چراغ علي زيدآبادي

بسم رب الشهدا و الصدیقین
ان الحیاه عقیده الجهاد (زندگی عقیده و جنگ است)
انا لله و انا الیه راجعون (ما از خداییم و بازگشت ما بسوی اوست)
سلام و درود بر امام زمان(عج) که فرمادندهی کل سپاه اسلام را بر عهده دارد و نائب برحقش خمینی روح خدا و فرمانده کل قوا که شرق و غرب به دست و پا انداخته و شهیدان گلگون کفنی که درخت اسلام را آبیاری و درس شهادت و شهامت را برای ما به ارمغان آورده اند و رزمندگان ایثارگری که جان بر کف آماده هر نوع دستوری از طرف امامشان برای عملیات لحظه شماری می کند تا صدام و صدامیان را به زباله دان تاریخ بفرستد و امت شهیدپروری که حتی اندک زمانی حاضر نشده اند پشت جبهه را خالی بگذارند و به پدر و مادرم که مرا رنج و مشقت های زیادی بزرگ کرده اند و نمی توانم چگونه با آن کم لطفی هایم نسبت به آنان قدردانی کنم آیا مرا عفو می کنید یا خیر؟
انسان در طول زندگی خود هر لحظه در برابر آزمایش از طرف پروردگارش قرار دارد و ارزش هر کس بستگی به آن دارد که چگونه از این امتحانها سرافراز بیرون آید. انسان برای ماندن و زندگی کردن دائمی در دنیا آفریده نشده است. انسان باید از فراز و نشیب ها عبور کند و سرانجام خدا را ملاقات نماید. آری زمانی که اسلام مورد تجاوز و هجوم جهانخواران و ایادی آنها قرار گرفته است باید شهادت و مرگ سرخ را برگزید تا برای همیشه از مرگ سیاه رهایی یافت تازه ما با ریختن خون خود در راه خدا فقط توانسته ایم امانت را به صاحبش برگردانیم من در طول زندگیم کاری برای اسلام نکرده ام شاید با خواست خدا ریخته شدن خونم موجب آمرزش گناهان و پیشرفت اسلام شود. مردم بدانند که من با کمال میل این راه را پذیرفته ام و از این انتخاب نیز افتخار می کنم زیرا که این راه، راه علی(ع) راه حسین(ع) و راه اماممان خمینی بت شکن می باشد زیرا که این راه، راه رستگاری است. راه صراط مستقیم می باشد. راه خشنودی است و راه پیوستن با یاران حضرت مهدی(عج) می باشد. به آنانکه به روحانیون واقعی و خدمتگزاران مردم تهمت و افترا می بندند می گویم که شما نمی توانید نور خدا را با ابزار شیطانی خود بشکنید. من به برادرانم صبر در راه خدا و به خواهرانم افکار دینی و حجاب قلب و نیت و حجاب از دید نامحرم وصیت می کنم آنهایی که ایمان ندارند و به رزمندگان تهمت می زنند می گویند اینها برای اشیای قیمتی و غنیمتی عراق می روند. خیر اینطور نیست برای آنها باید بگویم که شما کور خوانده اید و در مقابل دین خدا مسئولیت دارید و باید جوابگوی آنها باشید یکی دیگر از دوستان و اقوام خودم می خواهم که از خدا برایم طلب مغفرت کنند و مرا عفو کنند و آن جوانانی که از زیر مرگ می گریزند و نه خود را به ادارات دولتی و شرکتهای خصوصی جا می زنند به آنها هم بگویم روزی مرگ به سراغ شما خواهد آمد و شما را از یاران شیاطین به حساب آورد.
مادرم تو برای من زیاد بیدار خوابی کشیده ای تا مرا به خدا سپردی. از تو متشکرم من چطور از تو عذرخواهی کنم مرا ببخش زیرا من گناهکارم و تو هم هیچوقت خدا را از یاد مبر. مادر گرچه جدائیها مشکل است اما شهادت بهتر است. جان نثاریت برایم بهتر است. یاری رهبرم برایم بهتر است. گریه نکنی ای مادر عزیز که هر قطره اشک تو تیری است بر جگرم. سرت را بلند کن و با صدای بلند بگو ما پیروزیم و ما به مادرانی همچون شماها وعده خواهیم داد که شمائید در بهشت موعود چون هدیه کرده اید و فرزندانتان را در راه خدا. پس گریه نکن. خوشحال و امیدوار باش. پدرم همانطور که صبور و خونسرد در مقابل سختیها بوده اید بعد از سلام از تو می خواهم که دست از خدا و امام عزیزمان بر نداری که خدا با صابرین است و من در طول زندگیم به شما برای انجام کارهای خانه ممکن است کوتاهی کرده باشم خدایا من از تو می خواهم که پدر و مادرم را راضی کنی.
خدایا من دیگر طاقت دوری تو را ندارم. خدایا قلبم را از عشق خودت لبریز کن تا جسمم را توانایی تحمل آن نباشد و روحم به سوی تو به پرواز درآید آمین یا رب العالمین
به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی و باز شدن راه قدس.
از پدر و مادرم و خواهرم و برادرانم و از شما امت شهیدپرور خداحافظی می کنم و شما را به تقوی و عبادت برای خدا سفارش می کنم. و در پایان پدر و مادر از خدا شفای عاجل شما را خواهانم. سرباز ناقابل امام زمان چراغعلی زید آبادی.

يكم فروردين 1339، در روستاي چهارطاق از توابع شهرستان ‌سيرجان زاده شد. پدرش عباس، كارگر بود و مادرش ربابه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته‌ حسابداري درس‌ خواند و ديپلم گرفت. كارگر بود، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست ‌و دوم‌ فروردين 1362، در شرهاني توسط نيروهاي عراقي بر اثر جراحات جنگي به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص‌ سال 1378، در گلزار شهداي زيدآباد تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.