محمود بنی اسدی

بسم الله الرحمن الرحیم

ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع و نقص من احوال والانفس والموات و بشرالصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبته قالو انالله واناالیه راجعون
اینجانب محمود بنی اسدی فرزند علی جان به شماره شناسنامه سه وصیت نامه خود را آغاز می کنم وصیت نامه خود را زمانی آغاز می کنم که نمی دانم چه بنویسم و بدون مقدمه و بدون آنکه چیزی در ذهن داشته باشم از خدا می خواهم که یاریم کند سپاس و شکر خدای را که بر من منت نهاد و مرا در راه راست هدایت هنمود و این راه را به من نشان داد که د رراه او قربانی گردم و جان خود را فدا می کنم .
خدایا تو را شکرمی کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار  درونی نیازمندان را درک کنم .
خدایا ترا شکر می کنم که مرا با درد آشنا کردی تا دردمندان را لمس کنم و به ارزش کیمیایی درد می برم تا ناخالصیهای وجودم را در آتش درد بسوزم خدایا ترا شکر می کنم که لذت معراج را برروحم ارزانی داشتی تا گاهگاهی از دنیای ماده درگذرم خدایا ترا شکر که مرگ در راه خودت را قرار دادی تا کسانی که بخواهند به توبرسند این راه را انتخاب کنند که راحترین و ساده ترین راه و با سعادت ترین راه است.
خط سرخ شهادت خط آل محمد علی است و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به زریه طیبه آن بزرگداران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است . خدایا تو شاهدی که من برای رضای تو به جبهه آمده ام و برای رضای تو این وصیت نامه را می نویسم مرگ حق است ولی درخود نمی بینم که لیاقت داشته باشم که کلمه شهید را برای خودم به کارببرم البته می دانم که به این مقام  مختص افراد متقی است و گناهکاران را دراین مقام راهی نیست .
پس از ستایش پروردگار ونعمت رسول مختار محمد مصطفی (ص) و درود بر اهلبیت اطهار سلام الله علیهم اجمعین حسین بن عباس و قاسم واکبر حسین سلام بر روح پر فتوح تمامی شهیدان کربلا سلام بر اشک یتیمان حسین براشک زینب کبری بر گفته های حسین و برامام زمان و نایب امام و خمینی کبیر پیر جماران سلام بر تمامی شهیدان و فقیران واسراء و جانبازان
پس از سلام و درود وستایش خدای یکتا چند کلامی سخن با ملت و مردم کشور انقلابی دارم که انشاءالله مورد توجه عموم قرار گیرد است ایثارگر واز خود گذشته با وحدت خود آنچنان مشتی بر دهان دشمن زده اید که همگی خوار و ذلیل گشته اند که انشاءالله با حفظ این وحدت پرچم اسلام را بر قدس عزیز برافرازیم ای امت مسلمان بدانید که جنگ ناگواری دارید سختی و کمبودها دارد اما شما ملت باید استقامت کنید سختی ها و کمبودها را تحمل کنید وغیر از خدا ازهیچ کس یاری نگیرد همانطور که تا بحال خداوند یاریمان کرده است و یاری خواهد کرد بشرط اینکه  از او بخواهیم چون خداوند گفته ادعونی استجب لکم اما چند کلامی با همکارانم و ای تربیت کنندگان آینده ساز کشور بدانید که اگر در کار خود سستی و کم کاری کنید این همه شهید درآن دنیا جلوی شما را سد می کنند و از شما جواب این کم کاری را می خواهند آنوقت چه جواب خواهید داد شما کسانی هستید که آینده جامعه را می سازد و تربیت می کنید پس با تمام سعی و کوشش خود این نوجوانان معصوم و بی گناه را تربیت کنید که بعدها باعث افتخار اسلام گردند نه باعث ذلت و خواری اینها در دست شما مانند مومی هستند که به هر شکل که بخواهید می توانید درآورید پس مواظب کردار و رفتار واخلاق خود باشید که شما یک الگو برای آنها هستید.
سلام به شما پدر و مادرعزیزم که درغم از  دست دادن فرزندتان صبور هستید خداوند صابرین را دوست دارد و شما که زندگی بسیار سختی کشیده اید جوانت را بزرگ کرده تا اینکه در پیری بازوی شما را بگیرد اما باید افتخار کنید فرزندتان رابزرگ کردید بدون استفاده از او و کمک گرفتن در راه خدا قربانی کردید و او را به جبهه فرستادید تا دین حسین را یاری کند در ضمن خداوند فرزندی بشما به صورت امانت به شما داد و شما امانت را صحیح وسالم به صاحبش برگرداندید مارد مهربانم در مرگ سرخ من شیون وزاری نکنید مواظب باشید که صدایتان به گوش نامحرم نرسد امیدوارم به دیگران روحیه بدهید نه باعث تضعیف روحیه.
برادران عزیز و گرامی امیدوارم شما هم در مرگ سرخ و خونبارم هیچ ناراحت نشوید چون راهی را که انتخاب کرده ام برروی آن فکرها کردم و هر چه فکر می کنم هیچ راهی در دنیا از این راه بهتر نیست و راه سعادت است برادران مهربانم از شما می خواهم که جای مرا خالی نگذارید که باعث ناراحتی پدر ومادر شود همیشه درتمام کارها او را یاری کنید در کارها سستی نکنید زیرااحترام پدر ومادر واجب است و موجب رستگاری می گردد و من تا جایی که می توانستم دل آنها را بدست می آوردم و از شما می خواهم که راهم را ادامه دهید خداوند به شما اجر و پاداش آخرت را بدهد.
خواهران بزرگوارم یک چند کلامی از برادر حقیرتان بشنوید از شما می خواهم که در مرگ من فریاد بر نیاورید و زاری نکنید تا صدای شما را نامحرم نشنود حجابتان را همانطور تا بحال رعایت کرده اید رعایت کنید زیرا حجاب شما مشت محکمتری از خون من به دهان دشمنان دین و مکتب می زند از طرف من از تمامی اقوام و آشنایان و همسایگان طلب عفو و مغفرت و حلالیت بگیرید.
در پایان 13روزه قرضی دارم که این روزه ها را هر کس توانست بیگرد و یک نفر به نام احمد بیگانی مبلغ 150 تومان طلب دارد که به این آدرس بفرستید رحمت آباد نزدیک خانه قدیمی داماد گرامیمان است آدرس دقیق او رانمی دانم .
خواهرم فرزندان خود را به نحو احسنت تربیت کنید که باعث افتخارت شوند .
پروانه به شمع گفت از روز نخست      زنهارچون کشته شدم به برت ازعهد دوست
زنهار به اشک خود بشویی مرا         شمعش گفت شهیدرا نتوانست شست

دوازدهم فروردين 1345 ، در شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. پدرش عليجان، كارگر شهرداري بود و مادرش زهرا نام داشت. دانشجوي دوره كارداني و معلم بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. نوزدهم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.