بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ . تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ
ای کسانیکه ایمان آورده اید آیا دلالت کنم شما را به تجارتی که نجات دهد شما را از عذاب دردناک . ایمان بخدا و رسولش و جهاد کنید در راه خدا با مالها و جانهایتان.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و پیغمبرانش و امامانش و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب نجات دهنده امت و با سلام بر حافظان انقلابش رزمندگان اسلام و سلام بر ارواح طیبه شهدا و شهیدان زنده. اینک که قلم در دستم روی کاغذ می لغزد به یاد می آورم که چندین دفعه قلم بر دست گرفتم وصیت نامه نوشتم و لکن این […] الهی نصیبم نشده امیدوارم که دفعه آخری باشد که قلم در دست گرفته و وصیت نامه را می نویسم. برادران و خواهران و ملت شریف ایران اکنون که از دل سنگر به عنوان برادر حقیر شما مشغول نوشتن وصیت نامه هستم به شما وصیت می کنم که در تمام کارهایتان اخلاص داشته باشید و الله را در نظر بگیرید و وحدت کلمه را حفظ کنید مبادا در بین صفوف شما تفرقه ایجاد شود که گفتار صریح قرآن است که می فرماید واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا (به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید) و ندای امامان را لبیک گوید مبادا دست از امام بردارید و در تمام حالات متوجه باشید که خدا ناظر اعمال ماست این همان کاری است خودم انجام نداده ام و مبارزه را ادامه دهید تا در عالم از ظلم اثری نباشد.
بارخدایا از تو مخواهم که گناهان مرا ببخشی و با اینکه لیاقت ماندن در صفوف رزمندگان مخلص را نداشتم مرا در صفوف آنها قرار دادی تا در راه تو و دین تو جهاد کنم تو را شکر می گویم و در همه حال رضایم به رضای تو زیرا امام خمینی در آخرین لحظات عمرش فرمود الهی رضائی به رضائک. ما هم که درس ایثار و شهادت را از او آموخته ایم در همه حال راضی به رضای تو هستیم. بارخدایا از تو می خواهم در اثر سستی و سهل انگاریهایی که موجب ترک واجبات و انجام محارم و مکروهات شده و باعث این شد که نتوانم به احکام تو عمل کنم مرا ببخش و عفوم کن زیرا طاقت عذاب تو را ندارم و انا عبدک الضعیف و الذلیل. بار خدایا از تو می خواهم که مرا آنچنان کنی که خود می خواهی نه آنطوری که خودم می خواهم.
و سلام بر تو پدر و مادر مهربانم
و اما سخنی چند با پدر و مادر عزیز و مهربانم. تو ای پدر مهربانم از اینکه مرا طوری تربیت کردی تا بتوانم در راه خدا بجنگم و در صف مبارزان راه الله قرار گیرم از تو تشکر می کنم و زحمات تو را هیچگاه فراموش نخواهم کرد و بدان که اگر به خاطر دفاع از سلام و جمهوری اسلامی نبود حاضر نبودم حتی لحظه ای تو را ترک کنم و از کنارت دور باشم. امیدوارم آزار و اذیتهایی که از من به شما رسیده مرا ببخشید و عفوم کنید تا خدا هم مرا ببخشد. و اما ای مادر عزیز و مهربانم میدانم که در فراق من می سوزی و می نالی ولی چاره ای نیست (زیرا جرم ما این است که گفتیم اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان امیرالمومنین علی ولی الله و الله اکبر خمینی رهبر). باید زینب وار صبر کنی و سستی در دل راه ندهی و باز از تو می خواهم بخاطر زحماتی که در تربیت من کشیدی کمال تشکر را دارم و از اینکه من نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم مرا ببخشید تا خدا هم مرا ببخشد. و اما ای برادران عزیز بعد از سلام امیدوارم که سلاح مرا برگیرید و به صفوف رزمندگان اسلام بپیوندید و از آنچه موجب تفرقه امت دست بردارید و مرا بخاطر کجرفتاریهایم ببخشید. و ای خواهران عزیزم ضمن سلام به شما امیدوارم که در فراق من زینب وار صبر کنید و اندوهی به دل راه ندهید که وعده خدا […] تحقق حکومت عدل الهی است نزدیک می باشد و ای خواهران و برادران و پدر و مادر مهربانم مبادا بر فراق من گریه کنی و لباس مشکی بپوشی تا شاید موجب این شود که مورد شفاعت امام حسین(ع) قرار گیریم و از شما عاجزانه می خواهم که بعد از شهادت من هیچگونه توقعی از دولت نداشته باشید و بخدا راضی نیستم حتی یک تومان از دولت به عنوان این که خانواده شهید و یا اقوام شهید هستید بگیرید زیرا چیزی که در راه خدا داده اید عوضش را نگیرید و صبور باشید. و در آخر از دانشجویان عزیز و همکاران محترم این انتخابگران شغل انبیا می خواهم که سلاح جنگ برگیرید و تا آزادی قدس و تحقق حکومت مهدی(عج) در سراسر جهان از پای ننشینید و اگر در سنگر علمی هستید شاگردانی مومن تربیت کنید و اجازه ندهید منافقین و معلمین منحرف در کنار شما جای گیرند و از شما دانشجویان و اساتید محترم می خواهم که مرا ببخشید. و برادر عزیزم از تو می خواهم که قرضهایی که بر گردنم است و لیست آن در کمد در درفترچه ای که در ساک همراهم است با فروش موتور بدهید و یک ماه روزه و یک سال نماز قضا چنانچه برایتان مقدور باشد برایم بگیرید. والسلام . به امید پیروزی حق . 63/12/16
دوازدهم فروردین 1341،در شهرستان کوهبنان به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش شهربانو نام داشت. دانشجوي سال دوم مقطع کاردانی بود، بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند 1363، در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه