یونس زنگی آبادی

نــام :
یونس
نـام خـانوادگـی :
زنگی آبادی
نـام پـدر :
حسین
تـاریخ تـولـد :
1340
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ

در حقیقت خدا دوست دارد کسانی را که در راه او صف در صف جهاد می کنند چنانکه گویی بنایی ریخته شده از سُربند.

بالاترین مرگها شهادت است. امیرالمومنین علی(ع)

وصیت نامه سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی فرمانده تیپ امام حسین(ع) لشکر 41 ثارالله

با سلام بر امام زمان(عج)، رهبر انقلاب، رزمندگان، شهدا و شما ملت شهیدپرور

هر بار که عملیاتی می شود چندین نفر از یاران امام از جمع رزمندگان به سوی معشوق رهسپار می شوند و دعایشان که اول پیروزی بر دشمن و بعد شهادت است مستجاب می شود. دعای ما نیز همین است و حال نمیدانم که در این عملیاتهای آخرین آیا خداوند رحمان دعای این عبد ذلیل مستجاب می کند یا نه. بله این راهی است رفتنی و همگی باید از این گذرگاه و این کاروان که دنیاست عبور کنند با توشه هایی که خودشان برداشته اند و کشتی که روی این مزرعه انجام داده اند باید رفت و هیچ تردیدی در آن نیست حالا که باید برویم چه بهتر از اینکه در راهی خوب قدم بگذاریم و در آن برویم ما که در این راه قدم گذاشته ایم امیدوارم که خداوند ما را ثابت قدم بدارد و به به برکت خون شهدا ما را نیز ببخشد. من از خدا می خواهم که مرگ مرا شهادت در راهش قرار داده و از من قبول بفرماید و ما را در جوار رحمتش با شهدای مخلص همراه بفرماید این مسیر مورد تایید انبیا و اولیا خدا بوده و امیدوارم که بتوانم خودم را در این مسیر حفظ کنم و نلغزم و از خدا می خواهم مرا ثابت قدم بمیراند. مسئله ای که هست اینست که این بدن برای روح انسان قفس است و روح ملکوتی انسان در آن زندانیست و این بدن است و دست ماست که چگونه آنرا بکار ببریم آیا او را در راه صاحبش تعلیم دهیم و یا دشمنش که هوای نفس و شیطان است و بعد از تعلیم با مرگ است که قفل این قفس شکسته شده و روح انسان پرواز می کند به سوی رب و حال مانده است برداشت بذری که در این دنیا کاشته ایم. خوب کاشته ایم که موقع برداشت خوب برداشت کنیم. و یا بد کاشته ایم که مطابقش برداشت کنیم.

می خواستم سخنی هم با ملت داشته باشم اما می بینم که فهم ملت بالاتر از سخنان من است و بالاتر از صحبتهایی که من می کنم ولی بخاطر یادآوری چند کلمه ای می گویم:

همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیتنامه های خود ذکر کرده اند و همانگونه که شما به آن عمل می کنید این است که مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدای ما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده اید از این به بعد نیز پا در رکاب باشید.

عرضی هم با خانواده دارم و آن این است که خوشحال باشید توانستید هدیه ای یا بهتر است بگویم امانتی که خدا بدست شما داده به نحو احسن تربیت کرده و به راه خدا رهسپار کنید و امانت او را پس دهید اگر می خواهید فغان و زاری کنید در فقدان من، من حرفی ندارم اما شما کمی فکر کنید ایا خون ما از خون امام حسین(ع) حضرت علی اکبر(ع) 72 تن از یاران حسین(ع) رنگین تر است؟ از آنها بگذریم چون به پای آنها نمی رسیم، آیا خون ما از شهدای عملیاتهای قبل رنگین تر است؟ چگونه آنان در راه حق فدا شدند ما هم مثل آنها و از آنها کمتر، از این که بگذریم آیا شما از زینب(س) بالاترید؟ آیا از مادران و پدران دیگر شهدای ما بالاترید؟چطور آنها در فقدان عزیزانشان صبر می کنند و شکوه و شکایت را برای آخرت می گذراند؟ در آنجا به شکایت قوم ظالم برخیزند شما نیز دل خود را پهلوی دل انها بگذارید و خود را مانند آنها کنید که اجر و ثوابش بیشتر از ناله و گریه و زاری کردن است. از شما می خواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارم که مرا ببخشید. دیگر عرضی که قابل گفتن باشد ندارم فقط از شما می خواهم که ولایت فقیه را تنه نگذارید.

 از خدا می خواهم که امام امت را تا ظهور حضرت حجت(عج) حفظ کند. رزمندگان اسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را در سراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. آمین یا رب العالمین.

در قاموس شهادت واژه ای بنام وحشت نیست.

از همگی می خواهم که اگر بدی از ما دیدید عفو نمایید. .

خدایا خدایا ت را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. والسلام برادر حقیر شما یونس زنگی ابادی.

بیوگرافی

يكم فروردين 1340، در شهر‌ زنگي‌آباد از توابع شهرستان كرمان متولد شد. پدرش حسين و مادرش قمر نام‌ داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته رياضي درس‌ خواند و ديپلم گرفت. سال 1361، ازدواج ‌كرد و صاحب ‌يك ‌پسر و  يك‌ دختر شد. پاسدار بود، به‌‌عنوان فرمانده تيپ امام‌حسين لشكر41 ثارالله به جبهه اعزام شد. نوزدهم دي 1365، با سمت فرمانده تيپ امام حسين از لشكر 41 ثارالله در شلمچه بر اثر قطع سر و دست به ‌‌شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است. او را حاجي نيز مي‌ناميدند.

پدر حاج یونس، ملاحسین مردی مومن و عاشق اهل بیت (ع) بود . وقتی در سن 75 سالکی از دنیا رفت یونس دوازده سال بیشتر نداشت ،پس از آن  مادرش به سختی و مشقت برای تامین معاش خانواده همت گمارد از این پس یونس نوجوان برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن به کار روی آورد، با شروع زمزمه های انقلاب در حالیکه دانش آموز دبیرستان بود در تظاهرات و حرکتهای انقلابی نقش جدی داشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان رفت و در سال 1360 لباس سبز پاسداری را رسما” به تن کرد. تدبیر و شجاعت وجسارت او در عملیاتهای مختلف باعث شد تا وی را فرماندهی بنامیم که تمام زندگی اش درجبهه های جنگ خلاصه میشد خاک شلمچه و عملیات کربلای 5 با شکوه ترین  فراز زندگی سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی بود . حماسه شورانگیز حاج یونس دراین عملیات نام زیبای او را برای همیشه در کنار مردان بزرک این سرزمین جاودانه کرد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/19
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
زنگی آباد
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *