محمود قهری

بسم الله الرحمن الرحیم

درود و سلام بر امام زمان (عج) و درود بر امام امت و سلام بر خدمتگذاران جمهوری اسلامی ایران و سلام بر خانواده های معظم شهدا خدمت پدر عزیزم سلام عرض می کنم امیدوارم که حالت خوب باشد  در انجام کارهای دینی موفق باشید پدرجان می بخشی از اینکه توی این 20 سال عمرم زیاد ناراحتتان کردم و پسر خوبی برایتان نبودم امیدوارم که حلالم کنید خدا بهشت جاوید را آن دنیا نصیبت بگرداند مادر گرامیم سلام امیدوارم مادر شاد و خندان باشی و از نبود من ناراحت نباشی و در مقابل کسانی که خدایی ناکرده به انقلاب بد می گویند همچنان که زینب رفتار کنید و مجال سوء استفاده به آنها ندهید اما مادر بخدا هر موقع که می آمدم تو را ناراحت می کردم هر وقت که می آمدم تو را گریان می کردم اگر تو من را نبخشی خدا من را نمی بخشد اگر تو حلالم نکنی خدا از من بازخواست می کند مادر خواهش می کنم گذشته ها را فراموش کن تو بودی مادر که موقع سختی یارم بودی اگر ناراحتی داشتم می آمدی می گفتی چرا ناراحتی خدا تو را در دنیا محشور با زینب محشور گرداند اما برادر های عزیزم شما مسئولیت سنگینی دارید باید ادامه دهنده راه شهیدان باشید نماز و روزه هایتان را به موقع بجا آورید مسجدها را خالی نگذارید نمازهایتان را حتی المقدور به جماعت بجا آورید پیامم به خواهرهایم این است که در حفظ طریق دین کوشا باشد و با حجاب خودتان مشت محکمی بر دهان آمریکا بزنید خدمت پسر عموهایم سلام عرض می کنم امیدوارم که حالتان خوب باشد و در خدمت کردن به اسلام کوشا باشید عموی عزیز و زن عموی گرامیم سلام عرض می کنم امیدوارم که حالتان خوب باشد و همچنان گذشته ثابت قدم و صابر باشید اما پدر و مادر اگر خداوند آرزوی شهادت نصیبم کرد این مشکل است که شهادت نصیب من شود از سالار شهیدان حسین (ع) می خواهم که این دفعه ای شهادت نصیبم کند مرا کنار پسر عموی عزیزم مصطفی دفن کنید و پنج ماه روزه قضا دارم و سه سال نماز تلف شده خدا یارتان محمود قهری. 64/6/17

زندگینامه شهید محمود قهری

شهید محمود قهری در سال 1344 در روستای مومن آباد دیده به جهان گشود ایشان دوران ابتدایی و راهنمایی را در مومن آباد و نظام آباد پشت سر گذاشت این شهید بزرگوار از همان سنین طفولیت علاقه به اسلام و در به جا آوردن نماز در اول وقت داشت در همان آغاز انقلاب که به فرمان امام خمینی (ره) بسیج تشکیل شد ایشان به عنوان یک فرد بسیجی وارد بسیج شد و در سن 14 سالگی دیداری با رهبر عظیم شأن انقلاب حضرت امام خمینی داشت و در قم با مراجع و علمای اسلام داشت. پس از این دیدار احوالاتش دگرگون شد و دیگر آن محمود گذشته نبود در دیدار بارهبر روح تازه ای در او دمیده شد. با شروع شدن جنگ تحمیلی در سال 1359 دیگر ایشان آرام و قرار نداشت تا وارد جبهه جنگ حق علیه باطل شد. هنگامی که از جبهه به عنوان مرخصی بر می گشت پس زا دیدار با پدر و مادر و خواهر و برادران به پایگاه ثارالله در شهرستان بم مراجعه می نمود (ایشان از اعضای فعال پایگاه بود) و دوران مرخصی را در پایگاه خدمت می نمود و پس از اتمام مرخصی از پدر و مادر خداحافظی و به جبهه بر می گشت و ایشان در جنگ حضور داشت و دوران چهار ساله دبیرستان را در صحنه جنگ به اتمام رساندند. و پس از چند مرحله شرکت در عملیاتهای گوناگون سرانجام در عملیات والفجر 8 به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت نائل آمدند. خانواده شهید.