محمد رمضانی پورعلی آباد وزیر

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
براستی که خداوند خریداری می کنداز مومنین مال و جانشان را در عوض بهشت به آنان عنایت می کند
اینجانب دست  و بازوی رزمندگان را بوسه می زنم و بر این بوسه افتخار می کنم  (امام خمینی)
سلام بر دوازدهمین اختر ولایت وامامت حضرت مهدی موعود و سلام گرم خالصانه بر نایب برحقش آن حضرت و پیر جماران و رهبر مستضعفین جهان حضرت امام خمینی و سلام بر شما برامت شهید پرور و برخانواده های محترم شهدای عزیز انقلاب و سلام برمعلولین و پاسداران به حق این انقلاب عظیم اسلامی و سلام بر رهروان راه حسین(ع) اینجانب چند لحظه مزاحم شما امت شهید پرور که در زیر جنازه فرزندتان شرکت کرده اید و از راه دور و نزدیک تشریف آورده اید می شوم و این وصیت من است و از شما مردم می خواهم که کسی معتقد به ولایت فقیه نیست و یا به این انقلاب بدبین است راضی نیستم که در زیر جنازه من شرکت داشته باشد و ازهمگی شما مردم معذرت می خواهم امام زمان از شما تشکر می کند ای خواهران و برادران پشت جبهه از شما عاجزانه می خواهم که جبهه را فراموش نکنید و همیشه به یاد خدا و به یاد رزمندگان درجبهه باشید الا بذکرالله تطمئن القلوب یاد خدا آرامبخش است و مبادا مانند مردم کوفه امام را تنها بگذارید و شما همیشه امام را دعا کنید و ازخدا بخواهید که بر طول عمر آن حضرت بیافزاید و ازخدا بخواهید که هرچه زودتر فرج مهدی موعود را نزدیکتر کند و نمازهای یومیه را با جماعت برگزار نمایید و در مجالس شرکت کنید که پشت دشمن را بشکند  ای کاش من ده جان داشتم و در راه انقلاب عظیم اسلامی فدا میکردم و شمااز کمک به جبهه دریغ نکنید و همیشه پشت سرامام باشیدو خط سرخ حسین را ادامه دهید انشاءالله تعالی راهکربلا به همین زودی زود بازخواهد شد. و نمازوحدت درصحن ابا عبدا…و به امامت روح الله برگزارخواهید نمودوبعدراه قدس باز خواهدشدودراصل راه  وروداسلام به تمامی جهان باز خواهد شد و دنیای استکباری سرنگون خواهد شد ای کربلا آغوشت را باز کن عاشقانت در راه هستند دیگر زیاد سر شما را بدرد نمی آورم چندجمله ای با پدر و مادرم آفرین بر شما که توانستید چنین فرزندی را تحویل جامعه اسلامی بدهید از شما می خواهم که مانند کوه استوار باشید و از برادرانم می خواهم که هرگز نگذارند سلاح من برزمین بماند و هرگز نگذارید که سلاح دیگر برادران رزمنده برزمین بماند جبهه ها را خالی نگذارید و قاتلوانی سبیل الله و اعلمو ان الله سمیع علیم درراه خدا جهاد کنید و بدانید که خدا شنوای داناست و دیگر از تمامی شما مردم معذرت می خواهم و تمامی اقوام و برادرانم و بالخصوص و پدر و مادر و همشیره هایم حلال بودی می طلبم اگر کسی از من طلب حسابی دراد بپردازد ونماز و روزه هایی که قضا دارم بگیرید و مرا در کنار قبر برادرم علی به خاک بسپارید ومن راضی نیستم برای من گریه و زاری کنید با تقدیم احترام رمضانی پور
مورخ26/4/62 والسلام علی من التبع الهدی – خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنارمهدی خمینی را نگه دار
محمد رمضانی پور

يكم اسفند 1344، در روستاي محمود آباد  از توابع شهرستان ‌رفسنجان زاده شد. پدرش ‌يدالله، كشاورز بود و مادرش ‌صديقه نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند، به عنوان ‌بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران به شهادت رسيد. پيكر وي  مد تها در منطقه برجا ماند و سال 1371 پس از تفحص، در روستاي علی اباد تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد. برادرش علي نيز به شهادت رسيده است.

وی تا سال سوم راهنمایی ادامه تحصیل دادند و بعلت شهادت خویشان و مشغله کاری زیاد پدرشان و همچنین جنگ تحمیلی ترک تحصیل کرده و در پایگاه مقاومت شروع به فعالیت کردند و از اعضای پایگاه و مدتی نیز مسئول آن بودند . ایشان در تشکیل مراسم مذهبی و جشنها و گروههای سرود و سینه زنی و کلا در تبلیغ های محله نقش بسیار موثری داشتند.در اواخرسال 1360 به پادگان امام حسین (ع) کرمان رفتند  تا آموزشهای کامل را ببینند و از همانجا عازم جبهه شوند که پس از یک وقفه به خاطر شهادت برادرش در سال 1361 در عملیات رمضان شرکت کردند، پس از بازگشت به کارهای فرهنگی تبلیغی و رزمی و همچنین کشاورزی پرداختند تا سرانجام در تیرماه سال 1362 در پانزدهم رمضان به جبهه اعزام و در تاریخ 8/5/1362 در عملیات والفجر 3 در منطقه مهرانشرکت کردندودر این عملیات با گروهی از بسیجیان هم محله اش مفقودالاثر شدند و پس از 9 سال بی خبری و بی اطلاعی و مفقودیت در سال 1371 جسد مطهرش در بیابانهای گرم مهران پیدا شد و بعد ازسالیان سال انتظار با جسدی فقط استخوانی و همرنگ خاک به خانه بازگشت .
یادش گرامی و راهش پر رهروباد . والسلام