کرامت تیرگری باغ گلی

نــام :
کرامت
نـام خـانوادگـی :
تیرگری باغ گلی
نـام پـدر :
عباس
تـاریخ تـولـد :
1344
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

به نام خدا
به برادران عز یز مخصوصا ” عنا یت تو صیه می کنم اگر چه خود مان چها ر برادر بو د یم و لی با ر فتن من شما سه تا می شو ید نارا حت نبا شید هر مو قع که یاد من کر د ید خدا وند را شکر کنید دو ست دارم که تنها شخصیتهایی خدا جو و خدا طلب در این ده کو چکمان باشید از اینکه شب آمد ید با پسرا ن خاله ام در پاد گان و من قو ل دادم که بیا یم و لی نیا مد م از شما تقا ضای بخشش و مغفر ت دار م چون به قو ل خود و فا نکرد م خود ت میدا نید و قت اعزا م ر سیده بو د تا میتوا نید با پدر و مادرمان همکاری کنید و آنها را در نبو دن من دلداری د هید مبادا فدای نا کرده زد فر مان آنها کنید به خواهران از کو چک تا بزر گ آنچه به برادرا ن گفتم شا مل شما نیز می شو د فقط از شما تقا ضا دار م در شهادت من گر یه نکنید و ما نند ز ینب بو ر با شید و در تمام کار ها و اعمال خود ازاو سرمشق بگیر ید به تمام اقو ام خصو صا “پدر بزر گ تو صیه می کنم که از نارا حتی نیست به من بپر هیز ید از دا ئی ها پو زش می طلبم که از میان شما میر و م و شما را تنها می گذارم این راهی است که همگی مسلما نا ن انتخاب می کنند .به دایی عز یز و مهر با نم حسین نخعی زاده دایی جان من از ان کمتر م که به تو بگو یم دایی زیرا ز حما تی که تو برای من متحمل شدی حتی از هر چه که بگو یم بیشتر است دایی جا ن اگر خواهر زاده ات از میان شما بار سفر بشپست هیچ نارا حتی به خود راه ند هید و خودت میدا نید چرا ما می ر و یم علت چیت پدر و مادر م را دلداری د هید اگربدا نند تو نارا حت هستی بیش از پیش نارا حت میشو ند میدا نم که تو در با سوارد کرد ن من فعالیت بیش از حدی را متحمل شدی از جوا نان و اقوا م خواهانم جای کو چک مرا در جبهه خالی نگذا رند میتوا نند به جبهه بیا یند که این فر یضه الهی است خدا وند به شما تو فیق عنا یت فر ما ید که هر قد می که بر می دارید برای ر سید ن به بهشت و هر کلا می که یاد می گیر ید از قر آن کر یم با شد از شما همگی التماس دعا دا رم به دو ستان اگر من در مدت بو دت با همد یگر از من بدی شنیده ام مرا ببخشید و آن از ر وی نادا نی من بو ده است به خو بی خودتان عفو فر ما ئید به همگی اقوا م م در جهت طلب آمرزش از خدا وند متعال برای کلیه مسلما نان جهان سخنم راقطع می کنم اگر شهید شد م چنا نچه امکا نات بو د جسد مرا به محل بر ده و در هر جایی که پدر و مادر م د ستور دادند د فن کنید و چنا نچه امکا نات نبو د و باز به د ستور پدر و مادرم یا در دهبکری یا دره گدار مسکو ن کنار قبر دایی عز یز و فرا مرز نخعی زاده د فن نما ئید آخر ین سخنم ای انسا نهای تا میتوا نید از خمینی فر ما نبری و اطاعت کنید که این معجزه ای است از جانب خدا وند بر ملت ایرا ن و خدا و ند ملت ایرا ن را در معر ض آز ما یش قرار داده که یا شکر گزار ند یا خیر .اطا عت از این پیشو ایان د ین و فقیه ها هما نا اطاعت از پیا مبر و اطاعت از پیا مبر هما نا اطاعت از خدا وند می با شد که بر مبنای آیه شر یفه (یا ایها الذ ین آمنو اطیعو الله و اطیعو الر سو ل و او لی الامر منکم )پیا مم برای ملت قهر مان ایرا ن این است قکر نکنید که ما سلا ح به اندا زه کافی ندا رد تا در مقا بل جنا یتهای شر ق و غر ب ایستاد گی کنند بلکه شما سلا حی را دارید که هیچ ملت ندارد و این سلا ح قوی تر ین و بر نده تر ین سلا حهاست و آن سلا ح ایمان است به منافقین و گر و ههای شو ر شگر و اغتشا گر می گو یم هر ر وزی که بر شما می گذرد به خدا نابودی شما نزد یک تر می گردد و از پیشر فت شما به کلی کا سته میشو د بیا ئید به اغو ش اسلا م باز گر

بیوگرافی

ششم خرداد 1344 ، در روستاي ديمندي از توابع شهرستان بم به دنيا آمد. پدرش عباس، كشاورزی می کرد و مادرش سکینه نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته تجربي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362 ، در مهران توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي شهرستان جيرفت واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/05/08
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
والفجر3
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *