محمد زارع پور

نــام :
محمد
نـام خـانوادگـی :
زارع پور
نـام پـدر :
حسن
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچکس جز به فرمان خدا نخواهد مرد که اجل هرکس در لوح قضای الهی به وقت معین ثبت است و هرکه برای یافتن متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره مندش کنیم و هرکه برای ثواب آخرت ؟؟؟ نماید از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم و البته خداوند سپاس گذاران را اجری نیک خواهد داد.(آل عمران،آیه146)
برای چندمین بار است که وصیت نامه می نویسم.
وصیت را از اجتماع شروع می کنم که خانواده ام در آن خلاصه می شود و جزئی از اجتماع می باشد.
اول از همه مسئله جنگ را فراموش نکنید بدانید با توجه به ؟؟؟ هیچکس مگر به اجل خود  و در وقت معین خواهد مرد چه در دل خار و زیر آتش که بهترینش است و چه در زیر لحاف که ویژه پیرزن هاست خواهد مرد پس چه بهتر که بهترش شامل حال ما گردد و ما هم به مرگ سرخ بمیریم. .
و بعد مسئله وحدت و یکپارچگی شما لازم است با همه ارگانها انقلاب و اسلام یار و مددکار باشید این امروزه یاری سپاه و امثالهم یاری اسلام است.
و شما برادران پاسدارم عزیزان اسلان یاران حسین عاشقان پیروزی حق بر باطل شما باید الگو باشیدو در همه کارهای اسلامی و انسانی کاری نکنید که خدای نکرده دشمن از شما  نقطه ضعف بگیرد حمل انقلاب وظیفه سنگینی است بر دوش شما که باید او را با پیروزی کامل به جهان عرضه دارید حرف زیاد است اما وقت کم است.
و شما پدرم می دانم ناراحت هستید باشدبرای رضای خدا ارزش دارد بگذریم میدانم سالها عمرت را به پایم گذراندید تا شاید در وقت پیی عصای دست شما باشم اما با ین مشقت و درد می دانی اسلام خون می خواهد نتیجتاً این ماها و مستضعفین هستیم ؟؟؟ و به فکر پیروزی اسلام هستند نه آن سرمایه دارانی که راحت خورده و خوابیده اند و درد اسلام و جامعه اسلامی را نمیدانند. فقر را ندیده اند، بهترین ماشین و خوراک و پوشاک را دیده اند. پس او به فکر ماها نیست این ماها هستیم که باید به فکر اسلام و مستضعفین جامعه باشیم پس صبر پیشه کن و دردها را تحمل کن برای خدا فقط. اما مادرم می دانم روزهایی که از آن طرف رودخانه به این طرف می آمدی برای مداوای من تا شاید نمیرم. تمامی رنج ها و دردهای شما را می دانم به خدا میدانم ولی چاره چیست باید نشست و به دشمن مجال آمدن را داد یا اینکه سینه را سپر کرده و بگوییم که نابود خواهیم کرد انشاالله مادرم، زینب وار دردم را تحمل کن و همچنین برادرانم و اموال را هرگونه که پدرم تشخیص داد عمل کند.
و شما کسانی که به هر عنوان از دستم ناراحتی دیده اید ببخشید و دعا کنید خدا هم ببخشد در ضمن برادر اصغر دریجانی از من 1000 ریال می خواهد و بعضی از برادران می خواهند که نمی دانم کی هستند برادر محسن سید زاده هم یک اورکت  و مقداری پول می خواهد به او بدهید. والسلام
سرباز و فرزند کوچک اسلام محمد زارع پور 62/4/29. آماده حرکت..
خدایا تو خود میدانی که ما عاشق شهادتیم ولی هدف ما شهادت نیست می کوشیم اگر نتوانستیم کشته خواهیم شد.
خدایا گناهانم را ببخش اسلام را یاری فرما امام امید مستضعفان را حفظ کن.

بیوگرافی

بيست‌و‌نهم ‌مرداد 1341، در شهرستان بم چشم به جهان گشود. پدرش حسن، كشاورز بود و مادرش صغري نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته برق درس خواند. پاسدار بود، شانزدهم مرداد 1362، در مهران بر اثر اصابت تركش خمپاره به ‌سينه، شهيد شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/05/16
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
والفجر3
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *