
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
با سلام بر رسول اکرم آورندۀ اسلام و سلام بر مهدی موعود و نائب بر حقش خمینی بت شکن و سلام بر شهیدان به خون خفتۀ این جنگ تحمیلی. آنقدر در جبهه می مانم تا شهید شوم و به معبود خویش برسم. سلام من به تو ای پدرم. تو رنج و زحمت مرا زیاد کشیدی. تو شبها گرسنه خوابیدی ولی مرا سیر کردی تو در سرما و گرما همیشه به فکر ما بودی ولی الآن از هم جدا شده ایم ولی من شرمنده ام از زحمات تو. سلام بر تو ای پدرم وقتی که خبر شهادت مرا شنیدید هرگز ناراحت مباش همچون کوهی استوار و مقاوم باش تا دشمن کور شود و سوء استفاده نکند.پدرم من از علی اکبر که عزیزتر نیستم من از رضا و سلیمان به خون خفته عزیزتر که نیستم پس دو پسر را در کنار هم جای دادن همت است. پدر جان رضا تنها نیست ولی من احساس تنهایی می کنم پدر جان به تو بگویم همیشه به فکر مرگ باش چون مرگ برای انسان شیرین است و یاد مرگ کردن تو را از رنج های دیگر تسلیت می دهد و سلام من بر تو ای مادرم. جداً که من شرمنده ام در خانه شما را اذیت می کردم و دیگر کارهای بد می کردم. سلام بر تو ای مادری که شیرۀ جانت را من مکیدم. در شبها کنار گهوارۀ من بیدار می ماندی و برای من لالایی می گفتی هنوز صدایت در گوشم است. که مرا صدا می زدی. مادرم صبور باش. دنیا گذشتنی است و تو افتخار کن که فرزندی داشتی و در راه اسلام دادی تو امانتت را پس دادی. خوش بحالت. عجب امانت دار خوبی بودی. سلام بر تو ای خواهرم همانند زینب باش از اینکه برادر خود را از دست دادی هرگز ناراحت مباش. صبر کن که خداوند با صابران است. حجاب خویش را رعایت کن تا دیگران از تو درس بگیرند و شما ای برادرانم شما آیندۀ این جامعه را خواهید دید شما باید آینده ساز این جامعۀ اسلامی باشید. امام را تنها نگذارید که خدا شما را تنها نگذارد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
زندگی نامه شهیدمعظم محمدشیخ حسینی
دوازدهم فروردین 1346درروستای اشکان رابر ازتوابع شهرستان رابرمتولدشد.پدرش عبدالرحیم کشاورزبودومادرش سکینه نام داشت تادوم متوسطه درس خواندپاسداربودنوزدهم دی 1365درشلمچه براثراصابت گلوله به گردن شهیدشدمزاروی درگلزارشهدای باب گلوئیه رابرواقع است اورامهدی نیزمی نامیدندبرادرش رضانیزبه شهادت رسید
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه