علی اسدی خانوکی

بسم رب الشهدا
به نام خدای شهیدان
“یا ایها الذین آمنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات او انفروا جمیعا.”
“ای آن کسانی که ایمان آورده اید، بگیرید سلاحتان را، پس بیرون روید فوج فوج یا بیرون روید با هم .”
مادر و پدر و خواهر و برادر سلام، اقوام و خویشان، دوستان و آشنایان سلام. می دانید مادر جان من لیاقت و سعادت کشته شدن در راه خدا را ندارم و نمی توانم این جان ناقابل را در راه خدا و در راه نابودی کفر و ستم فدا کنم. اما اگر خدا بر من رحم کرد و چنین سعادتی را نصیبم کرد مبادا گریه و زاری کنید که این سعادت نصیب هرکس نم یشود و اگر ناراحت باشید روز قیامت ام لیلا مادر علی اکبر (ع) که از تو ناراحت می شود و می گوید آیا فرزند تو از فرزند من عزیزتر بودکه چنین ناراحت شدی پس صبر کن که خدا صابران را دوست می دارد. ای کاش که می توانستم هزار مرتبه در راه خدا کشته بشوم و باز هم زنده شوم و باز هم کشته بشوم اما حیف که این سعادت را ندارم. مادر جان اگرشهید شدم و جسدم به دست مزدوران آمریکایی نیفتاد جسدم را ببرید […] و با لباس در کنار برادر شهیدم حسین اسدی دفن کنید. چرا با لباس چون من افتخار می کنم که در چنین لباسی یعنی لباس پاسداری شهید شدم و […] بر مزارم قرآن بخوانید که قرآن کلام خداست و جوانان با ایمان […] را سفارش می کنم که راه شهیدان را تا پیروزی نهایی حق به باطل ادامه دهند که جای مجاهدان در بهشت اعلاست. مادر جان برادرانم را سفارش کن که راه و رسم حسین (ع) را پیشه خود سازند که سعادت آخرت در آن است.. دیگر عرضی ندارم.
مادر و پدر، خواهر و برادر، اقوام و خویشان، دوستان و آشنایان خداحافظ، خدا یار و یاور و نگهدارتان باد.
اسدی، 1359/10/28
امروز که این وصیت نامه را نوشتم دیروز یکی از برادرانم به فیض شهادت رسید.
(گفتم به مادر بنما حلالم با دشمن دین اندر جهادم)
الله اکبر، خمینی رهبر، روحانی سنگر

نهم خرداد 1343 ، در شهر خانوك از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد. پدرش ابراهيم، كشاورز بود و مادرش كبرا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته برق درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم فروردين 1360 ، در مهاباد هنگام درگيري با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.