یعقوب پورچنگیز

بسم رب الشهداءوالصديقين
(والذين جا هد وا فينا لند ينهم سبلنا )
از در ياي خو ن شنا كنيد تابه سا حل حقيقت بر سيد (علي (ع))
ملتي كه شهادت دارد اسارت ندارد(امام خميني )
سلا م و د رو د به ر هبر كبير انقلاب و بنيا نگذا ر جمهو ري اسلا مي ايرا ن امام امت خميني كبير .
پدر و مادرعز يز م سلام : در اين لحظه اززماني كه جهانخوران بين المللي در صدد هستند كه انقلاب اسلا مي ما را كه با خو ن هزا را ن شهيد و معلو ل بد ست آمد ه است در هر زما ن و با هر طر يق به نابو دي بكشا ند و ظيفه خود دانستم كه با يد از انقلاب اسلا مي ايرا ن به اندازه توا نايي كم خود كمك كنم و قطر ه كو چكي از در ياي بيكرا ن و پر خر و ش انقلاب اسلا مي با شم و به نداي امام حسين كه فر مود (هل من نا صر ينصر ني )و به نداي فر زند خو ر شيد ش امام امت خميني كبير لبيك بگو يم . اي مادرم حلالم كن زيرا تو زحمت بسيار بر من كشيد ي و لي من نتوا نستم جبران زحمات تو رابكنم و انجام و ظيفه نمايم مادر جان مي دانم از اينكه تورا گزار ده و به جبهه آمده ام نارا حتي اما چه مي شو د كر د از نمو نه و مادر ها بسيار است در مو قعي كه اسلا م از جوا نان ياري مي طلبد آيا مي توان در كنج خانه نشست و تما مش كر د من نشستن را بر خود ننگ مي دا نستم اما شهادت را در راه خدا افتخار پس من افتخار را پذ ير فتم و ننگ را ر ها كر د م حالا اگر پدر و مادر م در اين راه خدا وند تبا ر ك و تعالي شهادت نصيبم گر داند مبا دا بر مر گ من گر يه و زاري كني تو هم بر مر گ من افتخاركن چو ن فرزندي  بزرگ کرده ايد و او را در راه خدا داده اي تا د ين خدا را ياري كني و بايد استقا مت كني و با اين عمل خودتان مشت محكمي بر دهان د شمنان بكو بيد مبادا د شمنان را با گر يه خو د شاد كني شما با يد با خو شحالي خود از اينكه فر زند خود را در راه خدا و اسلا م رابيشتر از فر زند خود د و ست داري و ازشما مي خواهم امام امت را كه خواستار اسلا مي اصيل مي با شد به هر طر يق و تا آخرين قطر ه خون ياري كنيد .
اي پدر ارجمندم مرا حلال كن و با استقا مت صبر و شكيبا يي از انقلاب اسلا مي د فاع كن .مبا دا ر و حيه خود را ببازي و گر يه كني چو ن گر يه تو و ماد رم با عث نارا حتي من است و تو اي برا د رم و خواهر م با در س خوا ندنت و با زبا نت وبا قلمت از اسلا م عز يز و امام عز يز د فاع كن و تا توان دار يد با ضد انقلاب بجنگيد و از خود د ور ساز يد و ما شجا عت در مقا بل د شمن ايستاد گي كنيد مبا دا در مقا بل د شمنان اسلا م سستي نشا ن د هيد مبا دا در مرگ برادر تان هيچگو نه نارا حي از خود نشا ن د هيد بلكه افتخار كنيد برادري دا شتيدو در راه اسلا م داده ايد چو ن جان برادر تان در مقا بل اسلا م بي ارزش مي با شد (انا لله و انا اليه را جعو ن )همه از خدا ئيم و به سوي او باز مي گر د يم . و اي مر د م عزيز قدر و ارزش يكد يگر را بدا نيد و از غيبت و حسد و كبر و در و غ و حب د نيا پر هيز كنيد و پشتيبا ن ر و حانيت و مخصو صا ” امام امت خميني كبير باشيد اسلا م را تنها نگذار يد و اين را هم به شما بگو يم كه شهيد عزا دار نمي خواهد بلكه شهيد پير و مي خواهد . و السلام يعقو ب پو ر چنگيز

يكم تير 1338، در روستاي بزنجان از توابع شهرستان بافت به‌ دنيا آمد. پدرش علي، كارگر بود و مادرش‌ سكينه نام ‌داشت. تا سال چهارم متوسطه در رشته انسانی درس‌خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دوم خرداد 1361، در كوشك بر اثر انفجار نارنجك به شهادت ‌رسيد. مزار وي درگلزار شهداي زادگاهش واقع‌است.