وی چهارم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای چهار در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده و مهربان
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
درود و سلام بیکران به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با درود فراوان بر امت قهرمان شهیدپرور و همیشه بیدار وصیت نامه خود را بنابر وظیفه شرعی آغاز می کنم.
امروز افتخارمان این است که در راه عقیده ای جهاد می کنیم که به حقانیت آن کاملا آگاهیم و غیر از این برایمان راهی نمی ماند که یا پیروز شویم و یا شهادت را چون اسلحه ای مرگبار بر فرق دشمن فرو آوریم تا درخت پربار انقلاب اسلامی را با خون خودمان آبیاری نماییم و این شجره را هر چه […] بارور نماییم. پیام من به مردم شهیدپرور و همیشه در صحنه و مبارز ایران در گوش فرا نهادن به فرامین امام عزیزمان و همچنین در حفظ وحدت اسلامی خویش کوشا باشید زیرا این انسجام و اتحاد یکپارچه شما است که توانست تمام توطئه های امپریالیسم آمریکا را در شکست دادن انقلاب اسلامی خنثی کند. (واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا) به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.
سخنی به خانواده عزیز و مهربانم: و شما ای پدر عزیز و مادر مهربانم مانند کوه استوار باشید و در شهادت پسرتان خوشحال باشید و خدا را حمد و سپاس می گوید و او را شکر کنید که چنین افتخار بزرگی نصیب پسرتان شد.
به خواهر مهربان و عزیزم: زینب وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کن و در حفظ خون شهیدان و انقلاب اسلامی کوشا باش و پیام من به برادران عزیز و مهربانم که همیشه در حال خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی باشید و لحظه ای از نام و یاد خدا غافل نشوید و راه شهیدان راه حق را دنبال کنید.
در آخر از تمام دوستان و آشنایان و هر کس از من بدی دیده خواهش می کنم و امیدوارم که مرا ببخشید از همگی شما التماس دعا دارم و در آخر از تمام حاضران می خواهم که این شعار را 5 مرتبه تکرار کنند.
خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای. والسلام. 61/1/30
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان، بنام خدای خالق جهان هستی، بنام خدای آفریننده انسان و … سپاس خدای را که ما را در این راه و در این زمان و تحت ولایت امام خمینی آفرید و قرار داد. امروز 65/9/30 است و ما الان آماده می شویم برای رزمی بزرگ (که انشاالله خداوند نصرت را نصیب رزمندگان اسلام قرار دهد.)
این چند خط را به عنوان وصیت نامه خانوادگی و یادگاری از خود در این دفترچه می نویسم که اگر شهید شدم از من بجای ماند. اول از پدر و مادر عزیز خود که عمری را بپای من زحمت کشیده اند طلب عفو بخشش دارم و امیدوارم خداوند به شما پدر و مادر نمونه اجر و پاداش بزرگ اخروی که مخصوص اولیاالله است عطا کند و به شما صبر دهد که تمام مشکلات و مصیبت ها را تحمل کنید و افتخار کنید و شکر خدا را بجای آورید که فرزندتان در راه خدا کشته شده است. درود خدا بر شما پدر و مادرکه مرا اینچنین تربیت کردید و ما را بر کارهای خیر و جهاد خدا راهنما شدید و از شما می خواهم که مرا ببخشید و از خدا نیز برای من طلب بخشش کنید و از آشنایان و اقوام از همگی برای من حلالی بطلبید و از برادران و خواهرانم نیز طلب عفو و بخشش دارم که امیدوارم که مرا ببخشند.
وصیت نامه عمومی من همان وصیت نامه قبلی است که وقت پاکنویس مجدد آن را ندارم و در ضمن 25 روزه قضا دارم و یادآور شوم که اورکت خود را تحویل داده ام که حقی از بیت المال بر گردنم نباشد و رزمندگان استفاده کنند و در آخر خدا نگهدار شما. خدایم رحمت کند، لبخند بزنید که من خندانم. یکشنبه 30 آذرماه. 65/9/30
محمدجواد، هجدهم بهمنماه سال 1345 در شهر كرمان متولد شد. پدرش محمد، در اداره كشاورزی شاغل بود و مادرش گوهر نام داشت. محمدجواد دانشجوی سال اول مقطع كارشناسی بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
وی چهارم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای چهار در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه