هشتم مرداد 1362، در مهران توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد.
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ به درستیکه خدا دوست می دارد کسانیکه در راهش چون دژهای استوار پیکار می کنند. معبودم الله، مکتبم اسلام، کتابم قرآن، حزب حزب الله، رهبرم روح الله و …درود و سلام بر ولی عصر امام زمان(عج) و نایب برحقش این اسطوره تاریخ بشریت امام خمینی و سلام بر همه ایثارگرانی که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین لبیک گفتند و در این راه از جان و مال خویش گذشتند و به دیدار معشوق شتافتند. سخنی با امت حزب الله قبل از هر چیز به شما امت حزب الله توصیه می کنم که دعا برای امام را در هیچ حالی فراموش نکنید و همچنین در مراسم دعاهای توسل و دعاهای کمیل و نماز جمعه یا جهاد هفته فعالانه شرکت نمایید. از تمامی دوستان و آشنایان تقاضا می کنم که من گنهکار را عفو نمایند و باز از عزیزانی که در مهدیه بنده را می شناختند تقاضای عفو و بخشش دارم. اکنون که در میان شما نیستم می گویم برادرم خواهرم مسئولیتی بس سنگین بر دوش دارید. برادران عزیزم شما باید الگو و ادامه دهنده راه شهیدان باشید کاری نکنید که مفسدین از شما نقطه ضعفی بگیرند با همه به نرمی و ملایمت رفتار کنید و همه جا توصیه می کنم اخلاق اسلامی را کاملا رعایت کنید و اسلحه من را که از دستم می افتد بردارید قبل از اینکه دشمنان آن را بردارند و ادامه دهنده راه شهیدان باشید.خواهران عزیزم در همه حال حجاب اسلامی و همچنین اخلاق اسلامی را کاملا رعایت کنید در غیر این صورت خون تمامی شهیدان را پایمال کرده اید ضمنا این نصیحت فاطمه زهرا(ع) را گوش کنید که می فرمایند بهترین زینت برای زن حفظ حجاب اوست.سخنی با پدر و مادر عزیزم قبل از هر چیز پدر و مادر عزیزم گرچه در این چند سال عمرم فرزند شایسته ای نبودم با وجود این از شما طلب عفو و بخشش می نمایم و تو ای مادرم راضی ندارم که بعد از شهادتم قطره اشکی برایم بریزی اگر خواستی گریه کنی برای علی اکبر امام حسین(ع) گریه کن و به همه بگو پسرم را به حجله دامادی فرستاده ام و همچنین همسایگان و خویشان را دعوت کن و شربت و شیرینی بده و همچنین شبهای جمعه بیا بر مزارم کمی با هم درددل کنیم. مادر خواهرم را زینب وار تربیت کن برای من عاصی دعا کنید که خداوند از سر جرائم و تقصیراتم بگذرد. در پایان دعا برای امام را فراموش نکنید.خدایا خدایا تو را به جان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی(عج) حتی کنار مهدی(عج) خمینی را نگهدار. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 62/4/29
يكم آبان 1342، در شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. پدرش حسن، كارمند اداره برق بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا سال چهارم متوسطه تحصيل نمود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1375، در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد. برادرش مجيد نيز به شهادت رسيده است. کودکی را در آغوش گرم مادری فداکار سپری نمود و به دبستان رفت او بسیار باهوش و با استعداد بود و توانست دیپلم خود را دریافت نماید. در دوران انقلاب فعالیتهای زیادی داشت با اتحادیه انجمنهای اسلامی در رابطه بود و مسئولیت یکی از مساجد در خیابان مهدیه را نیز عهده دار بود و در آنجا فعالیت می کرد. در مدرسه هم عضو انجمن اسلامی مدرسه بود در تمام راهپیمائیها و تشییع جنازه ها شرکت داشت همیشه به پدرش می گفت منظور امام از این که فرمودند یاران من در گهواره اند من هستم مدت سه ماه به جبهه رفت و سرانجام به شهادت رسیدند.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه