محمد چهل تخمي

نــام :
محمد
نـام خـانوادگـی :
چهل تخمي
نـام پـدر :
غلامرضا
تـاریخ تـولـد :
1347
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه
بیوگرافی

دوم‌ فروردين 1347، در روستاي خرگوش‌آباد از توابع شهرستان بم چشم به جهان گشود. پدرش غلامرضا و مادرش شهربانو نام ‌داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند، به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست‌و‌پنجم ارديبهشت 1367، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي چهل‌تخم تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

به نام خدا
با سلام و درود به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نایب برحقش ابوذر زمان ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بت شکن تاریخ امام خمینی (ره) و با درود به روان پاک شهدای صدر اسلام تاکنون.
احتراما باستحضار می رساند شهید محمد چهل تخمی در خانواده ای بسیار فقیر در روستای خرگوش آباد در سال 1347 بدنیا آمد . نامبرده فرزند سوم خانواده بود . از همان کودکی بسیار مهربان و خوش رفتار بود و در دوران بچگی خود دچار بیماری بسیار سختی شد که همه دکترها او را جواب کرده بودند و هیچ امیدی به زنده ماندنیش نبود. با دعا و نیایش مادرش خداوند او را نجات داد و در سن شش سالگی مادرش دار فانی را وداع گفت و به رحمت الهی پیوست و برای مدتی بدون سرپرست و سرگردان بود. مدتی نزد مادربزرگش زندگی کرد و مدتی هم نزد خواهر و برادرش که در کرمان بودند زندگی کرد . دوران 5 سال ابتدایی را در همین روستای خرگوش آباد به پایان رسانید و دوران راهنمایی را در قاسم آباد به پایان رسانید نامبرده از همه نظر پاکیزه و منظم بود. در مدرسه شاگلد با نظمی بود و همه دبیران از ایشان راضی بودند . در خانه همکاری داشت تا اینه پدرش ازدواج کرد و دارای فرزندان دیگری شد. نامبرده با زن پدرش بسیار مهربان بود و می گفت تو بجای مادر من هستی و بچه هایش را نوازش می کرد و با آنها بسیار مهربان بود و همیشه نسبت به آنان علاقمند بود، مخصوصا به خانواده زن بابایش بسیار احترام می گذاشت و بسیار مهمان نواز بود. با همسایه ها خیلی خوش رفتار بود و همیشه این مطلب را می گفت . دختران همسایه مانند خواهران من هستند یک خاطره هم از ایشان دارم این است که همسایه روبروی ما تلویزیون نداشت و ما تلویزیون داشتیم و با آمدن همسایه ها به خانه مخالف بودیم ولی ایشان همیشه درب خانه را نیم باز می گذاشت و می گفت باید با همسایه ها مهربان باشیم . مسلمان واقعی کسی است که با برادر دینی خود مهربان باشد. مخصوصا با همسایه . فیلمهای جنگی را خیلی دوست می داشت و می گفت خوشا بحال رزمندگان اسلام که مردانه می جنگند و افتخار می آورند تا اینکه به خدمت مقدس سربازی رفت بسیار خوشحال بود که در این دوران خدمت می کند و همیشه نامه می داد و سفارش بچه را می گرفت و می گفت آنها را خوب تربیت کنید . اینان آینده سازان جامعه هستند و آرزوی شهادت داشت تا اینکه به آرزوی خود رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گشت و خداوند به همه خانواده های معظم شهدا و اسرا و مفقودین و خدمتگزاران راستین اسلام صبر و اجر و عنایت بفرمایید و ما را ادامه دهنده واقعی راهشان قرار دهید تا بتوانیم نسبت به جمهوری اسلامی همانگونه که آنان وفادار بودند و به ما هم سفارش کرده اند تا ابد وفادار باشیم.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1367/02/25
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای 5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *