
این وصیت نامه خود در تاریخ 16/7/62 نوشتم
اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
خدایا مرا به خودم وا مگذار حتی به اندازه بهم زدن چشم وای مسلمانان هرگز مپندارید شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده و نزد خدای خویش مقتنم خواهند بود با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و سلام به تمام شهیدان گلگون کفن صبور اسلام از کربلای حسینی تا کربلای خمینی
حضور محترم مادر عزیزم سلام عرض میکنم
پس از عرض سلام امیدوارم به خداوند یکتا حالت خوب باشد و اگر از حال بنده بخواهید الحمد الله هیچ گونه ناراحتی ندارم باری مادر جان اگر شهادت نصیبم باشد هیچ ناراحت نباشید و دعا برای پیروزی لشگریان اسلام کنید و اگر این شهادت پر فیض و پر برگ خدا نصیبم کرد مرا پهلوی قبر شهدا ببرید دفن کنید مادر جان از شما التماس دعا دارم که مرا ببخشید و از سر تقصیرات بگذرید مادر جان هر وقت خواهید مرا دعا کنید و دعا برای سلامتی دنیام کنید دعا برای سرافرازی اخرتم کنید مادر جان بنده به سفر رفته ام که از طول ان اگاه نیستم شما را بدست خدا سپردم. خدمت برادران عزیزم یدالله رونما و نجات رونما سلام می رسانم باری اگر از حال این برادر خودتان مراد رونما خواسته شوید الحمدلله سالم هستم و به دعاگویی شما و رزمندگان مشغولم. برادرجان بنده به یاری رزمندگان اسلام شتافتم و به سفری می روم که از طول آن باخبر نیستم برادرجان شما برای من زحمت های بسیاری متحمل شده اید خواهش دارم آن زحمتها را که برای من کشیدی مرا ببخشی . مادرجان خوتهش از تو دارم آن زحمتها را که برای من متحمل شدید ما را ببخشید و گناهان مرا عفو کنید و در مرگ من گریه و زاری نکنید و در غمها صبر کنید و صابر باشید که خدا شما را دوست دارد و اینک این وصیت برای شما عزیزان نوشتم.
این وصیت نامه را در تاریخ 63/7/20 نوشتم.
با درود فراوان به پیشگاه منجی عالم بشریت مهدی(عج) و نایب برحقش امام خمینی و سلام به شهدای اسلام از کربلای حسینی تا کربلای خمینی. مادر و برادرم بنده از راه دور با شما سخن می گویم و با شما خداحافظی می کنم. مادرم اگرچه از شما جدا می شوم اما به خالقم پیوستم هر چند جدایی فرزند مشکل است اما ترک اسلام مشکل تر است. مادر در مرگ سرخ من گریه نکنید چون آموزگارمان امام حسین راه را به ما نشان داد ما بر آن راه باید استوار و پایدار باشیم چون علی اکبر و علی اصغر هم همین راه را پیمودند ما هم باید همان را طی کنیم و در عاشوراهای ایران شهادت را انتخاب کنیم ما از آنها عزیزتر نیستیم ما از جوانهایی که بدنهایشان ماهها زیر آفتاب سوزان افتاده عزیزتر نیستیم ما از مکتب حسین درس آموختیم باید برای نسل آینده درس باشیم. مادر هر وقت جوانت را یادت آمد جوانی علی اکبر و طفل علی اصغر را هم بیاد بیاور و درست قضاوت کن آیا چه راهی انتخاب کرده؟
مادر اگر نتوانستید تاب بیاورید و گریه ات گرفت گریه برای آن مادرانی بکن که هنوز چشم انتظارند تا شاید جوانشان از جبهه باز گردد چهره اش را ببینند. مادر ای کاش صد جان داشتم فدای اسلام می کردم مادر شما باید افتخار کنید که آن امانتی که سالم تحویل گرفته بودید و از آن امانتداری کرده بودید آن امانت را هم سالم به صاحبش تحویل دادید . مادر هر وقت به نماز می ایستید دعا برای امام فراموش نکنید. رزمندگان را هم یادتان نرود. مادر هر وقت خواستید فرزندت را دعا کنید اول سلامتی رهبرم را از خداوند یکتا خواستار باشی و از خداوند یکتا عمر طولانی برایش طلب نمایید و بعد از آزادی مرزهای کشورمان و بعد از باز شدن راه کربلا و راه قدس را از پروردگارت جویا باشید. مادرجان ما که آرزوی شهادت را داریم آرزوی حنا بستن را هم داریم اما حنایی که ما می خواهیم از قبل برایمان تهیه شده. مادر می دانی که این حنا از کجا تهیه می شود مادم باید بدونی که دست و پای ما از خونمان سرخ و رنگین […].
هفتم خرداد 1346، در روستاي دشت عباس منوجان از توابع شهرستان منوجان به دنيا آمد. پدرش محمد و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سوم آبان 1362، در مريوان توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه