بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و امت شهید پرور و ارواح پاک طیبه شهدای گرانقدر اسلامی ایران و باسلام به رزمندگان اسلام رزمندگانی که عاشقانه برای خدا گام برمی دارند و همه چیز را برای خدا می خواهند حتی غذای آنها و خوابیدن آنها برای خداست و هیچ چیز جز خدا برای آنها مطرح نیست .
شور و عشقی که در دلم هم اکنون نهفته است نمی توانم توصیف کنم در کنار رزمندگان بودن چه سعادت بزرگی است که خداوند نصیب این بنده حقیر خود کرده است حال و هوای جبهه جسم را جلا می بخشد و روح را شاداب می کند این اشتباه است که بعضی ها فکر می کنند جبهه سخت و تنگ است برای من جبهه عشق است قلب و دل را صفا می دهد این آرامش و سعینه را خداوند انشاالله همهیشه در دل ما زنده نگه دارد و بیشتر به آن بیفزاید.
خدمت همسر و خانواده ام و مادرم و دیگر فامیل سلام عرض می کنم و التماس دعا دارم شهادت فیض عظیمی است که نصیب هرکس نمی شود بخصوص ما که نه تنها کاری برای پدر ومادرم و همسرم نکرده ام بلکه با برخوردی بد و اخلاقی تند همیشه برخورد می کردم و همه شما را می رنجاندم از همگی شما عذر می خواهم امیدوارم که مرا ببخشید.
من قول داده ام که برای همسرم و فرزندانم خانه ای بسازم اگر خداوند توفیق داد انشاالله می سازم و اگر نتوانستم مرا ببخشید از اینکه شما را تنها می گذارم خیلی نگران هستم ولی حفظ اسلام و عشق به الله و پیروزی حق و شیرینی جبهه و عبادت جبهه و غیره مرا نمی تواند در خانه زندانی کند.
خداوند توفیق شهادت در راه خودش را عاقبت کار ما قرار دهد و به ما توفیق دهد که بنده ای خالص و مطیع فرمان او باشیم من که لایق نیستم اگر خداوند مرا خواست و بسوی خود برد می دانید سعادتی بالاتر از این نیست و شما اگر سعادت و خوشبختی مرا خواسته باشید بدانید که در همین شهادت فی سبیل الله است .
خداوند با صابران و عاشقان و دلباختگان است و خداوند به همه شما صبر و اجر جلیل عطا کند مبادا که فکر کنند برای فرار از مسئولیت زندگی خانوادگی و … مرا عازم جبهه کرده باشد بلکه همان رضای حق تعالی است که این حقیر التماس که این توفیق را خداوند به ما داده که به جبهه بیایم مقداری قرض دارم 2000 ریال برادر خرمینی (نورالدینی در جریان است )
مبلغ 50000 ریال بعلت بدهی بیت المال در سال 60 و طبق حکم دادستانی مبنی بر نپرداختن آن اشکال دارد و جهت اینکه مدیون به بیت المال نباشم بطور ماهانه از حقوقم کسر کنید و به حساب سپاه بریزید.مقدار تقریبی یک ماه روزه بدهی دارم و نماز هم خدا می داند که نماز ما درست است یا نه که اولا زنده بودم زیاد می خواندم و از بابت نماز روزه پدرم نیز نتوانستم بخوانم .
خداوند به همگی شما اجر بدهد و توفیق زندگی بهتر در طلوع فجر حضرت ولی عصر (ع) به همگی عنایت بفرماید از همگی دوستان پیرامون پاسدار و غیره همسنگران رزمندگان فامیلان و همسایگان و … طلب عفو و بخشش دارم اگر بدی و ناراحتی غیبتی و خدای نکرده تهمتی زده باشم مرا عفو کنید که خداوند مرا ببخشد واین را مطمئن باشید که هرکس لیاقت شهادت پیدا می کند وحتی زندگی نامه شهدا را می خوانیم وقتی می بینم که شهید خزاعی جوان 17 ساله زنجیر به خود می بندد ووصیت می کند که همانطور دفن شود چه جای برای ما گناهکاران باقی می ماند. البته الگوی ما علی علیه السلام است اما آنها که سبقت گرفته همه اینها هستند والسابقون السابقون و اینها قصد به منزل جاوید را دارند و اگر خداوند ما را هم برد که سعادت عظیمی است .
خداوندا ترا سپاس که در عیال کسی بودم&
محمدعلی، بیستونهم دیماه سال 1336، در شهر كرمان زاده شد. پدرش احمد و مادرش خجسته نام داشت. او تا پایان مقطع كارشناسی در رشته عمران تحصیل کرد سپس برای کار و خدمت، وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. سال 1361، ازدواج كرد و خدا به او دو دختر هدیه داد.
محمدعلی هم مانند بسیاری از جوانان روزگار خود، برای ایفای نقش در دفاع مقدس و دفع تجاوز دشمن بعثی، راهی جبهه شد و نهایتاً دهم اردیبهشتماه سال 1365، در جزیره مجنون بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
پیکر مطهرش در قطعه 1، ردیف 13، شماره 15 گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
//مهین قاسمی، همسر شهید محمدعلی زادگانینسب میگوید:
بعد از شهادتش تازه فهمیدم او فرمانده تیپ مهندسی کوثر بوده، در حالی که من همیشه فکر میکردم او یک رزمنده معمولی است.
همرزمانش میگفتند یک روز در چادر فرماندهی پنکه برایش برده بودند، قبول نکرده و گفته “سربازان در گرما روی پا ایستادند و من از پنکه استفاده کنم؟!” و حتی هنگام توزیع غذای رزمندگان، برای دریافت غذا در صف میایستاده است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه