بسمه تعالی
حضور محترم پدر و مادر خود سلام عرض می کنم. پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. باری اگر از راه لطف و مرحمت جویای حال فرزند حقیر خود را خواسته باشید، بحمدالله نعمت سلامتی برقرار است و جای هیچ گونه نگرانی نیست.من الان که برای شما نامه می نویسم سر کلاس هستم ، نامه شما در تاریخ 67/3/14 بدستم رسید ، بسیار مرا خوشحال کردید. پدر اینجا واقعا خیلی خوب است ، اینجا دانشگاه است. مردان بزرگی در اینجا زندگی می کنند که همه چیز را می توان از آنها یاد گرفت.آموزش اینجا لذت بخش است ، از خداوند می خواهم حالا که سربازی را نصیبم کرده است از عهده امتحان هم خوب برآیم . دیروز که پانزده خرداد بود ما را با اتوبوس به دزفول بردند و در مسجد جامع بعد از نماز برایمان سخنرانی کردند، مثل اینکه ما را به جبهه می برند، چیزی که همیشه از خداوند می خواستم. پدر اول از شما می خواهم که مرا مثل همیشه دعا کنید، اگر چه من فرزند خوبی برای شما نبودم، شما بزرگواری کنید و مرا ببخشید. از مادر عزیزم می خواهم مرا ببخشد. برایم دعا کند که شهید شوم . اگر شهید شدم هرگز برایم گریه نکنید و اگر خواستید گریه کنید برای هجده ساله امام حسین علی اکبر گریه کنید که من از او عزیزتر نیستم. مادرجان من به دستور رهبرم خمینی کبیر به جبهه می روم تا امام تنها نباشد. در پایان از همه دوستان و آشنایان می خواهم مرا حلال کنند . از خواهرانم و برادرانم می خواهم که مرا ببخشند و همیشه در راه اسلام و امام عزیز باشند.به امید دیدار محمد حسین نمازیان
محمدحسین فرزند حسن، بیستویکم اسفندماه سال 1348 در کرمان متولد شد. تحصیلاتش را تا مقطع سیکل ادامه داد و پس از آن برای حضور در میادین دفاع مقدس، لباس سبز سپاه را بر تن پوشید و راهی مناطق عملیاتی شد.
وی نهایتاً سیویکم تیرماه سال 1367 در شلمچه به شهادت رسید.
پیکر مطهرش در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه