محمود تاختی

نــام :
محمود
نـام خـانوادگـی :
تاختی
نـام پـدر :
ابراهیم
تـاریخ تـولـد :
1345
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم رب شهداء والصدیقین
بازگشت همه بسوی خدا
با سلام و درود به پیشگاه ولی عصر امام زمان مهدی موعود این قلب تپنده مسلمین جهان و با درود و سلام بر نائب برحقش امام خمینی پیر جماران این فرزند زهرا و با سلام و درود بر شهدای انقلاب اسلامی از صدر حسین تا شهدای انقلاب اسلامی ایران بخصوص شهدای جنگ تحمیلی که این صدام مزدور از آستین آمریکای جنایتکار بر آمد و بهترین گلهای ما را به خاک خون کشید و سلام بر تمامی شهداء عملیاتهای که بر علیه دشمن خون خوار انجام گرفت و جان خود را در راه این انقلاب فدا کردند و شربت شهادت نوشیدند و با درود و سلام بر خانواده های معلولین و مجروحین و مفقودین و خانواده های ؟ در زندان دشمنان کافر بسوی …. در جبهه ها و هر چه زودتر آزاد کرده قبر ابا عبدالله الحسین و رسیدن به آن و آزاد کردن قدس عزیز وصیت نامه ام را شروع می کنم از کلیه برادران و خواهران می خاهم که پشت جنگ را خالی نکنند و تا آخرین قطره خون خود در راه حفظ این انقلاب بکوشند امید بازوی امام عزیزمان باشند و خدا را شکر کنید که این رهبر برایمان نعمت بود و شکر کنید که از زیر بار ستم و ظلم در آمدیم و آزادانه زندگی می کنید از برادران عزیز می خواهم که سلام من را خدمت امام عزیز خمینی کبیر برسانند و بگویند محمود گفت جانم فدای تو ای رهبر دلم می خواست که صدها هزار جان داشته بودم صدها هزار بار کشته می شدم و دوباره زنده می شدم و کشته می شدم دوباره در راه انقلاب جانم را فدا می کردم از خواهرانم می خواهم که حجاب اسلامی خود را رعایت کنند و همچون زینب باشند برادرم هنگام جنگیدن بر پیکر پاره پاره شده ام منشین چرا که دشمن بعثی تو را نظاره می کند پدرم جنازه ام را با زرق و برق و خرج انجام ندهید چرا که آقایم ابا عبدالله الحسین غریبانه در صحرای سوزان کربلا در گودی قتلگاه افتاده بود مادرم بر تن کفن مپوش چونکه حسینم بی کفن بود خواهرم بر جوانیم گریه مکن چرا که قاسم از من جوانتر و با شهامت تر بودند برادرم سلاح من را زمین نگذارید و تا آخرین قطره خون در راه خدا بجنگید از امت شهید پرور ایران می خواهم که این درخت خشکیده اسلام که حالا دارد آبیاری می شود این درخت را با خون خود آبیاری بکنند و به ثمر برسانند از کلیه برادران و خواهرانی که در تشییع جنازه ام شرکت می کنند از خداوند می خواهم که از روی گناهان آنها قلم عفو بکشد از همه شما معذرت می خواهم وسلام محمود تاختی.
و از خواهرانم فاطمه و کبری و صغری می خواهم که برای من گریه نکنند. من اگر توانستن در بهشت زهرای بم دفن نکند اگر نتوانستن هرجا که دلتان خواست از شما همسایه ها از محمد مراد علی بادپا و مشهدی خدیجه و نعمت الله و احمد مشهدی خانم خداحافظی می کنم عرضی نیست در پایان وصیت از تمام قوم اقوام خود می خاهم ازمن بدی دیدن مرا ببخشند به روز محشر نرسد در ضمن خدمت عموها مشهدی حسین و عباس پنجعلی و ؟ و پسر عموها کاظم و ابراهیم امیرحسین ابراهیم خداحافظی می کنم امیدوارم که در زندگی تان موفق باشید در ضمن از پدرم می خواهم اگر حساب علی عوض را از بابت گرفت ؟ به آن بدهد از برادرانم علی و قنبر و احمد رضا می خواهم که برای من گریه نکنند هیچ ناراحت نباشند.

بیوگرافی

يكم آبان 1345، در روستاي دهنو ‌گنبكي از توابع شهرستان بم‌ زاده شد. پدرش ابراهيم، كشاورز بود و مادرش گلي نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند. پاسدار بود، هشتم ‌ارديبهشت 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر، سينه و قلب، شهيد شد. مزار وي در وستای گنبكي تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1366/02/08
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمجه
عـملیـات :
کربلای10
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *