محمدرضا حسن زاده سبلوئی

نــام :
محمدرضا
نـام خـانوادگـی :
حسن زاده سبلوئی
نـام پـدر :
حسین
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
زرند
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
و قتلا فی سبیلک فوفق لنا توفیق کشته شدن در راه خدا را به ما عطا کن.
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ
ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم”امام خمینی”
با نام الله یاور مستضعفان و خوار کننده مستکبران و نیرو دهنده رزمندگان و پروردگار شهیدان همیشه زنده تاریخ از هابیل تا به روز قیامت و سپاس خداوندی را باد که دلهای خائف از خود را آرامش و اطمینان می بخشد و بندگان شایسته و صالح را رهایی عطا می کند و محرومان و متواضعان درگاه احدیت را والائی می دهد و بزرگی […] و متکبران را به پستی و ذلت و خاک سیاه می نشاند و پادشاهان ظالم و ستمگر را هلاک می کند و بجای آنها افراد مومن و خائف از الله و در خط الله را جای می دهد و این وصیت نامه را با نام ربی که اوصافش ذکر شد شروع می کنم. بله همانطوریکه در آیه بالا ذکر شد خداوند ما را در بوته آزمایش قرار داده و در کوره جنگ گداخته (همانند جنگ اسلام علیه صدام و کفار) تا که مومنان مبارز و مقاوم و مردانی که همچون مولای متقیان خود(علی وار) میجنگند و در مقابل کفر ستیز و مقاومت می کنند از مسلمان نماها و مدعیان استقامت و از کسانیکه فقط دم از خلقی بودن میزنند اما بر ضد خلق الله حرکت (و با بمب گذاری گلهای نوظهور را همانند بهشتی مظلوم و مدنی و رجائی و باهنر و دستغیب و مطهری و مفتح و 72 تن شهید هفتم تیر که همانند یاران رسول خدا در مقابل دشمن سرسخت و مقاوم ایستاده اند پرپر می کنند) مشخص گشته و ای مردم غیور و انقلابی و شهیدپرور ایران بدانید خداوند اظهارات شما را می آزماید مواظب باشید که از این امتحان الهی پیروز و برنده بیرون آیید بله زمان “کونو للظالم خصما و للمظلوم عونا” علی(ع) فرا رسیده  و فریاد رسای “هل من ناصر ینصرنی” حسین(ع) بگوش ما رسید و این ما جوانانیم که باید به این نداهای الهی این مردان حق لبیک گفته و به پشتیبانی از فرزندشان روح الله این مرد خدا و این رهبر همیشه در صحنه مبارزه که درود خدا و خلق خدا بر او باد و این که با  یک کلمه تمام  کاخها را می لرزاند و خواب را بر چشم دشمنان اسلام حرام می کند و این رهبری که ما ملت مرده را زنده و از ظلمت بسوی نور حرکت داد به جبهه های جنگ برویم و با مزدوران بعثی عراق این عروسکهای کوکی جنایتکار آمریکا بجنگیم و پوزه آنها را بخاک بمالیم(انشاالله) و من بحکم احساس وظیفه ای که کردم راهی جبهه شدم و از خداوند همانطوریکه در صدر وصیت نامه ذکر کردم آرزوی شهادت کردم و به آرزوی دیرینه خود رسیدم از اول انقلاب اسلامی همیشه و در همه حال دعایم شهادت فی سبیل الله بود و همانطوریکه علی(ع) می فرماید که ” الموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاه فی موتکم قاهرین”مرگ در زندگی ذلت بار شماست و زندگی و مرگ باعزت شماست و من هم فکر کردم و زندگی در مرگ باعزت را انتخاب کردم و حاضر به زیر بار ظلم و ستم این ستمگران قرن و فرعونها و یزیدها نشدم و فقط با نیروی الله و کمک از الله به جبهه می رویم و از هیچ احدالناسی کمک نگرفته و نمیگیریم چرا که در قرآن کریم آمده ” بَلِ‌ اللَّهُ‌ مَوْلاَکُمْ‌ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ‌ ”
ما با دست راست به دهن غرب و با دست چپ به دهن غرب می کوبیم و به فرموده امام عزیز: نه به شرقی متکی هستیم و نه به غرب و فقط از خدای تبارک و تعالی کمک می جوییم و راه کربلا را باز می کنیم و از نزدیک به سیدالشهدا سلام می کنیم و می گوییم: ای حسین اگر تو عباس دادی ما هم عباسها دادیم اگر تو جوانی همانند علی اکبر دادی ما هم علی اکبرها دادیم. اگر تو طفل شیرخوار دادی ما هم طفلهای شیرخوار معصومی دادیم اگر تو 72 تن از بهترین یاران را از دست دادی ما هم 72 تن از بهترین یاران اماممان را از دست دادیم. اگر اهل و عیالت آوارگی کشیدند و خانه ها و کاشانه های آنها را به آتش کشیدند ما هم برادران و خواهرانمان آوارگی کشیدند و خانه هایشان را این فرزندان یزید بر سرشان خراب کردند پس معلوم می شود که واقعه کربلا هم در ایران تکرار شده و ای امت بیدار و هوشیار در زمان یزید پشت حسین را تنها گذاشتند که فریاد حسین(ع) “ندای هل من ناصر ینصرنی” بلند شد. نگذارید و خدای ناکرده فریاد امام امت خمینی بت شکن به (هل من ناصر ینصرنی) بلند شود و ای امام عزیز بدان تا این ملت بر روی کره زمین باشد ترا تنها نمیگذارد و من به پشتیبانی از ندای حق طلبانه امام در این راه قدم گذارم و تا آخرین قطره خون خود از میهن اسلامی و امام بت شکن دفاع می کنم و کردم و حاضرم که در این راه هزاران بار با خدای […].

بیوگرافی

یکم اردیبهشت1341، درشهرستان قم چشم به جهان گشود. پدرش حسين، روحاني بود و مادرش صغری نام داشت. در حوزه علمیه درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه ‌حضور یافت. بیست‌و‌سوم اردیبهشت 1361، در فرسیه خرمشهر بر اثر اصابت تركش خمپاره شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان زرند واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/02/23
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
فرسیه خرمشهر
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *