مهدی علی اکبری

برادر مهدی علی اکبری شریف آباد 64/3/21

بسم الله الرحمان الرحیم

با   سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و نایب بر حقش رزمندگان کفر ستیز اسلام انقدر به جبهه می رویم و می جنگیم تا شهید شویم

ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمی رید که امام حسین در میدان نبرد شهید شد ای جوانان مبادا در غفلت بمی رید که علی در محراب شهادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمی رید که علی اکبر امام حسین در راه خدا و با هدف شهید شدند ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلو گیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمو ده همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید

وحتی جسدام را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم برادران استغفار ودعا را هرگز از یاد نمی برند که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه خودرا برادر تحمل رنجها و محبتها و ناکامیها وناروائیهااماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان ونجات می بخشد و عاقبت شما را به خیر می گرداند و دشمنان شما را به انداع عذابها و شکستها دچار می گرداند و در ضمن  وصیت من این است 1 مرا در گلزار شهدای شریف اباد بخوابانید (بسپارید)2باغهایم را که 1عدد از انها ماشین یا موتور بخرید وبه نام من به جبهه های حق علیه باطل بفرستی اگر پولی که در بانک دارم وقف به مهدیه شریف اباد 3باغ حسین سهمیه خودم به مسجد پایین 4یک باغ به نام باغ رودخانه وقف به ناحیه شریف اباد 5 ومحمدعلی علی اکبری را به هیچ عنوان به نام پدرش به حساب نیاورید نه حج نه سوریه ونه در کارهای دیگر از بابت من نبرید و من راضی ندارم فقط همین تذکر که او را از بنیاد شهید خواستم که گفتم ونه پسرش را 6 و از مادرم و خواهران خواهش می کنم که به هیچ عنوان مشکی و گریه نکنند و نپو شند و لباس سبز بپوشند و حجاب اسلامی هرگز از یاد نبرند وا ین وصیتنامه راعلی اکبر شریف ابادی برای همه مردم بخوانند و حال یک شعر می نویسم به مادر واز برادرم می خواهم ادامه دهند راه من وشهدای صدر اسلام خصوصاً شهدای خونین شهر