محمدجواد رشید فرخی

بسم الله الرحمن الرحيم سلام

سلام و درود خداوند بر تو اى همسر خوب و مهربان و متعهد و مكتبيم . سلام ، سلام و درود خدا بر تو همسرى كه از فرزندان من نگهدارى ميكنى ، بعد از عرض سلام سلامتى وجود عزيزتان را از درگاه ايزد متعال خواهانم ، بارى هم‌اكنون كه اين نامه را براى شما مى‌نويسم خود را براى حمله به مزدوران عراقى آماده مى‌سازيم ، اميدوارم كه بتوانيم در اين حمله مزدوران صدام آمريكائى را به درك فرستاده و سرزمينهاى غصب شده‌مان را از اين مزدوران كافر پس بگيريم و به آنها قدرت اسلام و قرآن را نشان دهيم ، تا انشاءالله درس عبرتى باشد براى ساير دولتهاى متجاوز ، اعم از شرق و غرب . معصومه اگر در اين حمله سعادت يارى كرد و من شهيد شدم براى من گريه نكنيد ، براى من سياه‌پوش نشويد ، براى من عزادارى نكنيد ، بلكه جشن بگيريد و به مردم شربت بدهيد ، يادتان باشد كه اگر به وصيت من عمل نكنيد من راضى نخواهم شد . از قول من ياسر فرزند كوچكمان را ببوس و از آن بين راهى هم خوب مواظبت كن . اگر من برنگشتم با خانواده من خوب و با هم مهربان باشيد و كارى كنيد كه كوچكترين صدائى از شما بلند نشود كه باعث آبروريزى گردد . معصومه از ياد نماز و قرآن ، روزه و حجاب و عفت و عصمت اسلامى نروى ، حتما حتما رعايت موازين شرعى و اسلامى را بنمائيد .تا انشاءالله تعالى رستگار شويد . معصومه جان ، همسر خوبم اگر تو همسر خوبى براى من بودى ولى من شوهر خوبى براى تو نبودم لذا از تو ميخواهم كه مرا ببخشى و مرا عفو كنى . و از اينجا پيروزى رزمندگان اسلام را به شما و به تمام خانواده بلكه به تمام امت اسلام تبريك و تهنيت عرض مى‌نمايم و اميدوارم كه به زودى هرچه زود ؟؟؟ اسلام بر عليه كفر صدامى پيروز شوند و حكومت اسلامى در عراق برقرار شود . خلاصه مرا حلال كنيد ، مرا ببخشيد . خداحافظ و خدا نگهدار شما . يادتان باشد به آن آدرس كه براى شما فرستادم نامه نفرستيد براى اينكه فكر نكنم كه نامه بدست ما برسد . معصومه جان اميدوارم از اين نامه من هم ناراحت نشوى بلكه از خود صبر و استقامت و بردبارى نشان دهى ، و باور كنى كه من تورا دوست داشته و دارم ولى گفتم اينجا ميدان جنگ و جهاد و اينجا ميدان مبارزه هست لذا هرآن امكان كشته شدن ميرود و چه سعادتى بهتر از اين كه انسان در راه حق شهيد شود . خداحافظ و خدانگهدار شما دوستدارشما محمدجواد رشيدى فرخى 5/9/60 2%% بسم الله الرحمن الرحيم سلام ، پس از عرض سلام ، سلامتى وجود عزيزتان را از درگاه ايزد متعال خواهانم بارى اگر جوياى حال و احوال اينجانب باشيد بحمدالله و به لطف خداى متعال خوبم و دعاگوى وجود عزيز و شريف شما ميباشم ، اميدوارم كه شما حال و احوال خوب خوش و خرم داشته باشيد و از تمامى بلايات ارضى و سمائى مصون و محفوظ باشيد خداوند شما را

محمدجواد، یكم خردادماه سال 1336 در روستای طاهرآباد از توابع شهرستان كرمان به دنیا آمد. پدرش حسین، كشاورز بود و مادرش سكینه نام داشت. او تا پایان مقطع متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. سال 1358 ازدواج كرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد.
محمدجواد که خدمت در سپاه پاسداران را به‌عنوان شغلی مقدس اختیار کرده بود، در کوران جنگ تحمیلی عزم خود را برای دفاع از کیان میهن اسلامی جزم کرد و راهی جبهه شد.
او پس از ایثارگری‌های قابل تحسین در هفدهم مردادماه سال 1362 در عملیات والفجر سه در مهران بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید والامقام در قطعه 1، ردیف 8، شماره 62گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
برادرش محمدرضا نیز به شهادت رسید.