حسین رنجبر کبوترخانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسو ل الله واشهد ان علی ولی الله

رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ

 بنام خدا و ند بخشنده مهربا ن

پروردگارا مرا تو فیق عنایت فرما تا نعمت ترا شکرانه بجا می آورم نعمتی که به من و به پدر و مادرم عنایت فرمودی و توفیق عنایت فرمای تا کاری شا یسته انجام د هم که ترا خشنو د سا زد و به رحمت خود مرا در زمره بند گان صالحت درآور. خدایا اکنون که این بنده حقیر و درمانده د ست تو به و با زگشت بسو یت دراز کرده و تو را به رسولت و خاتم پیا مبرانت قسم می د هد که او را بیا موزی و از بند گان صالحت قرارد هی تو نیز به رحمت بی پایا نت اورا اجابت کن ودعایم را بپذیرچو ن جز تو کسی را نیا فتم که به او توسل جویم و ازکمی ما نند که دستم را رد نکند.با سلا م خدمت خاتم انبیا ءحضر ت محمد مصطفی (ص)و با سلا م خد مت مقربان بند گان صالح و مقر با ن درگاه خدا وند متعال خد مت شما ملت عزیزو شهید پرور این سرزمین خونین سلام عرض می کنم و از خدا وند متعال میخواهم که در راهی که پیش گرفته اید یاریتان کند تا دین مبین اسلا م را که سرآغاز جهانی شد ن آن را فراهم آو رده اید همه گیر و عالم گیر کند و خدا نکند اما متان را تنها بگذارید که خدا نیزرهایتان می کند واگرمیخواهید در پیشگاه حضرت باری تعالی سر بلند با شید بهتر ین مو قعیت زمانی نصیبتان شده است سعی کنید حداکثر استفاده را از این موقعیت ببرید و خود تان را به نیکی به پایان برسانید که خدا سرنوشت هیچ قو می را تغییر نمی د هد مگر اینکه خود سرنو شت خویش را عو ض کند . حال که شما در خط ر سو ل خدا که راه هدایت و رستگاری است قرار گرفته اید تا در صحنه باشید و انقلابمان را حفظ کنید خدا نیز شما را یاری میفرماید که خداوند تا زمانی که بندگانش لیاقت داشته باشند نعمتی را از انها نمی گیر د پس از خدا کمک بخواهید و اتحاد و همبستگی تان را حفظ کنید تا مهدی (عج)ظهور نما ید و یار یتان کند تا ریشه فتنه انگیزان از روی زمین برچیده شو د نگوئید ما وظیفه مان را انجام می دهیم انچنان فکر کنید که مولایمان علی (ع)فکرمی کرد .آر ی گر چه خیلی با او فا صله دار یم و لیکن می توا نیم راهش را پیش بگیر یم اوکه ان همه عبادت وتلاش در راه اسلا م با زهم از گناهان اشک می ریخت او که معصو م بو د آنچنان بو د ما چگونه با شیم .اوکه تافرقش را نشکا فتندوظیفه اش را انجام شده نیا فت آیا ما با این تلاش وایثار اند ک می توا نیم انجام وظیفه کر ده با شم . من که اینجا خود م را در مقابل دیگربسیجیان خیلی عا جز می بینم ولی شماازانها که صالحند درس بگیرید که چگو نه خانه و زند گیشان راه پدر و مادرشان را رها کرده و می شتابند و درس بگیرند نکند که امام و دیگر سران مملکت را تنها بگذارید که خداشما را با زخوا ست می کند که چرا قدر نعمت را ندانستید خانه و زندگی و دیگر مادیات فریبتان ندهد که همگی فنا می شو د و شما را درظلمات و تاریکی گناهان تنها می گذارد و به د عاهای توسل و ندبه و کمیل تو سل جوئیدکه اگرما قلبی صاف خدا را بخوانید و معصومین را واسطه قرار دهید خدابرکات آن را توصیه کرده اند بخوانیداگر جویای کمال وسعادت هستید که خدانصیبتان می گرداند . در پایان از پدر و مادرم که بسیار برایم زحمت کشیدند پو زش می خواهم که نتوا نستم فرزندشایسته ای با شم می دانم که خیلی برایتان مشکل است ول صبرکنید وبسیار نماز بخوانید که صبربانماز افزو ن می شودباردیگر از خدا وند متعال می خواهم که به این عبد سرکش خود که باز آمده است رحم نماید و روی از او لبر نگرداند چون بسیار به بخشندگی و مهربنی پروردگارش چشم دوخته است. از همگی تقواپیشگان جبهه توحید التماس دعا دارم که از خدا بخواهند این بنده حقیر را در جمله مقربان و شهیدان قرار دهد. 

رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ

پروردگارا مرا و پدر و مادر مرا و همه مومنین را روزی که حساب برپا می گردد بیامرز.

السلام علیک یا اباعبدالله و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. شنبه 64/11/12

حسین، نهم اردیبهشت‌ماه سال 1344 در شهر كرمان چشم به جهان گشود. پدرش قاسم، نگهبان بیمارستان بود و مادرش نصرت نام داشت.
زمانی که حسین دانشجوی مقطع كاردانی بود، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. او سرانجام بیست‌ودوم بهمن‌ماه سال 1364 مزد ایثار خود را از خدای خویش گرفت و در عملیات والفجر هشت در فاو و کنار اروندرود بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.