
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر،ان الانسان لفی خسر،الاالذین امنوا وعمل و الصا لحات وتوا صوابالحق وتوا صوا بالصبر قسم به عصرامام زمان (عج)یعنی عصاره زما ن که تمامی انسا نهازیان می کنند مگر اینکه خود را به چهار خصلت مز ین کنند. 1-ایمان به غیب2-عمل و انجام دادن کارشا یسته و عمل صا لح3-توصیه نمودن دیگران رابه حق وحقیقت 4-تو صیه نمودن د یگرا ن را به صبرواستقامت به شهادت تاریخ ملت عزیزایران وجوانان عا شق ودوستدار حق برای رها یی از خسران و زیان به جبهه های نبر دآمدند تا علاو ه ازمیان بردا شتن صدا مها که موا نع رشد و احیا ءاحکام مقدس اسلا م هستند موا نع درو نی نفوذایمان به رگها و مویرگها که جهاد با ان موا نع را رسول گرامی اسلا م (ص)جهاد اکبر نا مید را ازمیان بردارند وعا شقانه اماده لقاء قطره به دریای بیکران و جود بشو ند یعنی اتصال انسا ن فانی با مبدا ء لایتناهی و کمال مطلق ابدی آنکس که تورا شنا خت جان را چه کند فرزندوعیال وخانمان راچه کند من به و حدا نیت وذات حق سبحانه و تعالی اقرار و به رسالت نبی اکر م (ص)معتر ف واگاهانه برای رها یی از خسران وزبان به محل عشق که قلبها در اینجا ما لا مال عشق به ذات او ست آمد م تا شاید گو شه ای ازان رسالت بسیار گرا ن وسنگین شهدا ء رابه دو ش گیرم تاشا ید از عهده انجام و ظیفه شرعی که حفظ مملکت اسلامی است برامده باشم و امدم تاآگاهانه باخون خودم اگرقابل با شد پیر وزی اسلام به کفر وتذکره کربلا راتضمین نمایم و مشتی بردهان یاوه گویان که می خواهد بنمایند که امام تنهاست زده با شم وبه انها بگویم مگرامت بمیرد امام تنها بماند اما انچه را که باشما امت حزب الله سخن دا رم این است که به این گفتار علی ابن ابیطالب گوش د هند که (الدنیا خلقت لغیر ها ولم یخلق لنفسها )دنیا برای اخرت خلق شده است و نه برای ابدی بودن یعنی دنیا و سیله کمال انسان است نه هد ف دنیا نیست سعی کنید که از این مزرعه بیشتر کوشش کنید تا دراخرت بیشتر دروکنید یادخدا دردل و ذ کراو را برلب داشته باشید.>امام راتنها نگذارید عا شورازنده نگه دارید خدای نا کرده اززیاد شهیددادن ناراحت نشو ید .خون با ید داد تا درخت اسلام رشد کند وانقلاب صادرشودسردنشو یدتاریخ ثابت کرد که امام حسین (ع)با خون پیر وز شدمطمئن باشید که و عده خدا حق است که : (نرید ان نمن علی الذین استضعفوافی الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین )ما اراده کرد یم که برمستضعفین منت بگذاریم وانها را امامان و رهبرا ن قرارد هیم و انها راوارث زمین قراربدهیم وحتما “پیرو زی با ماست واین را خدا وعده داده است .شبهای جمعه شهدا را فراموش نکنید فا تحه واستغفار یادتان نرودوبازگویم که دنیافا نی وما عند الله خیرو ابقی آنچه که نزد خداست و برای رضای اوست خوب است و پایدار .جبهه را فرا موش نکنید .که اسلام امروز سخت محتاج خون است و گروه خونش بچه های مومن می با شند. والسلام محمد مهدی رحیمی صادق
هجدهم آبان 1343، در شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، مغازهدار بود و مادرش نصرت نام داشت. مشغول تحصيل در حوزه علميه بود، بيست و ششم مهر 1363، در ميمك توسط نيروهاي عراقي بر اثر جراحات جنگي شهيد شد. پيكر وي مدتها در منطقه برجاماند و پس از تفحص 1379، در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
طلبه مفقود الا ثر در خانواده ای مذ هبی و متو سط درشهر کر مان چشم به جهان گشود .وی از اوا ن کو دکی علاقه فرا وانی به خاندا ن عصمت و طهارت دا شت تا جا یی که درسنین کودکی با همان لبان شیرینش مسا ئل مذ هبی رادرقالب گفتار کو د کانه بیان می داشت و به ذکراهل بیت می پردا خت .درسن شش سال گی به مدرسه رفت .دوره دبستان وراهنما یی را پشت سرگذاشت وضمنا ” او قا ت بیکاری به کارمی پر دا خت که تا اندازه ای مخار ج تحصیل خود را به د ست آو رد ودر مخار ج به پدرش کمک کند بار ها دیده میشد که درامده بد ست امده از راه کارگریش کتاب می خر ید وبه دیگرا ن هدیه می داد هم زمان باشکل گیری انقلاب اسلا می درسال 56 وی وارد حو زه علمیه شد پس از دوسال تحصیل دیگر ماند ن در انجا را برا ی خود کا فی ندا نست و علی ر خم مخالفت والدین پس از جلب رضا یت ایشا ن روانه قم شد تا هر چه زو دتر بتوا ند به هدفش بر سد چنا نچه در نو شته ای که او بعدازرحلت علا مه طبا طبا یی ازاو برجای مانده چنین امده است از حال میخواهم تصمیم بگیر م که از این سا عت ازغفلت خارج شو م و با کو شش واراده کردن وبا درخواست از خداوند متعال جای خالی او را علا مه طبا طبایی درآینده پرکنم اما خداوندا تو این توفیق رابه من ارزا نی بدار. او از همان ابتدا با عشق و علاقه وافریکه نسبت به علو م دینی و تهذیب اخلاق دا شت مرا حل مقدما تی را به سرعت طی کرد وبه فرا گیری فقه واصول وفلسفه و …پردا خت .مهدی از او ائل جنگ مرتب دردو سنگر علم و جبهه دررفت و امد بوددر اغلب عملیا تها شرکت دا شت هیچگاه کو چکترین کاری که در جبهه می کرد برای هیچ کس حتی خانواده اش تعریف نمی کرد اوهم یک رزمنده جان برکف بو د و هم مبلغ را ستینی برای اسلام بدون هیچ غروروریا بو د . یکبار در حوالی منطقه ای که سال گذشته عملیات میمک رخ داد ومجروح می شو د اورا به بیمارستان می برند دربیمارستان که چندماه هم به طول کشیده به او می گویند می توانی به خانواده ات تلفن بزنی ونمی گذارد ازاین جریان حتی بعدها هم کسی را مطلع نمی کند تا این که خوب می شو دوبه خانواده اش برمی گردد. یکی ازدوستان میگفت :اوا خر سال 60که مهدی به جبهه رفته بود یک شب عکسش را صفحه اول رو زنامه درحال مصا حبه دید یم بعد که روزنامه رانشا نش دادیم بسیارناراحت شد و ما ترسیدیم که دوباره نشانش دهیم . مهدی درکار هایش منظم و مقید بو د تادرسی رانمی آمو خت ازان نمی گذشت در همان سا عت مقرربه مبا حثه می امد وبسیار فهم عمیقی نسبت به مطالب داشت. او به نماز ودعا اهمیت فرا وا نی می دادو یقینا ” پیشرفتهای علمی او هم مرهون تقوی او وارتبا طش با خدابود بطوری که هنگام نماز حالش متغیر می شد ودیگرا ن تحت تاثیر او قرارمی گرفتند از صو ت زیبا برخوردار بو د .قرآ ن ونوحه را زیبا می خواندوبه مصیبت شنیدن و مصیبت خوا نی ائمه اهل بیت علاقه وصف نا پذیری داشت مخصوصا امام حسین (ع). درعملیات رمضان که شر کت داشت آب با خودنیا و رده بود شا ید که تشنه همچون محبوبش حسین (ع)به لقای خدا برسد . زند گی ظا هری او خیلی ساده بو د وساده زیستن را دو ست دا شت درعین حال اگر پولی داشت حتی با و جود نیازخود به دیگرا ن می داد و هر گاه به اومی گفتند فکرآینده ات باش بادلی مطمئن می گفت : انکه دندان دهد ان دهد .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه