
او پنجم آبانماه سال 1362 در عملیات والفجر چهار در منطقه مریوان به شهادت رسید.
بسمه تعالی
به نام خدا وند قاد رمنان خد مت خانواده گرا می وعمویم سلا م عرض م یکنم امید وار م که حالتان خوب باشد وکسالتی نداشته باشید و همین طور از دوری من ر نج و غمی نداشته باشیدما کم کم آمادگی پیدا می کنیم که با د شمن بعثی کافرصدا م روبر شده وای لشکر خراب شده که در قمابل اسلا م ایتساده همچون تار عنکبوت در هم پیچیده و خانه پو سیده و ؟؟؟انها را تو سط د ستورا ت ومقررات الهی که همان جهاد می باشد درهم شکنیم و ان را نابود سازیم من امید وار م که شما ازمقررات وقوا نین الهی سر پیچی نکرده و تما می این مقررات را که تو سط روحا نیتبه شما محول می وشد انجام دهید تا من بتوا نم اگر که شهیدشد م در و حله او ل تو سط پای ؟؟؟ به شفاعت برسم و بعد شفاعت شما را بطور احسنت انجام دهم و کی مسئله که باید مد نظر دا شته باشید ایسنت که اگر من شهید یا زخمی شد م شما کو چکتر ین نارا حتی به خود راه ندهید من چند مر تبه د یگر هم به جبهه امده ام و شما وری مراکشیده اید حال هم می توا نیاین تحمل را بکنید در ست است که فرزندشما ای مادر بوده ام و لی تو خود خوب میدا نی که صاحب اصلی من و سایر این امت اسلا می مخلوق خدا می باشیم خلیفة الله در روی ز مین سهتیم پس تو ا ی مادر اگر م شهی شو م گر یه برای من مکن چون مادرا نی بودند که چند ین شهید دادند و خم به اب و نیا و رد ند و از در گاه خدا می خواستند که ای کاش ؟؟؟د یگر یهم داشتیم و در راه خدا می دادیم تو هم هما ند انان باش صبور وبردبار و همچون کوه استوار به گریه و زاریخدش چون برحسب تصادف به محر م الحرا م برخورد شده ودر این ماه می باشیم فقط و فقط برای مولایم و استادم وسالار م حسی بن علی (ع)باشد وگر یه ات ای خواهر وبرادر برای آن فرزندان ابا عبد الله الحسین باشدکه در ان د شت کربلاتشنه و گر سنه حیرا ن و در گردان وتنها و تنها ر و بسوی خدا کرده و تنها آرزویشان بوده است شماهم رویتان به در گاه خدا باشد و حتی اگر جسد م هم به د ست شما نر سید با زهم نارا حتی به خو درا ه ندهید حتی اگر یک جز کو چک ا زبد نم را او ردند نه شما همچون کوه استوار با شید و تنها نیست و ارزو یتان از مولا حسین با علی این باشد شافعی شفاعت کنده شهدای مارابخصو ص این حقیر وبخواهید که خداوند قادرمنان این شهید را به عنوان شهید شافع قبو ل گر داند و؟؟؟به این شهید عنایت بفرماید ومسئله بعد بدا نید که اگر من دعملیات بود م از خداوند این قدر ت را می خواهیم که دربرابرد شمن همچون کوه استوار بما نین و ؟؟؟در عملیات ؟؟؟ورودرروی دشمن هم بتوا نیم حق خود را ایفا کنیم و این را به شماخا نواده محتر م می گویم که من اگرخد وندبخواهدهر گز اسیر نخواهم شد این احتمال را به خود ندهید که پسر م مشخص نیست که شهید است یا مفقود الاثراست و یا اسیرمطمئن با شید که من اسیرنمی شو م و حال هر چه درراه خدا بسر بیا ید اسیر نخواهم گشت وتا آخر ین قطر ه خون خود از دین و اسلا م وعقیده مولا یم امام حسین دفاع خواهم کرد و از خدا میخواهم که در این راه ما را استوار گرداند ا ن شا ء الله ازشما مادر محتر م می خواهم که بعداز ر سیدن خبرشهادت من یا هر خبر دیگر ی خواهشمندم که نه تنها نگران نبا شید بلکه خود را هم تضعیف نکنید خوب اگر مجروح باشم مثل قبل یا بدتر ؟؟؟اگر شهید شده با شم خواهشمند م که دنباله کار را نگیر که از فلا نی بپر سی آیا معلوم شده که شهید است یا نه و هر چیز د یگری و هرچه باشد مادر م خبرش را ؟؟؟درخانه خواهند آو ردو لزوم ندارد که شما خودرا اذیت کنید وهی اینطرف آن طرف بد ویدو مئسله بعد و آخر ین مسئله اینست که من دراین راه چند
محمود، چهاردهم آذرماه سال 1343 در شهر کرمان متولد شد. پدرش علی و مادرش صغرا نام داشتند. محمود با مدرک سیکل به عضویت بسیج درآمد و راهی مناطق عملیاتی دفاع مقدس شد. او پنجم آبانماه سال 1362 در عملیات والفجر چهار در منطقه مریوان به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه