يدالله زماني باب گوهري

نــام :
يدالله
نـام خـانوادگـی :
زماني باب گوهري
نـام پـدر :
محمد
تـاریخ تـولـد :
1342
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
شهیدان زنده اند الله اکبر / به خون آغشته اند الله اکبر
انا لله و انا الیه راجعون  بازگشت همه بسوی خداست.
بنام خداوند قادر متعال وصیت نامه خود را شروع می کنم همانگونهکه از ایه شریفه معلوم است […] و همه را می میراند و انسانها بسوی او بازگشت می کنند .
اما بعد از سلام و درود بیکران محضر مقدس دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت امام زمان(عج) و نائب برحقش امام امت خمینی کبیر ابراهیم زمان یاور و دلسوز مستضعفان جهان و با سلام و درود به روان پاک شهیدان بخصوص شهدای جنگ تحمیلی و با سلام و درود خدمت شما که در حال گوش کردن وصیت نامه شهید هستید و با سلام و درودی که از اعماق دلم سرچشمه می گیرد و بر زبانم جاری می شود خدمت پدر و مادر و همسر و برادرانم و خواهرم.
اما ای پدر و مادر عزیزم بدانید که جوانتان در راه خدا جان اقابل خود را ایثار کرد و بدانید که با این کار شهیدان کربلا بخصوص سرور آزادگان جهان اباعبدالله الحسین علیه اسلام را یاری کریدی و خوشحال باشید که چنین فرزندی را بزرگ کردید و آنهم بدین افتخار بزرگ یعنی شهادت رسید. به‌به چه افتخاری بالاتر از این که با نثار خون خود بار دیگر قرآن و اسلام را سرافراز کرده و پشت جنایتکاران را شکسته و روح خود را با شهدای کربلای حسین(ع) محشور گردانده است. اما ای پدر و مادر اگر من شهید شدم راضی نیستم که برای من سوگواری کنید. ای مادر خدای ناکرده خودت را پیش فاطمه زهرا(س) بی اجر نکنی و تو ای همسرم تو هم باید مثل حضرت زهرا و زینب کبری سلام الله علیها در برابر سختی ها و مشکلات استوار باشید و مانند آنها صابر باشید. خوب می دانی که حضرت زینب یک شهید نداشت بلکه هفتاد و دوتن شهید پاره پاره پیکر در روز عاشورا و در یک صحنه نبرد داشت. برادرانی بی سر داشت. فرزند برادرش بی پدر بود با اینهمه و از همه مهمتر خودش نیز با 74 زن و بچه به اسارت برده شد و صبر کرد آیا برای او مشکل نبود آری مشکل بود ولی مسئله اصلی قرآن و اسلام بود که می بایست زنده بماند امام حسین(ع) جان خود و یاران خود را برای زنده ماندن اسلام فدا کرد و با لب تشنه به لقاالله پیوست و شما هر کدام در زندگی کوتاه مدت من هر گونه بدی از من دیده اید مرا عفو نمایید. امیدوارم تمام مسائل ناشایست را که از من سر زده ببخشید و بنده را عفو نمایید . اما شما ای پدر گرامی به خود باید ببالی که چنین فرزندی را پرورش داده ای و او را برای نجات اسلام و دین خدا به سوی نبرد با کفار فرستادید. برای شهیدت ناله […] ابوالفضل ها هیچ هستم جسم و جان که ارزشی ندارد که ما آن را در برابر اسلام قدا نمائیم. […] که نباید خود را بی اجر نمایی و صابر باشی که فاطمه زهرا(س) بر تو درود فرستد و تو را استعانت نماید. این جهان جهانی فانی است آخر همه باید بروند یکی در اثر تصادف و دیگری در بستر بر اثر بیماری و دیگری شهادت. خلاصه هر کسی به هر نحوی که خدا بخواهد باید از دنیا برود و این جهان فانی را پشت سر بگذارد و خوشا بحال کسی که شهادت را قبول می کند و جان خود را در راه حق تسلیم می کند و روز قیامت نامه اعمالش را در دست راستش ی بیند انشاالله نصیب ما هم بشود ولی از خواهر و برادرانم می خواهم که شما هم صبر نمایید تنها من نیستم بلکه هزاران افراد دیگر هم ماند شما وجود دارند شما هم صبر نمایید و از شما می خواهم امام امت خمینی کبیر را تنها نگذارید و ای مردم که این وصیت ها را گوش می دهید اسلام با خون آبیاری می شود و با خون این جوانان بارور می شود بدانید اگر برای نجات اسلام حرکت نکنید از اصحاب شمال هستید و ای پدر و مادر افرادی که جلوی فرزندان خود را برای رفتن به جبهه می گیرید خود را در جهنم می اندازید بلکه من و با شهیدان بهتر از من جان دادیم ولی انها بنشینند و یک لحظه به فکر قیامت اندیشه کنید در این موقعیت از زمان چه وظایفی بر گردن همه ما افتاده است خلاصه ای خواهران زینب وار بودن شما صابر بودن و رعایت کردن حجاب اسلامی امت و پیروی کردن از ولایت فقیه و تشویق کردن برادران خود برای جبهه ها وظیفه شماست تا زمینه را برای ظهور آقا امام زمان(عج) آماده کنید. و امام زمان را از خود راضی نمودن است اگر خدای نخواسته کسی از من دلخوری داشته است امیدوارم مرا ببخشد من زیا مزاحم همه شما نمی شوم امیدوارم مرا مورد عفو خود قرار دهید.
هر کسی دو رکعت نماز وحشت شب اول قبر برای من بخواند امیدوارم در قیامت جبران کنم.
از همین جا با همه شما خداحافظی می کنم. خدانگهدار
خداوند قادر متعال همه ما را مورد عفو خود قرا دهد خدایا همه شیعیان را از از آتش دوزخ […].
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار. تاریخ 65/12/8. نوشته شد یاالله. یاالله. یا الله

بیوگرافی

چهارم‌ خرداد 1342، در روستای خونك سربنان از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد. پدرش محمد، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند. سال 1364، ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. كارمند شركت ذغالسنگ بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. پنجم ‌ارديبهشت ‌1366، در بانه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است. برادرش مجيد نيز به شهادت رسيده است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1366/02/05
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
بانه
عـملیـات :
كربلاي10
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *