محمد دشتی زاده عباسی

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
مپندارید آنهاییکه در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند.
فَلْيُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً
پس باید کارزار کنند در راه خدا آنها که خریدند زندگانی دنیا را به آخرت و هر که کارزار کند در راه خدا پس کشته شود یا غالب آید پس زود باشد که بدهیم او را مزد بزرگ.
با سلام و درود فراوان بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و سلام و درود بر تمامی معلولین و مجروحین جنگ حق علیه باطل و سلام و درود بر تمامی خانواده های شهدا و امت شهیدپرور ایران اکنون که این وصیتنامه را می نویسم همچون دفعات قبل خودم را لایق کشته شدن در این راه نمی بینم هنوز خیلی تا انسانیت و مومن واقعی شدن فاصله دارم و از خداوند می خواهم که این سعادت شهادت را نصیب ما بفرماید.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ بگو همانا نماز من و عبادت و زندگی و مرگ من در راه پروردگار جهانیان است.
هان ای شهیدان در جوار الهی آسوده خاطر باشید که ملت شما پیروزی شما را از دست نخواهد داد. ای بازماندگان شهدای بخون خفته و ای معلولین که حیات جاوید خود را با نثار سلامت خود بیمه کرده اید مومن باشید که ملت شما مصمم است تا پیروزی را تا حکومت الله و حضور بقیه الله نگهبان باشید. امام خمینی اگر نباشد همه چیز دنیا با مرگ پایان یابد چه بهتر که شهادت پرافتخار، آخرین فصل زندگی انسان باشد.
هرگونه افسردگی و ناراحتی مطمئنا باعث عذاب روح من خواهد شد و ضمنا برایم سیاه نپوشید و خوشحال و امیدوار باشید که این ماموریت از جانب خداوند است باید همه دوستان و خویشاوندان و بخصوص خانواده ام و مخصوصا پدر و مادرم شاد باشید و در موقع رسیدن خبر شهادت من موقع عروسی مرا در نظر بگیرید و شادی کنید که فرزندتان را در راه خدا قربانی کرده اید همچون حسین که علی اکبر را به میدان جنگ فرستاد و او را قربانی دین کرد و شما خواهران حزب الله گوش به فرمان امام باشید و امام را تنها مگذارید  و کاری زینبی کنید و ما که رفته ایم کاری حسینی کرده ایم. اگر شهادت نصیبم شد اگر جنازه ام به دستتان نرسید بر سر قبر این دو تن از دوستانم بروید احمد جوشانی و حاج شیخ محمد خواجه زیرا اغلب وقتها من پیش آنها هستم و اگر هم جنازه ام به دستتان رسید تقاضائی دارم که در تشییع جنازه ام اسراف نشود و مومنینی که در تشییع جنازه ام شرکت می کنند از آقا امام زمان درخواست کند که برای دفنم بیاید و تا انقلابش امام را نگه دارد و اگر امکان دارد با همان لباس بخاکم بسپارید و شما برادران و خواهران حزب الله بدانید که خوابم تعبیر شد و به آرزویم رسیدم این اجازه را ندهید ضد انقلابیون و منافقین محل، زیر تابوتم را بگیرند مگر اینکه توبه کرده باشند جنازه ام را به محل بیاورید بعد در تابوت را باز کنید و لباسهایم را مرتب کنید و وصیتنامه ام را بالای سر جنازه ام بخوانید و به تمامی مردم جنازه ام را نشان دهید که ببینند چیزی از این دنیا نمی برم و با افتخار و سرافرازی و سربلندی بسپارید بدیدار سالار شهیدان آقا امام حسین می روم اگر نتوانستم در رفاه و آسایش در شهر کارم را با موفقیت به پایان برسانم می روم تا در دانشگاه رنجها و سختی های جنگ درس ایثار را از ابوالفضل و درس شهامت  و شجاعت را از علی اکبر و درس شهادت را از حسین بیاموزم تا در آن دانشگاه فارغ التحصیل شوم. چیزی ندارم که به پدر و مادرم تعلق بگیرد تا کمکی به قرضهایشان باشد من از آن روزی که متولد شدم تا حال جز گرفتاری و دردسر برایشان چیزی نداشته ام پس تقاضایی از شما پدر و مادر عزیز و گرامی دارم حلالم کنید حلالم کنید.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ؛وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. 64/10/22

بيستم آذر 1345، در شهرستان بم به دنيا آمد. پدرش حسن، خوار بار فروش بود و مادرش ‌زهرا نام داشت. تا پايان مقطع راهنمايي‌ تحصيل كرد، به عنوان پاسدار وظيفه درجبهه حضور يافت. بيستم ‌بهمن 1364، در اروندرود بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد. مزار وي درگلزار شهداي زادگاهش واقع است.