محمدمهدی کازرونی سعدی

نــام :
محمدمهدی
نـام خـانوادگـی :
کازرونی سعدی
نـام پـدر :
علی
تـاریخ تـولـد :
1339/01/05
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

فرازی ازوصیتنامه شهید

پیشبرد تمام کارهای یک سازمان یا یک گروه و یایک دسته و به هدف رسیدن آن درمرحله اول متضمن امر ولایت است.
رزمندگان بانیتی کامل و عزمی راسخ برای مقابله با دشمن متجاوز از راههای بسیار دور و با پشت سرگذاشتن مشکلات آمده اند ، مخصوصا” برادران متاهل، خواسته اند که هم به وظیفه دینی خودشان عمل کنند و هم توشه ای برای آخرت کسب کنند، مسائل امنیتی چون اماناتی نزد شما عزیز هستند ، امانت را حفظ کنید.
هدفها یکی است ،قدر همدیگر را بدانید، دوستی واخوت اسلامی را پیشه خود سازید.

بیوگرافی

پنجم فروردین‌ماه سال 1339 بود که روستای سعدی فرزندی را به خود دید که بعدها آبرویی ویژه به این روستا بخشید. پدرش علی که کشاورز بود، نامش را محمدمهدی گذاشت. از همان کودکی علاقه عجیب این کودک به یادگیری قران و احکام به قدری نمایان بود که همه آن را به عنوان ویژگی محمدمهدی می شناختند و برایشان جالب بود که یک کودک این‌گونه است.
با این‌که محمدمهدی کودکی بیش نبود، اما جسارتی داشت که او را از هم سن و سال‌هایش جدا می‌کرد و همین مساله باعث پیش آمدن حوادث متفاوت در زندگی‌اش شده بود. با بزرگ شدنش این ویژگی‌های اخلاقی هم رشد کرد به‌طوری که در روزهایی که اعتصابات و تظاهرات مردم مسلمان و انقلابی اوج گرفته بود، با این‌که هنوز نوجوان بود، اما می‌توانستی این صفت بارز را به خوبی در رفتارش ببینی و حضورش را به عیان در جریان مبارزات مردمی علیه رژیم شاه درک کنی.
مهرماه سال 1357 بود که مسجد جامع کرمان به دست عوامل رژیم ستم‌شاهی به آتش کشیده شد و مهدی مانند بسیاری از مردم کرمان علیه این توطئه به مقابله برخاست.

با پیروزی انقلاب اسلامی، توطئه از هر سو انقلاب نوپا را نشانه می‌رفت که محمدمهدی با وجود کم سن و سالی‌اش، برای فرونشاندن توطئه ضدانقلاب راهی کردستان شد و اولین جراحات جسمی را در جریان عبور ماشینش از روی مین تجربه کرد.
وی همچنین در نقش یکی از فرماندهان سپاه کرمان با برنامه‌ریزی و تدبیر توانست بخش بسیار زیادی از توطئه‌های اشرار را در منطقه کویر خنثی کند.
تازه بیست‌ویک ساله شده بود که در قامت یکی از فرماندهان سپاه کردستان (شهرستان مهاباد) توانست با درایت، صلح را در منطقه پیاده کند.
عملیات حصر آبادان بود که مهدی با اسلحه خالی توانست سه عراقی را به اسارت بگیرد.
مهدی معاون طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله بود، اما حاج قاسم می‌گفت: او کلید لشکر بود، در جبهه همه کاری می‌کرد، رانندگی، کارهای اطلاعاتی و…

سال 1362 و عملیات والفجر 4 بود که مهدی در منطقه مریوان به شهادت رسید.
از او سه فرزند پسر به یادگار مانده است: بشیر، نذیر و ظهیر.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/07/30
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
خرمشهر
عـملیـات :
والفجر 4 مریوان
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
گلزار شهدای کرمان
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
1
ردیـف :
10
شـماره :
41

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *