محمد رحمانی نعیم آبادی

نــام :
محمد
نـام خـانوادگـی :
رحمانی نعیم آبادی
نـام پـدر :
علی
تـاریخ تـولـد :
1348
مـحل تـولـد :
زرند
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
بنام خدایی که جز فضلش امیدی ندارم و جز عدلش از چیزی ترس ندارم و جز به گفته او اعتماد ندارم و جز بر رشته او چنگ نزنم.
ستایش خاص خداست و حق اوست آنچنانکه شایسته و لایق اوست و تنها در برابر او سر تعظیم فرو می آورم. از اینکه موفق شدم در جبهه حق علیه باطل شرکت کنم و بر علیه کفار بعثی این دست نشاندگان شرق و غرب جنایتکار که قصد نابودی امام و مسلمین را دارند بجنگم بسیار خوشحالم و از روی میل و رضای خود در این راه شرکت کردم و هیچ اجباری در کار نبوده و خدا را حمد و سپاس می گویم که چنین نعمتی را به من ارزانی کرد که در راهش و بر علیه دشمنانش مبارزه کنم تا در این جهاد مقدس بلکه اندک خدمتی کرده باشم و تا حدی دین خود را نسبت به اسلام ادا کرده باشم و شرکت در این جهاد مقدس وظیفه همه مسلمین است هر کس به نحوی که از عهده اش بر می آید باید کمک کند خواه کمک مادی باشد خواه کمک معنوی. خواه کم باشد خواه زیاد. مهم آنست که بطور خالص برای خدا باشد. بگفته رهبر کبیر انقلاب مسئله اصلی ما امروز جنگ است و باید هر چه بیشتر به این مسئله توجه کرد تا انشاالله به یاری خدا و با همت یکدیگر هر چه زودتر به این مسئله پایان دهیم پس همیشه گوش به فرمان امام امت امید مستضعفین جهان باشیم و رهنمودهای پیامبرگونه ایشان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم و امروز، روز نبرد و مبارزه و جهاد است روزی است که خدا می خواهد بنده اش را آزمایش کند و چه افتخاری بالاتر از این می تواند باشد که از این آزمایش الهی پیروز و سرافراز بیرون بیاییم و چه چیز را می توان با وعده روح خدا روح الله مقایسه کنیم آنجا که می فرماید اگر کشته شوید سعادتمند هستید و اگر پیروز شوید باز هم سعادتمندید. خدایا در حال نوشتن وصیت نامه به تو بگویم ای خدا، ای پروردگارا، ای رب العالمین رضایم به رضای تو، خدایا راضی هستم اگر بدنم قطعه قطعه شود، خدایا راضی هستم اگر بدنم سوزانده و خاکستر شود، راضی هستم اگر دستها و پاهایم را قطع کنند، اما اما اما خدایا هرگز راضی نیستم به اسلام و قرآن تو ضربه ای و لطمه ای وارد شود. راضی نیستم به رهبر ما به روح ما،جان ما، امام امت جسارتی شود. خدایا شهادت در راهت را موقعی نصیبم گردان که گناهانم را آمرزیده باشی و مرا از لشکریان خود قرار ده زیرا سپاه تو فقط پیروزند و از حزب خویش قرارم ده که حزب تو فقط رستگارند و از اولیا خود قرارم ده زیرا اولیا تو هستند که خوف و ترسی برایشان نیست و حزن و اندوهی ندارند. خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخرتم را اصلاح کن که خانه پایدار من آنجاست.
از پدر و مادر مهربان می خواهم که مرا ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برایتان باشم و از شما جدا خواستارم که از برای کشته شدن من آه و ناله نکنند که البته من به آرزوی حقیقی خود که برایش روزشماری می کردم و در انتظارش بودم رسیدم.
و از پدر و مادر و خواهرانم می خواهم که در مرگ من ماتم نگیرند و خوشحال باشند که شهید شدم چنانچه شما گریه کنید من در نزد شهدا سرافکنده هستم و از شما می خواهم با شنیدن خبر شهادتم خدا را شکر کنید و سجده شکر بجای آورید که خداوند متعال چنین سعادت و لیاقتی بس عظیم را شامل حال من خوار و بی مقدار کرده است و دعایتان این باشد که شهادتم مورد قبول درگاه احدیت قرار گیرد و امیدوارم که آنقدر خوشحال شوید که از خوشحالی شهادتم گریه شوق کنید نه گریه ماتم. چون من به بهترین آرزوی خود که در طلبش بودم رسیدم و چنانچه جنازه ام به دست شما رسید در زادگاهم ده احمدی سربنان به خاک بسپارید و شربت و شیرینی بدهید که آن روز بهترین روز برای من است. البته جنازه ام را در قبرستان فعلی صلاح نمی دانم دفن کنید و در هر جای دیگر زمینش برای قبرستان مناسب و از لحاظ شرعی اشکالی نداشته باشد دفن کنید. باز تاکید می کنم که در قبرستان فعلی راضی نیستم جنازه ام را خاک بسپارید و در پایان بگویم که خاطرم نیست که به کسی بدهی داشته باشم ولی چنانچه کسی گفت که طلبکارم هست، بدهی او را بپردازید از پول خودم.
از خدای بزرگ فرج حضرت مهدی(عج) و طول عمر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران(امام خمینی) و متصل شدن انقلاب اسلامی را به انقلاب جهانی حضرت مهدی و برقراری حکومت اسلامی را در جهان خواستارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
خدایا خدایا تو را به جان مهدی خمینی را نگهدار. تاریخ 60/11/30

بیوگرافی

دوم فروردين 1348، در روستاي روح آباد از توابع شهرستان زرند به‌ دنيا آمد. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش خورشيد نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند، به ‌عنوان بسيجي ‌‌درجبهه‌‌ حضور يافت. دوازدهم ارديبهشت 1361، در فرسيه خرمشهر بر اثر اصابت تركش ‌خمپاره شهيد شد. مزار وي‌ در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/02/12
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
فرسیه خرمشهر
عـملیـات :
کربلای4
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *