محمد حسن زاده موروئی

بسم الله الرحمن الرحیم
فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ ‏سَيِّئَاتِهِمْ
آنانکه در راه خدا اذیت کشیدند و در راه خدا هجرت کردند و از خانه های خود اخراج شدند و کشتن و کشته شدند حتما ما گناهان آنها را خواهیم بخشید . این وصیت نامه را در حالی می نویسم که سالم و سلامت هستم و خودم را برای جهاد با جان در راه خداوند منان و پیوستن به سربازان امام زمان آماده می سازم. ای مردم توجه داشته باشید بازگشت همه بسوی خداست و خدا شما را با جان و مال و جنگ و خراب شدن خانه و محصولات کشاورزی امتحان می کند و در آیه شریفه می فرماید (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ. الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) و شما را به سختیها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و افراد و آفات گیاهی بیازمایم و بشارت ده شکیبایان را کسانیکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبر و بردباری پیشه کنند و گویند ما از خدا هستیم و بسوی او بازگشت می کنیم. ملت شهیدپرور امام امت خمینی بت شکن را تا انقلاب حضرت مهدی یاری کنید زیرا خدا درباره عهد و پیمان از ماها خواهد پرسید. پدران و مادران و برادران و خواهران  دنیا مثل وسیله ای است که سوار می شویم و از جایی به جای دیگر حرکت می کنیم مگر خدا انسان را خلیفه و جانشین خود در روی زمین قرار نداده است بیاییم برای خدا تا آخر عمر کار کنیم به آیه 37 سوره توبه توجه کنید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ  أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ  فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ای مومنین چه شده است شما را هنگامی که گفته می شود جهاد کنید در راه خداوند متعال  سنگینی می کنید به زمین آیا راضی شدید به زندگانی دنیا به جای آخرت، زندگی دنیا در برابر آخرت چیزی نیست.

وصیت نامه ای دیگر:

بسم الله الرحمن الرحيم

(ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (
(هرگز مپنداريد كه شهداء راه دين مرده اند بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگار خويش روزى مى خورند ) با درود و سلام خدمت بقيه الله الاعظم ارواحنا و روحى له الفداه و نايب برحقش رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و با سلام بر شهيدان از شهيدان صدر اسلام تا شهيدان جمهورى اسلامى ايران و با سلام بر مجروحين و معلولين كه با دادن قسمتى از بدن خويش به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان لبيك گفتند و با سلام  بر امت شهيد پرور ايران .
معبودم الله ،مكتبم اسلام ،كتابم قرآن ، حزبم حزب الله و رهبرم روح الله شوق دارم شوق شهادت ،شهادت فى سبيل الله .
خداوند را سپاس مى گويم كه مرا در اين برهه از زمان آفريد و به من توانايى داد تا در صف جند الهى قرار گيرم و خمينى را درود مى فرستم و او را از صميم قلب دوست مى دارم زيرا مرا آنچنان رهبرى نمود تا به معبودم الله رسيدم و آن گلوله و تركش را دوست مى دارم كه قلبم را سوراخ سوراخ مى كند چرا كه مرا از اين خاكدان پست رهايى مى بخشد و به لقاءالله پيوند مى دهد .
و اكنون باز يوم الله ديگرى است حماسه عاشوراى 60 هجرى تكرار شده است ،حسين زمان ما خمينى  نداى هل من ناصر حسينى  سرداده است اينك ما مى گوييم .
حسين جان اگر در آن فضاى داغ‌ خونين  جز عده اى معدود كسى تو را يارى نكرد و نداى تو را لبيك نگفت ما پيروانت در فضاى گرم و خونين ايران زمين دست مردانگى مشت كرده به نداى غربيت لبيك مى گوييم حسين جان و اى مكتبم اسلام ،اى خمينى رهبر و پيشوايم لبيك و اين است طريق عاشقان حقيقى خداوندا تو شاهدى كه از آن لحظه اى كه از خانه مان خارج شدم فقط به خاطر تو و رضاى تو بود پدر و مادر و دوستانم را ترك گفتم زيرا عشق من به تو مهمتر و مهمتر از دوستى انان بود خداوندا مرا لحظه اى به خودم وامگذار كه به تو سخت محتاجم ،پروردگارا تو را سپاس مى گوييم كه به من فرصت دادى تا اسلام را بشناسم و در خاموشى و جهل و نادانى از دنيا نروم آرى  انقلاب اسلامى باعث شد تا من در زندگى مادى و پست و زودگذر دنيا خارج شوم و با ديدگاه توحيدى و بينشى وسيع به جهان بنگرم و شهادت و مرگ را تولدى ديگر در جهت جاودانگى انسان بدانم .

پروردگارا تو را سپاس مى گويم كه ما را انعام فرمودى وامام خمينى را براى ما فرستادى تا ما را از ظلمات نجات دهد وراه روشنايى را نشان ما دهد وخلاصه سپاس خدايى كه ما را بوسيله امام خمينى از ظلمات وتاريكى رهانيد وما را بسوى نور هدايت فرمود ومارا روانه ميدانهاى مبارزه كرد تا لوله هاى تفنگمان را بر قلب كفار نشانه رويم اى ملت شهيد پرور ايران ملت قهرمان پرور ما پيروزيم بدان گونه كه خدا با ماست زيرا اسلام با ماست وپيروزيم زيرا ايمان داريم وپيروزيم براى اينكه شهادت را درآغوش مى گيريم واز شهادت به گرمى استقبال مى كنيم و دوست مى داريم شهادت فى سبيل الله را زيرا همين طورى كه حسين شهادت را از عسل شيرين تر مى دانست ما از پويندگان راه آن حضرت هستيم ورهبرمان خمينى است پيروزيم وصدام به گفته امام رفتنى است ودر اين عمليات راه كربلا به روى عاشقان كربلا باز مى شود وسپس راه قدس .
وشما پدر ومادرم صبر واستقامت را در پيش بگيريد ودر عزاى فرزندتان هيچ اشكى نريزيد واگر اشك مى ريزيد بخاطر حسين (ع )وفرزند ويارانش باشد وتو اى برادر اسلحه به زمين افتاده ام را بردار و در ميدان رزم به جنگ بپرداز و خواهرانم با حجاب خويش مشت محكمى بردهان ياوه گويان وابرقدرتها بزنيد ودر پايان از امت شهيد پرور ايران خواهان تربيت فرزندانى مشتاق شهادت باشند و انها را به جبهه بفرستند ومن از پدر ومادر وخواهران وبرادران وامت شهيد پرور ايران ارزوى عفو وبخشش دارم وباميد پيروزى حق عليه باطل خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
محمد حسن زاده 27/11/62 عمليات والفجر 5

يكم‌ مهر 1333، در روستاي موروئيه سيريز از توابع شهرستان زرند متولد شد. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش شهربانو (فوت1362) نام ‌داشت. تا پايان ‌مقطع ابتدايي درس‌خواند. سال 1354، ازدواج‌ كرد و صاحب‌ يك ‌پسر و سه دختر شد. كارمند راه‌آهن بود، به عنوان بسيجي ‌در جبهه ‌حضور يافت. بيست‌و‌دوم ‌اسفند 1362،‌ در جزيره‌ مجنون عراق بر اثر اصابت تركش گلوله توپ شهيد شد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس‌از تفحص سال 1378، در گلزار شهداي امامزاده جعفر(ع) روستای سيريز تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.
به سبب فقر مالی ،تنگدستی از تحصیل محروم شد و به کمک پدرش در کار کشاورزی مشغول شد و در سن 16سالگی نزد دکتر راه آهن به مدت دو سال کار کرد و بعدا”در راه آهن مشغول به کار شد پس از مدتی در سن مقدس سربازی به خدمت رفت و بعدا “ازدواج نمود و راهی جبهه شد وی از سوی ارگان اعزام کننده بسیج عازم جبهه شد و چهار مرتبه در جبهه حضور پیدا کر ده بود در این جهاد فی سبیل الله خالصانه و عاشقا نه رزمید . پدر و مادر و بزرگان را از صمیم جان حرمت می نهاد و از دوستداران نماز و سایر فرائض مذهبی و تکالیف انقلابی بود وی رفتاری متین و خصلت های شایسته ای داشت .