شهید کوروش فیروزی در فروردین ماه سال 1348،در روستای گتک از توابع بخش رابر شهرستان بافت استان کرمان در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.مقاطع ابتدایی و راهنمایی و بخشی از مقطع دبیرستان را در مدارس روستا و بخش رابر با کسب نمرات عالی سپری کرد.
مانوس بودن با نوای دلنشین قرآن کریم توسط پدرش که همواره به قرائت،تعلیم و تفسیر قرآن در روستا می پرداخت از طرف دیگر،از او انسانی استوار با روحیه بسیار لطیف و حس همنوع دوستی بالا و…ساخته بود.از همان ابتدا علاقه زیادی به تلاوت قرآن داشت به گونه ای که بارها رتبه های برتر مدارس شهرستان رابر را به خود اختصاص داده بود.
در سال 1364 به سبب وابستگی و علاقه اش به برادر بزرگش ایرج که فردی وارسته و فرهیخته بود و در رشته زیست شناسی دانشگاه شیراز تحصیل می نمود برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان به شیراز رفت،اما این مجاورت دیری نپایید و ایرج به جبهه های حق علیه باطل شتافت، و او ناگزیر به ادمه تحصیل در دبیرستان دانشمند تهران و در محضر برادر بزرگش (صمدا…) شد.
در بهمن ماه سال 1365 بو که ایرج در عملیات کربلای 5،در منطقه شلمچه به فیض عظیم شهادت نایل آمد.سنگینی فراق استاد و برادر بزرگش چنان آتشی در نهادش نهاد که ناگزیر همجواری در کنار تربت او را به اقامت در تهران ترجیح داد،پس از اخذ مدرک دیپلم، به صورت افتخاری مشغول همکاری با کمیته انقلاب اسلامی شد و همچنین برای امرار معاش،در نوبت عصر به کار در داروخانه مشغول گشت.در سال 1369 علیرغم پذیرش در رشته های مختلف از جمله مهندس کشاورزی،شیمی،تربیت معلم و….جهت ادامه تحصیل در رشته علوم آزمایشگاهی وارد دانشگاه علوم پزشکی زاهدان شد.داشتن هوش و ذکاوت،مطالعه و سخت کوشی و کسب نمرات بسیار عالی در کنار پرداختن به جنبه های معنوی،از او انسانی دوست داشتنی و بلند همت ساخته بود.
عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه،تاسیس کانون قرآن و عترت دانشگاه در سال 1370 و همچنین تاسیس هیات محبان حضرت فاطمه زهرا(س)،با مشارکت تعداد معدودی از دانشجویان متعهد با امکانات مختصر ،از اولین حرکت های فرهنگی شهید فیروزی بود.
همت بلند،تلاش خستگی ناپذیر،خلاقیت و نوآوری او،در کنار پرورش روح ،باعث شد کانون قرآن و عترت دانشگاه در مدت کمتر از یک دهه به یکی از بزرگترین مراکز قرآنی دانشگاههای کشور تبدیل شود و با تاسیس بیش از 30 دفتر دارالقرآن الکریم در سطح واحد های مختلف اداری،آموزشی ،بهداشتی و درمانی دانشگاه در اقصی نقاط استان،جای جای این مرز و بوم معطر به عطر روح افزای کلام وحی گردد و هزاران نفر از سفره پر فضیلت قرآن بهره گیرند.
ثمره ازدواج شهید فیروزی در سال 1378 با همسرش که ایشان نیز از چهره های فعال قرآنی و خواهر شهید می باشد ،دو فرزند به نام های محمد و ضحی است.این همسر فداکار به قول خود شهید،نقش بسیار زیادی در موفقیت های او داشته است.
در کنار این فعالیت ها ،موفقیت چشمگیر او در عرصه مدیریت حراست و روابط عمومی اداره کل منطقه ای آموزشی انتقال خون جنوب شرق کشور و نیز تحصیل در رشته حقوق،باعث شد که به درخواست مدیر عامل سازمان انتقال خون ایران جهت تصدی مدیریت اداره کل حراست و ادره کل حقوقی سازمان به تهران عزیمت کند.توانمندی و موفقیت شایان توجهش در این عرصه ها از او مدیری لایق و دلسوز ساخته بود.اما علیرغم وضعیت مطلوب مدیریتی و برخورداری از امکانات زندگی در تهران ،هیچ از علاقه اش به فعالیت های قرآنی کم نشد،به گونه ای که حتی در مدت 3 سال اقامت در تهران،به کرات رنج سفر به زاهدان را متحمل می شود و به امور قرآنی و خصوصا مشاوره های عقیدتی،اخلاقی،روانشناسی،فکری و …می پرداخت.
سرانجام شوق وصف ناپذیرش به این امور آنهم در شرایط خاص استان محروم و دور افتاده سیستان و بلوچستان و نیاز شدید دانشگاه به استفاده از خدمات مدیریتی او،باعث شد مجددا به زاهدان برگردد و این بار در سمت مدیریت فرهنگی دانشگاه،مشغول فعالیت شود،درخواست های متعدد ارگانها و ادارات مختلف جهت همکاری ایشان در استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان و همچنین وزارت بهداشت و..مؤید توانمندیهای منحصر به فرد او بود.تاسیس مرکز فعالیت های قرآنی وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی با همکاری دکتر قربانی و …از دیگر افتخارات اوست.
و سرانجام پس از 18 سال جهاد فرهنگی،تلاش صادقانه و خدمت خالصانه به ساحت قرآن و ائمه معصومین (ع) و علی الخصوص بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) ،آنگاه که روح بلند او نتوانست فراق حضرت دوست را تحمل کند،در آخرین فعالیت فرهنگی خود ،به مناسبت ایام فاطمیه(س)،سفره ای بیاراست با عنوان “پله پله تا ملاقات خدا” پس از 5 شب مراسم،در غروب غمبار شهادت مادر سادات،در آخرین سماع عارفانه خویش به همراه مرشد و مراد خود (حاج آقای مکارم) و همچنین طلبه شهید مهدی قدیری،با حضور در گلزار شهدای زاهدان ،سر بر آستان شهدا سایید و لحظاتی بعد در بزم خویش در کنار سایر ملکوتیان در مسجد علی ابن ابیطالب(ع) گسترانید و در لحظه ای که زمین و آسمان بهم پیوند خورده بودند،در محراب عبادت و در حال نماز مغرب و استماع سوره مبارکه توحید ،دعوت حق را لبیک گفت و از تنگنای عالم خاک به اوج عالم پاک به پرواز در آمد و با شهادت خود به مقام شهود الهی رسید…
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه