محمود سیف الدینی جرجافکی

وصیت نامه خود را چنین ذکر می کنم
همسرم و دخترم و مادرم و و خواهرم بنده از دنیا می روم ولی فقط خواهش من از شما این است که بعد از مرگ من با مردم به طور خوشی و خوبی و بطور ملایمت رفتار نمایید و در عزای من گریه نکنید چون بنده راضی نیستم که شما بعد از مرگ من عزاداری نمایید چون من که عزیزتر از علی اصغر امام حسین نیستم من به جبهه می روم و می دانم که بر نمی گردم.
حجاب خود را رعایت نمایید عفت را پیشه نمایید تا بتوانید با این حجاب و متانت خود مشت محکمی به دهان آمریکا و ابرقدرتها بزنید و در همه حال و در همه جا به فکر و یاد خدا باشید و عبادت خدا را ترک نکنید و نماز شب را بخوانید زیرا نوری است که باعث روشنایی دل می گردد.
همسرم و دخترم و مادرم و خواهرم من برای جنگیدن با کفار و دشمنان اسلامی می روم تا بتوانم خود سهمی در پاسداری از دین مقدس اسلام داشته باشم و برای دین و ناموس و قرآن و برای خدا جهاد می نمایم. از کلیه برادران تقاضا می شود برای یاری برادران در جبهه و سرکوب نمودن اجانب از این خاک هر چه زودتر بشتابید امیدوارم روزی برسد که شما برادران در پیشگاه امام حسین عرض ادب نمایید و محشور گردید.

بيستم خرداد 1337، در روستاي چاهكين از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد. پدرش غلامحسين (فوت 1338) كشاورز بود و مادرش معصومه نام داشت.‌ تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند. سال 1359، ازدواج كرد و صاحب دو پسر و يك دختر شد. كارمند شركت ذغالسنگ بود، به‌عنوان بسيجي‌ در جبهه‌ حضور يافت. دوازدهم خرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.