محمدحسین زنگی آبادی

بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه. 1360/6/28. آبادان
وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه
هر کس از خانه خویش بقصد هجرت بسوی خدا حرکت کند و بیرون آید و در این میان او را مرگ فرا رسد اجر و پاداش وی در این هنگام با خداست.
الحمدلله رب العالمین خالق السموات و الارضین و ما فیهم و ما بینهن و رب العرش العظیم
درود بر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و درود بر ائمه طاهرین المعصومین و درود بر حجه بن الحسن العسکری(عج) و درود بر نائب برحقش امام روح الله الموسوی خمینی و درود بر شهدای راه خدا و جانبازان حزب الله و درود بر همه رزمندگان اسلام.
پدر مهربان و مادر گرامی و همسر عزیز و فرزند کوچکم سلام.
درود و سلامی با اخلاص و از صمیم قلب از سرزمین ایمان و جهاد و شهادت و سلام و درود به همه اقوام و خویشان و بازماندگان و همه حق داران و دوستان و به همه مومنین مومنات.
انسان با قدرت خدای متعال به دنیا می آید و با خواست او هم از دنیا می رود چند روزی در این دنیاست دنیایی پر از نیرنگ و فریب و دوروئی و خودخواهی ها و شهوات فریبنده اما با این همه معایب دارای ارزشی بزرگ که می شود با آن دنیایی بزرگ و جاودان و خالص از هر گونه ریا بدست آورد اما با تحمل مشکلات و پشت پا زدن به همه قید و بندهای شهوانی و خودبینی و تجملات و هر آنچه انسان را از حقیقت بینی و حقیقت خواهی باز دارد البته در خط خدا و رسولش و قرآن و خلیفه اش و منادیش. قرآن به همه ما درس زندگی می آموزد که چگونه زندگی کنیم و چگونه از دنیا برویم تا یک زندگی عالی و مرگ عالی داشته باشیم زندگی در جهت خدا و مرگ هم در راه خدا. خدا ما را به صبر و تقوی و ایثار و انجام فرائض و ترک محرمات و به تفکر و توصیه می کند. به صبر، تا در مقابل مشکلات و مصائب به زانو در نیاییم و چون کوه استوار باشیم و به تقوی تا اینکه رها شویم از قید و بندهای مادی ودست و پا گیر انجام فرائض تا اوج بگیریم و نزدیک شویم به خدا و به ترک محرمات تا اینکه برتر شویم از آلودگی های روحی و جسمی و به تفکر تا اینکه راه انتخاب کنیم راه اولیا و نفسها را تزکیه کنیم و سرانجام شاید که رستگار شویم…
حال که انسان را از مردن چاره ای نیست پس چه بهتر که انسان شهادت در راه خدا را انتخاب کند تا سعادت و سربلندی دو جهان برای او باشد. پدر و مادر و آشنایان ما که پیرو قرآنیم و پیشوایانی چون حضرت علی(ع) و حسین(ع) و رهبری چون خمینی داریم و امروز دولت اسلامی است و قوانین خدا و قرآن می خواهد برقرار شود و استبداد و ظلم و کفر از این سرزمین بیرون رفته است و این یک نعمت بزرگی است که مستکبران و سرکشان را سرکوب و مستضعفان را عزت و سربلندی داده است پس به گفته رهبر حفظ آن برای همه ما واجب است پس برای حفظ این مکتب از جان هم باید گذشت و امروز که دشمنان خدا و اسلام جمهوری اسلامی ایران ناجوانمردانه به مکتب و ملت و ناموس و خاک ما حمله کرده اند باید جنگید و از اسلام و حیثیت خود دفاع کرد و از کشته شدن نترسید زیرا این شهادت است که این آرزوی همه مردان خدا و عاشقان الله بوده است و نیز یک امتحان است و من با قاطعیت و آگاهانه این راه را یعنی راه ایمان هجرت جهاد و شهادت به سوی خدا جهت نابودی کفر و ظلم و احیا اسلام را انتخاب کرده ام و امید توفیق از خدا دارم پیروز شویم یا شهید که هر دو افتخار بزرگیست همچنانکه افرادی از اول خلقت انسان این راه را یعنی راه قیام بر علیه کفر و ظلم و استکبار و استبداد به پشتیبانی از حق در راه خدا که همانا صراط مستقیم الهی است رفته اند و با اهدا خون خود این راه را روشن و نمایان گذاشته اند و به فوز بزرگ رسیده اند ما هم در این راه قدم بگذاریم تا آیندگان هم راه را ببینند و بشناسند و انتخاب کنند تا اینکه قوانین خدا و قرآن در سراسر جهان حکمفرما شود والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. محمدحسین زنگی آبادی
ضمنا چند جمله ای به عنوان وصیت دارم چنانچه عمر من سر آمد و شهادت نصیب گردید به این وصایا عمل کنید باشد که خداوند منان به شما صبر جزیل و اجر عظیم عطا کند.
1-    دو سال نماز قضا و یک ماه مبارک روزه قضا دارم لطفا بخرید انشاالله خدا قبول کند.
2-    پدرجان زمین علی آباد که 125 قصب می باشد و از هاشم خریده ام و نصف آن مال من می باشد به شما می بخشم و اختیار آن با شما است.
3-    حساب خمس مال خود را کرده و تا بحال پرداخته ام که این شامل زمین شهر و زمین علی آباد و زمینی که از کربلائی عباس خریداری کرده ام و حدود 25 هزار تومان پول نقد
4-    زمین شهری را که 16 قصب می باشد و از حاجی غفوری خریدم به همسر عزیزم بتول علی عبدالله می بخشم.
والدین گرامیم که بعد از خدا والاترین مقام و حق را بر من دارید از زحمات و عنایات شما شرمنده ام که همه اش باعث ناراحتی شما بوده ام و هیچ موقع نتوانسته ام در مقام یک فرزند وظائفم را نسبت به شما انجام دهم امید عفو دارم زیرا نتوانستم هیچ خدمتی به شما بکنم عذرم را بپذیرید از خداوند متعال می خواهم که به شما رحمت و سعادت و ایمان و تقوی و صبر عنایت کند اگر دیگر شما را ندیدم خداحافظ و نگهدار شما باشد.
همسر عزیزم که زندگی ما کوتاه بود و زودگذر شاید که برای تو خوش نگذشت چون این زندگی من هیچ سر و سامانی نداشته است معذرت می خواهم که باعث بدبختی تو شده ام شاید قسمت چنین بوده است تقدیر الهی است و بنده باید رضایتش رضایت خدا خدا باشد. صبور و راضی باش و تقدیر خدا که خداوند صابرین را دوست دارد و چون فاطمه زهر(ع) فرزند بزرگ کن و چون زینب(ع) بر مشکلات روزگار صبر و استقامت کنید. توصیه می کنم در پرورش فرزند کوچکمان مصطفی که اگر خدا از کرمش او را نگهداشت در تربیت او بکوش تا فردی شود در خط خدا. همه احوالات و نیات و اعمال او برای خدا باشد در مقابل زورگویان و طاغوتیان و مردان باطل چون سنگ خارا باشد و رئوف باشد در مقابل مستضعفین و درماندگان و خاضع در مقابل ضعفا و چون شمشیری بران از جبهه اسلام و حق باشد روبروی لشکر کفر و باطل و پای بند این قید و بندهای مادی و شهوانی دنیا نگردد و همه اش سرمنزل آخرت را در نظر بگیرد شاید که رستگار شود و شخصی مفید باشد برای اسلام و جامعه مسلمین و از درگاه خدا می خواهم که او را چنین گرداند انک ذوالفضل العظیم.
هر دوی شما را به خدا می سپارم و به صبر و تقوی سفارش می کنم دنیا گذر مهم آخرت است و همچنین خواهرانم را به خدا می سپارم و از درگاهش می خواهم که آنها را در سایه لطف خویش از هر گونه زندگی مصون و محفوظ بدارد و آنها را یاری کند که بهترین یاری کننده است در پایان از همه اقوام و خویشان خداحافظی می کنم و از همه حق داران طلب عفو دارم و همگی را به خدا می سپارم.

پنجم فروردين 1332، در شهرزنگي‌آباد از توابع شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. پدرش رضا، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته‌ دامپزشكي درس‌ خواند و ديپلم‌ گرفت. سال‌ 1358، ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. كارمند وزارت بهداري بود، به ‌عنوان بسيجي‌ درجبهه حضور يافت. هفتم مهر 1360، در دارخوئين بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.