به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
َ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ”مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند”
“به آمریکا بگویید که از ملت ایران عصبانی باشد و از این عصبانیت بمیرد”. سلام و درود بر مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود به شهیدان تاریخ و خانواده های شهید پرور و با درود به رزمندگان اسلام و شما ملت حزب الله که با از خودگذشتگی درخت تنومند اسلام را آبیاری کردند و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی بت شکن لبیک گفتید و با سلام به تو ای متدر و پدر که توانستید که چنین فرزندی را تحویل جامعه اسلامی بدهی و من نتوانستم قدر زحمات شما را بدانم و حالا به جبهه آمدم قدر شما با آن زحمات عالی می فهم و حالا درک کردم که می گویند بهشت زیر پای مادران است چیست و همین مادران هستند که اشخاصی مثل امامان پاک و معصوم را تحویل جامعه می دهند و بوسیله اینها اسلام پابرجا می شود.
پدر و مادر گرامی اگر در راهی که قدم برداشته ام خداوند نظر لطفش را به من کرد و لیاقت شهادت را به من عطا کرد از شما می خواهم که برای من تا می توانید اشک نریزید و صبر و استقامت را پیشه خود کنید که خداوند همیشه با صابرین است و این یک امتحان پروردگاری است برای شما و امیدوارم که بتوانید سرافراز از این امتحان بیرون آیید و از خواهران و برادران می خواهم که حتما در دعاها و مراسم عزاداری که در هرنقطه برگزار می شود شرکت کنید و یاد شهدا را زنده بدارید و هر پنجشنبه بر مزار شهدا بروید و با آنها عهد و پیمان ببندید و روح شهدا را با فاتحه خواندن و عزاداری شاد بفرمائیدو اینکه به ندای اماممان لبیک گویید و به جبهه ها سرازیر شوید و کفر را بر چینید و اسلام را در جهان استوار کنید و راه شهدا را ادامه دهید و باز به شما سفارش می کنم در دعاها حتما شرکت کنید و دعا برای طول عمر رهبر را هرگز فراموش نکنید و از خدا بخواهید تا انقلاب مهدی این رهبر پیر جماران را زنده نگه دارد و در دعاها بخواهید که رزمندگان اسلام را همیشه پیروز بگرداند دع کنید که خداوند به خانواده های شهدا صبر و استقامت عطا فرماید و دیگر از همه مهمتر تقوا و نظم را پیشه خود سازید و آنهای که شرعا نمی توانند به جبهه ها بیایند پشت جبهه بیایند و پشت جبهه ها را تقویت کنند و نگذارند این انقلاب از خط اصیل خود که همان خط انبیاست منحرف شود. والسلام علیکم
محمد، چهارم فروردینماه سال 1341 در کرمان متولد شد. پدرش اکبر و مادرش خیرالنساء نام داشت. او تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی ادامه داد سپس برای خدمت به سپاه پاسداران پیوست و بهعنوان پاسدار راهی جبهه شد.
محمد بیستوپنجم تیرماه سال 1362 در منطقه مهران به شهادت رسید.
پیکر پاک وی در قطعه 1، ردیف 7، شماره 36 گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
*حاج قاسم برای شهادت محمد امیری مجلس یادبود گرفت
محمد امیری یکی از نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله و دستچین شده توسط سردار حاج قاسم سلیمانی بود. پایش را که از خاکریز آن طرف میگذاشت، آیه وجعلنا را میخواند. از هیچ چیز ترس نداشت. همیشه بچهها را نصیحت میکرد و میگفت: «شما میخواهید بروید شناسایی، ترسی از هیچ چیز نداشته باشید. قبل از اینکه دشمن جلوی شما باشد، خدا بالای سرشماست.»
قبل از عملیات والفجر 3 با تعداد دیگری از بچهها برای شناسایی رفته بودند. محمد پایش میرود روی مین و قطع میشود.
قاسم سلیمانی صبح روز بیستوپنجم تیرماه سال 1362 گفت: «هنوز معلوم نیست سرنوشت امیری چه شده؟ فعلاً که نزدیک عراقیها مانده. پایش از مچ قطع شده و تا این موقع که نیامده.»
با تاریک شدن هوا، چند نفر از نفرات واحد اطلاعات عملیات از جمله «محمدحسین یوسفالهی» بهسوی میدان مین دشمن حرکت کردند. عباس جعفری هم این افراد را همراهی میکرد. بچهها یک برانکارد هم برای برگرداندن امیری برداشته بودند. وقتی به میدان مین در نزدیکی عراقیها رسیدند، پس از مدتی جستجو امیری را یافتند. او شهید شده بود. یوسفالهی همین که او را دید، زانو زد روی زمین و گریه کرد. امیری چفیه را انداخته بود روی سرش. احتمالاً به خاطر گرمای شدید و آفتاب سوزان این کار را کرده بود. کافی بود سروصدایی بکند تا عراقیها بیایند و نجاتش دهند.
به این ترتیب اسیر میشد و زنده میماند، ولی عملیات لو میرفت. امیری برای اینکه عملیات لو نرود، سروصدا نکرده و در تنهایی و تشنگی و با تنی مجروح شهید شد.
بعد از شهادت محمد امیری، اردوی رزمندگان واحد اطلاعات در ماتم فرو رفت. قاسم سلیمانی از شهادت امیری به شدت متاثر شد و دستور داد مجلس یادبودی به احترام ایشان برگزار شود.
(برشی از کتاب «حاج قاسمـ۲»، به اهتمام علی اکبری مزدآبادی)
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه