یادی ننموده اند محمدرضا در همان سالگرد تولدش یعنی 25/5/58 دکتر مصطفی چمران و تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه از جمله شهید ناصر کاظمی و برادر شهید کاظمی سپهبد شهید صیاد شیرازی و برادر جاوید اثر احمد متوسلیان و … از حلقه محاصره از میان آتش و خون نجات دادند و علیرغم تنگ بودن حلقه محاصره و تیر اندازی های متوالی ضد انقلاب این بزگواران به منظور اینکه اسیر ضد انقلاب نشوند که لکه ننگی بر سپاه  و رزمندگان می بود . از طرفی آنان سوژه تبلیغات ضد انقلابی شدند . به اسارت آنان اثرات منفی بر روحیه نیروهای شهادت طلب می گذاشت محمد رضا به اتفاق خلبان شهید مهدوی این عزیزان را از معرکه و مهلکه نجات می دهند و مجدداً پرواز می نمایند که تعداد زیادی از رزمندگان مجروح مصدوم را جهت مداوا به بیمارستان تخلیه می نمایند در حالی که روزه بودند در تاریخ 26/5/58 که مصادف با اولین سال روز جهانی قدس با عنایت به فرمایش حضرت امام که جمعه آخر ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس اعلام نموده بود این شهید عزیز در حالیکه مجروحین و مصدومین را در میان اتش و خون سوار بر بالگرد 214 نموده بود توسط ضد انقلاب اول امیر سرلشکر شهید خلبان محمدرض